شب طاهره

انتشارات ققنوس منتشر کرد:

این دو روز طاهره احمد را فراوان دیده، اما یک کلمه حرف بینشان رد و بدل نشده. و از آن بدتر یکبار هم نگاهشان به هم گره نخورده است. فقط یکبتر احمد او را صدا زد و از او خواسته ملحفه ی تازه برای پدرش بیاورد.برده. احمد آنها را گرفته، او یک تشکر خشک و خالی هم نکرده. او هم فقط دست های احمد را دیده، دست هایی که همیشه با او مانده اند تا سالهای سال. دست های ظریف و زنانه و کار نکرده دستهاییی که در شمس آباد کمتر میتوان دید.

فروشگاه اینترنتی 30 بوک