تام و جری و جوجه اردک درستکار (خشتی)

انتشارات مرسل منتشر کرد:
فصل بهار بود و در گوشه ای از جنگل سرسبز و زیبا خانم اردکه کنار لانه اش ایستاده بود و با خوشحالی بیرون آمدن جوجه هایش را از تخم تماشا می کرد.
جوجه های زرد و قشنگ یکی یکی متولد شده و به دنبال مادرشان به طرف بر که آب راه افتادند اما ششمین جوجه پس از چند دقیقه سر از تخم بیرون آورد و با عجله به طرف بر که آب دوید. اردک کوچولو پاهای کوچکش را در آب گذاشت ولی ترسید و دید که نمی تواند شنا کند. کنار خشکی ماند و با صدای بلند فریاد زد مادر مادر اما مادرش و جوجه های دیگر از پیچ بر که گذشته و دور شده بودند و صدای او را نشنیدند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک