

ذهن مکانیکی
انتشارات نشرنو منتشر کرد:
ذهن انسان چگونه میتواند جهان خارج را بازنمایی کند؟ فکر چیست و آیا مطالعهٔ علمیِ آن ممکن است؟ آیا باید ذهن را نوعی ماشین تلقّی کنیم؟ آیا ذهنْ کامپیوتر است؟ آیا کامپیوتر میتواند فکر کند؟ تیم کرین بدون مفروض داشتن هیچ دانش پیشین در فلسفه و رشتههای مرتبط با آن، پای در راه پاسخ دادن به این پرسشها و برخی پرسشهای دیگر مینهد.
ذهن مکانیکی، از زمان نخستین چاپ، برخی از مهمترین نظرات فلسفهٔ معاصرِ ذهن را به هزاران نفر معرفی کرده است. کرین نظرات بنیادینی را توضیح میدهد که بر هر سه حوزهٔ فلسفهٔ ذهن، هوش مصنوعی و علوم شناختی تأثیرگذارند: چیستی مسألهٔ ذهن ـ بدن؛ چیستی کامپیوتر و چگونگی کار کردنِ آن؛ چیستی فکر، و شرایط تحقق فکر در کامپیوتر یا ذهن.
ذهن مکانیکی برای علاقهمندان به ساز و کارهای ذهن اثری است مفهوم، و برای آنها که فلسفهٔ ذهن، فلسفهٔ روانشناسی یا روانشناسیشناختی میخوانند یک خواندنیِ ضروری.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دربارهی کتاب
کتاب ذهن مکانیکی (The Mechanical Mind) اثری مقدماتی اما عمیق در حوزهی فلسفهی ذهن به شمار میرود که با هدف آشنا کردن خواننده با مفاهیم اصلی این رشته نوشته شده است. تیم کرین (Tim Crane) در این کتاب به جای پرداخت صرف به مفاهیم کلاسیک، توجه خود را معطوف به مسائلی میکند که در تقاطع علوم شناختی، روانشناسی، فلسفه زبان و هوش مصنوعی قرار دارند. از جمله مهمترین موضوعاتی که در این کتاب به آنها پرداخته میشود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ذهن چیست و چگونه کار میکند؟
- آیا ذهن میتواند مانند ماشین تحلیل شود؟
- مفهوم «بازنمایی ذهنی» چیست؟
- تفاوت ذهن انسان و ذهن ماشین چیست؟
- آیا ماشینها میتوانند فکر کنند؟
ویژگیهای برجستهی کتاب
- نگارش ساده و روشن بدون قربانی کردن دقت علمی
- پوشش منسجم مفاهیم کلیدی در فلسفه ذهن و علوم شناختی
- بررسی تطبیقی ذهن انسان و ماشین
- مناسب برای دانشجویان فلسفه، روانشناسی، علوم شناختی و علاقهمندان به هوش مصنوعی
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
- دانشجویان فلسفه و فلسفهی علم
- پژوهشگران حوزهی هوش مصنوعی، زبانشناسی شناختی و روانشناسی
- علاقهمندان به پرسشهای بنیادین دربارهی ذهن و آگاهی
- کسانی که در حوزهی طراحی سیستمهای هوشمند فعالیت دارند
- مخاطبانی که به دنبال درک انتقادی از مرز میان انسان و ماشین هستند
تحسین از کتاب
- کتابی فوقالعاده و از نظر ذهنی بسیار قابلفهم است... این بهترین بررسی از قصدیت ذهنی است که تاکنون با آن برخورد کردهام. دیوید آرمسترانگ (David Armstrong)
- بسیار سودمند! این کتاب بهترین مقدمهی برای نظریهی محاسباتی ذهن است. جان سرل (John Searle)
دربارهی نویسنده
تیم کرین فیلسوف برجستهی بریتانیایی و از چهرههای شاخص در حوزهی فلسفه ذهن، فلسفه علم و متافیزیک است. او در سال ۱۹۶۲ در بریتانیا متولد شد و تحصیلات خود را در رشتهی فلسفه در دانشگاههای یال و کمبریج ادامه داد. او استاد سابق فلسفه در دانشگاه کمبریج و رئیس دپارتمان فلسفه در کالج دانشگاهی لندن (UCL) بوده و اکنون استاد فلسفه در دانشگاه اروپای مرکزی در وین (Central European University) است.
تیم کرین در آثار خود به طور خاص به موضوعاتی چون ماهیت آگاهی، بازنمایی ذهنی، رابطه ذهن و بدن و فلسفه ادراک میپردازد. سبک نگارش او روشن، تحلیلی و مناسب برای مخاطبان دانشگاهی و نیز علاقهمندان جدی فلسفه است.
سخن پایانی
کتاب «ذهن مکانیکی» فراتر از یک متن مقدماتی در فلسفه ذهن است؛ این اثر، پلی میان علم و فلسفه میسازد و مخاطب را به سفری در مرز میان انسان و ماشین میبرد. کرین در این کتاب، بهجای پرداختن صرف به مفاهیم کلاسیک یا طرح پاسخهای قطعی، مجموعهای از پرسشهای عمیق، بنیادین و گاه بیپاسخ را پیشروی خواننده قرار میدهد، پرسشهایی که از دل آنها میتوان نحوهی نگاه بشر به ذهن، خودآگاهی و هویت را بازاندیشی کرد. در جهانی که فناوری با سرعتی شگفتانگیز در حال پیشروی است و هوش مصنوعی از مرزهای الگوریتم به قلمرو تصمیمگیری و احساس نزدیک میشود، بازنگری در مفاهیمی چون «بازنمایی»، «نیتمندی ذهنی» و «تمایز انسان و ماشین» ضرورتی دوچندان یافته است. کتاب کرین با بهرهگیری از نثر روشن، ساختار منظم و رویکردی تحلیلی، بستری فراهم میآورد تا مخاطب بتواند بدون پیشزمینهی پیچیده فلسفی نیز با این مسائل درگیر شود.
کتاب حاضر نه به دنبال ایدئولوژیسازی است، نه در دام سادهسازی میافتد، بلکه مخاطب را به تفکر، تردید و تعمق دعوت میکند. کتاب «ذهن مکانیکی» برای همهی کسانی که به آیندهی ذهن انسان، مرزهای هوش مصنوعی یا بنیادهای فلسفی شناخت علاقهمندند، منبعی ضروری و تأثیرگذار است. مطالعهی آن نه تنها فهم علمی مخاطب را تقویت میکند، بلکه به نوعی تربیت اندیشهورزی در مواجهه با مفاهیم انتزاعی و پیچیده نیز میانجامد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
کتاب حاضر دربارهی مسئلهی فلسفی بازنمایی ذهنی است. ذهن چگونه میتواند چیزها را بازنمایی کند؟ افکار، تجارب، امیال، قصدها و دیگر حالات ذهنی چگونه میتوانند امور دیگر را بازنمایی کنند؟ برای مثال، باور من به اینکه رئیس جمهور نیکسون از چین دیدن کرده است، در مورد نیکسون و چین است؛ اما چگونه حالتی از ذهن میتواند دربارهی نیکسون یا چین باشد؟ حالت ذهنی من چگونه خود را به نیکسون یا چین معطوف میکند؟ اصلا چرا ذهن میتواند امور را بازنمایی کند؟ اصلاً چرا امری (ذهن یا غیر از آن) میتواند امر دیگری را بازنمایی کند؟
این مسئله که برخی فلاسفهی معاصر آن را «مسئلهی روی آورندگی» مینامند خاستگاه کهنی دارد. پیشرفتهای فلسفهی ذهن- به همراه پیشرفت رشتههای به هم مرتبط زبانشناسی، روانشناسی و هوش مصنوعی- این مسئلهی کهن را به شکلی جدید مطرح کردهاند.

شاید بپسندید














از این نویسنده













