30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
معادله نیمه تابستان

معادله نیمه تابستان

(0)

2,000,000ریال

1,800,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1368

علاقه مندان به این کتاب
25

می‌خواهند کتاب را بخوانند
3

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب معادله نیمه تابستان

انتشارات چترنگ منتشر کرد:
همۀ شواهد حاکی از این است که ماساتسوگو تسوکاهارا از دیوارۀ ساحلی سقوط کرده و مرده است؛ اما تسوکاهارا کارآگاهی بازنشسته است و همین امر، پای پلیس جنایی توکیو را هم به این پرونده باز می‌کند. همزمان، پروفسور یوکاوا، فیزیک‌دانی که به «کارآگاه گالیله» معروف است، در همان شهر ساحلی کم‌رونق و در همان مسافر‌خانه‌ای اقامت دارد که متوفی ساکن آن بوده است. جزئیات کم‌اهمیتی یوکاوا را کنجکاو و او را ناخواسته درگیر ماجرایی می‌کند که به آشکار شدن رازهای پنهان منجر می‌شود.
«کیوهه به سنگی که لکه ای قرمز رویش داشت، اشاره کرد و گفت: "فکر کنم اینجا همون جاییه که افتاده. نتونستن یکی از صندل ها رو پیدا کنن. احتمالا توی دریا افتاده." یکی از صندل ها؟ پس اون یکی پاش بوده؟"
"نمی دونم. احتمالا."
یوکاوا سر تکان داد و با انگشت عینکش را میزان کرد. بسیار مشتاقانه به سنگ های پایین خیره شده بود، انگار چیزی دیدنی آنجا بود.» - قسمتی از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب معادلهٔ نیمهٔ تابستان اثر کیگو هیگاشینو

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب معادله نیمهٔ تابستان از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب معادلهٔ نیمهٔ تابستان از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی رمان معادلهٔ نیمهٔ تابستان:

لابد انتظارش را ندارید نویسنده‌ای که کتاب «معجزه‌های خواربارفروشی نامیا»  را نوشته بتواند تا سر حد جنون شما را شگفت‌زده و گیج بکند و معماهایی جنایی پیش رویتان بگذارد که حتی شیطان هم از عهدۀ حل آن‌ها برنمی‌آید، اما این دقیقا همان کاری است که هیگاشینو متخصص انجام دادنش است. او با خلق شخصیت کاراگاه گالیله ژاپنی‌هایی را که استاد خواندن تریلرهای جنایی بودند هم انگشت به دهان کرد. هیگاشینو با نوشتن رمان‌های معمایی و جنایی با شخصیت کارآگاه گالیله در ژاپن به شهرت رسیده بود و با نوشتن کتاب معجزه‌های خواربارفروشی نامیا به همگان استعدادش را در نوشتن ژانرهای مختلف ثابت کرد. کارآگاه گالیله اولین بار در کتاب فداکاری مظنون (x) ظاهر شد و این کارآگاه دوست‌داشتنی‌ترین شخصیتی است که کیگو هیگاشینو خلق کرده است. معادلهٔ نیمهٔ تابستان سومین رمان این مجموعه است که در سال 2011 به زبان ژاپنی و در سال 2016 ترجمة انگلیسی آن منتشر شد.

واکنش‌های جهانی به رمان معادلهٔ نیمهٔ تابستان:

«معادلهٔ نیمهٔ تابستان در ادبیات کم نظیر است و در سینما شبیه همان کاری است که آلفرد هیچکاک با تماشاچی می‌کند، به همان‌اندازه از نظر روان‌شناختی پیچیده. این همان کتابی است که شب نمی‌خوابید تا بتوانید تمامش کنید.» - ریچموند تایمز

«کیگو هیگاشینو یک بار دیگر با کتابی معمایی و گیج‌کننده شما را به ماجراهای کارآگاه گالیله می‌کشاند. کتاب‌های این مجموعه کلاسیک و شاهکار هستند.» - نقد و بررسی کتاب نیویورک تایمز

«معادلهٔ نیمهٔ تابستان یکی از هوشمندانه‌ترین پایان‌ها را دارد... هیگاشینو چنین پیوند عقل و احساسی را در کتاب فداکاری مظنون ایکس نیز نشان داده بود.» - لس‌آنجلس تایمز

چرا باید رمان معادلهٔ نیمهٔ تابستان را بخوانیم؟

معادلهٔ نیمهٔ تابستان یک داستان پلیسی است که بزنگاه‌های پیچیده و غافلگیرکننده‌اش آن را به یکی از آثار درخشان هیگاشینو تبدیل کرده است. کارآگاه گالیله بار دیگر سعی می‌کند با نبوغ بی‌نظیرش، رابطهٔ پنهان پشت وقایعی را که منجر به قتل شده،‌ آشکار کند. ذکر این نکته ضروری است که خواندن کتاب‌های مجموعهٔ کارآگاه گالیله به‌صورت جداگانه امکان‌پذیر است. اگر به رمان‌های جنایی و معمایی علاقه دارید خواندن این مجموعه را به هیچ‌وجه از دست ندهید.

جملات درخشانی از کتاب معادلهٔ نیمهٔ تابستان:

«کیوهه بدون هیچ دردسری گیت خروج از خط قطار تندرو را، که به خط قطار سریع‌السیر می‌خورد، پیدا کرد. همان‌موقع که از پله‌ها بالا می‌دوید تا به سکو برسد، قطار رسیده بود. همهمهٔ افرادی که داخل واگن حرف می‌زدند، از درهای باز آن تا بیرون هم می‌رسید. از نزدیک‌ترین در به داخل قدم گذاشت و یکباره اخم‌هایش را در هم کشید. پدر و مادرش گفته بودند حالا که آخرهای تابستان است آن‌قدرها هم شلوغ نیست؛ اما بیشتر جایگاه‌های چهارنفره پر بودند. تا انتهای راهرو رفت. سراغ جایگاهی رفت که توی چشم نبود و یکی دو نفر بیشتر داخلش نبودند. بیشتر مسافران همراه خانواده‌هایشان آمده بودند. کلی بچه آنجا بود که هم‌ سن‌وسال خودش بودند. همه‌شان خیلی شاد و شنگول به نظر می‌رسیدند. کیوهه با خودش گفت: احمق‌ها. اقیانوس رفتن کجایش این‌قدر خوب است؟ یک‌عالم آب شور است دیگر. بازی کردن در استخر که بیشتر کیف دارد. مخصوصاً آن‌هایی که سرسرة آبی دارند. اقیانوس که از این چیزها ندارد. عاقبت جایی خالی در عقب دید. کسی روبه‌روی آنجا نشسته بود، اما خوبی‌اش این بود که کل نیمکتی دونفره مال خودش می‌شد. کیوهه کوله‌پشتی‌اش را روی صندلی خالی انداخت و به مردی که روبه‌رویش نشسته بود، نگاهی کرد. مرد پیراهن رسمی مردانه و کت بلیزری به تن داشت و چندان شباهتی به گردشگرها نداشت. پاهای بلندش را روی هم انداخته بود و از پشت عینک بدون قابش مجله‌ای می‌خواند. روی جلد مجله طرح‌های پیچیده و یک‌‌عالم کلمه نوشته شده بود که کیوهه از آن‌ها سر درنمی‌آورد. مرد غرق مطالعه بود و به او توجهی نکرد.»

«پدر و مادر کیوهه لباس‌فروشی کوچکی داشتند. سرشان گرم آن بود و همیشهٔ خدا هم این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتند تا جدیدترین مدل‌های لباسشان را بفروشند. بعضی وقت‌ها اگر کیوهه مدرسه نداشت، همراهشان می‌رفت. خودش مشکلی با یک شب تنها ماندن نداشت. این بار قرار بود یک هفتهٔ تمام بروند. قرار بود به اوساکا بروند تا مغازهٔ جدیدی در‌ آنجا باز کنند. پدرش شانه‌هایش را بالا انداخته و گفته بود: «کلاس پنجمی دیگه. ببین کیوهه توی ساحل خوش بگذرون. یه هفتة کامل وقت داری. اونجا غذاهاش عالیه. به عمه‌ت می‌سپرم یه‌عالمه ماهی تازه به خوردت بده.» به دلیل نوشیدن ویسکی صدایش کمی بریده‌بریده بود و این‌طور سروته قضیه هم‌آمد. اگرچه پدر و مادرش حفظ ظاهر کردند که مثلاً دارند بحث می‌کنند، نتیجه از همان اول هم مثل روز روشن بود. طبق معمول. قطار سریع‌السیر در امتداد خط ساحلی پیش می‌رفت. کیوهه کوفته‌برنجی‌هایش را خورد و در حال بازی با دستگاه بازی‌اش بود که گوشی داخل کوله‌پشتی‌اش زنگ خورد. دستگاه بازی را متوقف کرد و کوله‌پشتی‌اش را زیر و رو کرد تا عاقبت پیدایش کرد. مادرش بود. در دلش آهی کشید و جواب داد.»

«نرومی سرش را تکان داد و با خودش فکر کرد در شهری به کوچکی شهر خودشان، احتمالش خیلی کم است. بیرون، آفتاب تند می‌تابید. قطعه‌سنگ بزرگ ابسیدین صیقل‌خورده که اسم مسافرخانه رویش حک شده بود، نور خورشید را منعکس می‌کرد و آن‌قدر می‌درخشید که چشم را می‌زد. نرومی کیفش را روی دوشش انداخت، سوار دوچرخه‌اش شد و به سمت ایستگاه راه افتاد. جاده‌های آن منطقه پر از پستی‌‌وبلندی بود، اما مسافرخانة سنگ سبز روی دماغه‌ای قرار داشت و نرومی می‌توانست کل مسیر را بدون رکاب‌زدن پیش برود. در کمتر از پنج دقیقه خودش را به آنجا رساند. مسافران قطاری که تازه رسیده بود، داشتند پیاده می‌شدند. سرجمع ده دوازده نفری بیشتر نمی‌شدند. در میان آن‌ها پسری را به جا آورد که تی‌شرت قرمز و شلوارک خاکی‌رنگ پوشیده بود و کوله‌پشتی‌ای همراهش داشت. آن قیافهٔ ترشرو به نظرش آشنا آمد، اما قبل از آنکه صدایش بزند لحظه‌ای درنگ کرد. این درنگ کردنش به دو دلیل بود: اول اینکه دو سالی می‌شد همدیگر را ندیده بودند و اگر واقعاً پسردایی‌اش بود، از آن چیزی که یادش می‌آمد خیلی بزرگ‌تر شده بود؛ دوم اینکه پسر داشت با مردی که کنارش قدم می‌زد دوستانه حرف می‌زد، اما مادرش گفته بود او تنها می‌آید و این را هم می‌دانست که آن مرد دایی‌اش نیست.»

خلاصهٔ رمان معادلهٔ نیمهٔ تابستان‌:

مانابو یوکاوا، فیزیکدان معروف به «کارآگاه گالیله» به هاری کورو، یک شهر تفریحی تابستانی می‌رود که زمانی بسیار محبوب بوده اما حالا از رونق افتاده است. او آنجاست تا در کنفرانسی در مورد یک عملیات استخراج  از معدنی در زیرآب صحبت کند، اتفاقی که باعث آشفتگی شهر شده است. او در جناح‌ مخالف عملیات استخراج است و نگران تأثیرات زیست‌محیطی بر این منطقه است که به‌خاطر آب‌های بکرش شهرت دارد. جناح دیگر که هیچ آینده‌ای برای شهر نمی‌بیند، تنها امیدشان توسعهٔ این پروژه است. شب بعد از این کنفرانسِ پرتنش، جنازهٔ یکی از مهمانان استراحتگاه در ساحل دریا در پای صخره‌های محلی پیدا می‌شود. پلیس محلی ابتدا بر این باور است که این یک حادثه بوده است، که مهمان در نیمه‌های شب در منطقه‌ای ناآشنا راه رفته و از لبه لیز خورده است. اما وقتی متوجه می شوند که قربانی سابقاً پلیس بوده و علت مرگ مسمومیت با گاز مونوکسید کربن است، متوجه می‌شوند که این مهمان اول به قتل رسیده و بعد جسد او را از صخره به پایین پرت کرده‌اند تا پلیس را گمراه کنند. درحالی‌که پلیس سعی می‌کند کشف کند که این مهمان کجا و چرا کشته شده است، کارآگاه گالیله نیز درگیر این پروندهٔ گیج‌کننده می‌شود.

حواشی حول محور کتاب

فیلمی ژاپنی با اقتباس از کتاب معادلهٔ نیمهٔ تابستان و با همین عنوان در سال 2013 در ژاپن اکران شد. این فیلم بیش از 33 میلیون دلار فروخت و هشتمین فیلم پرفروش سال 2013 در ژاپن شد.

اگر از خواندن کتاب معادلهٔ نیمهٔ تابستان لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• فداکاری مظنون ایکس اولین جلد از مجموعه کتاب‌های کارآگاه گالیله اثر نویسندۀ ژاپنی کیگو هیگاشینو است. این کتاب داستان یاسکو، مادری مهربان است که با تنها دخترش زندگی آرامی دارد تا اینکه سروکلۀ همسر سابق پیدا می‌شود. بعد از دقایقی هولناک که بر یاسکو و دخترش می‌گذرد، کمکی ناخوانده از همسایۀ ریاضی‌دانشان ایشیگامی به آن‌ها می‌شود که پای کارآگاه کوساناگی را به ماجرا باز می‌کند.

• رستگاری یک قدیسه  دومین جلد از مجموعه کتاب‌های کارآگاه گالیله اثر نویسندۀ ژاپنی کیگو هیگاشینو است. یوشتاکا ماشیبا، مردی موفق است که به نحوری رازآلود به قتل می‌رسد در حالی‌که همسرش که به زودی قصد داشت از او طلاق بگیرد و مظنون اصلی پرونده است در زمان قتل کیلومتر‌ها دورتر از خانه به‌سر می‌برده است. این بار نیروهای خبرۀ پلیس با پروندۀ قتلی روبه‌رویند که با دقتی بی‌نظیر به انجام رسیده است و قاتل هیچ سرنخی از خود به جا نگذاشته است. 

• رژۀ خاموش چهارمین رمان از داستان‌های کارآگاه گالیله است. دوست داشتنی‌ترین شخصیت کیگو هیگاشینو در کتاب فداکاری مظنون ایکس، در رژۀ خاموش بازمی‌گردد تا با یک معمای پیچیده و چالش‌برانگیز و چندین قتل با چند دهه فاصله روبه‌رو شود و بدون هیچ مدرک محکمی این معما را به سرانجام برساند.

دربارۀ کیگو هیگاشینو‌: نویسندهٔ ژاپنی

معادله نیمه تابستان

کیگو هیگاشینو نویسندۀ ژاپنی در سال 1958 در شهر اوساکا به دنیا آمد. او پس از فارغ‌التحصیلی از رشتۀ مهندسی برق، همزمان با فعالیت در رشتۀ خود، دست به قلم برد و مشغول نگارش رمان‌های جنایی و معمایی شد. رمان‌های هیگاشینو با استقبال مخاطبان و منتقدان ادبی ژاپن مواجه شد و علاوه بر فروش بسیار، تاکنون برندۀ ده‌ها جایزه از محافل ادبی ژاپن، ایالات متحده و فرانسه شده است. هیگاشینو تنها رمان‌های جنایی و کارآگاهی نمی‌نویسد و گاهی نیز در حوزۀ ادبیات کودکان فعالیت می‌کند. تا به امروز از او هفتادوهشت عنوان کتاب به زبان ژاپنی به چاپ رسیده است و می‌توان هیگاشینو را از مهم‌ترین نویسندگان حوزۀ جنایی ژاپن و اساساً از نویسندگان مشهور دهه‌های اخیر در این کشور دانست. او در سال 1985 جایرۀ ادوگاوا رانپو را دریافت کرد و از سال 2009 تا 2013 به عنوان سیزدهمین رئیس سازمان معمایی‌نویسان ژاپن فعالیت داشت. از میان آثار متعدد او، هشت عنوان به زبان انگلیسی ترجمه شده‌اند که از این میان، سه عنوان متعلق به مجموعۀ کارآگاه گالیله بوده‌اند و اولین و مهم‌ترین رمان این مجموعه یعنی فداکاری منظون (X) در سال 2011 به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شده است. فداکاری مظنون (x) تحسین‌شده‌ترین رمان هیگاشینوست که در سال 2005 در ژاپن چاپ و از آن زمان برندهٔ چهار جایزهٔ ادبی در ژاپن، نامزد جایزهٔ ادبی ادگار، نامزد جایزهٔ ادبی بَری شده و نیز از طرف انجمن کتابخانه‌‌های آمریکا به‌ عنوان بهترین رمان معمایی سال 2012 برگزیده شده است. سه اثر سینمایی از این رمان به زبان‌های ژاپنی، کره‌ای و چینی اقتباس شده و گفته می‌شود قرار است اقتباسی هم به زبان انگلیسی از روی آن ساخته شود.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی