

تاریخ مختصر دروغ های فاشیستی
نشر بان منتشر کرد:
فدریکو فینکل اشتاین، تاریخنگار سرشناس فاشیسم، در این کتاب به تحلیل این مسئله میپردازد که چرا فاشیستها دروغهای ساده و اغلب نفرتبار را بهجای حقیقت مینشانند و چرا بسیاری از طرفداران فاشیسم این دروغها را باور میکنند. او نشان میدهد که گرچه ردپای دروغ را در اغلب سنتهای سیاسی میتوان یافت، دروغگویی خصیصهی اصلی فاشیسم است و به پشتوانهی این دروغهاست که خشونتها دهشتناک امکان بروز مییابد. در قرن بیستم، طرفداران این ایدئولوژی دروغهای فاشیستی را حقایقی تجسدیافته در رهبران خود قلمداد میکردند. رهبران فاشیست، از هیتلر تا موسولینی، این دروغها را هم بنیانی برای حکومتشان بر مردم و هم بنیانی برای خلق جهانی جدید قرار دادند؛ جهانی که در آن هم «دشمنان» از پای درآمدهاند و هم دموکراسی، این «بدعت زشت»، ویران شده است.
فاشیسم اما پدیدهای تاریخی نیست که زمانی رخ داده و به پایان رسیده، بلکه در روزگار ما نیز طنینی دوباره یافته است. تاریخ فاشیسم و دروغهای فاشیستی در اشکالی جدید همچنان ادامه دارد و با جعل دروغها به نفرت از «دیگری» ودموکراسیِ مردمی دامن زده میشود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی اثر فدریکو فینکل اشتاین
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی:
واکنشهای جهانی به کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی:
«فدریکو فینکل اشتاین یکی از کارشناسهای برجستۀ جهان در زمینۀ فاشیسم و پوپولیسم است و کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستیِ او یک کتاب خواندنی برای زمانهای است که ما در آن زندگی میکنیم.» - تایمز
«استدلالهای کلیدی فینکل اشتاین در کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی برای درک ما از سیاست دنیای معاصر بسیار ارزشمند است.» - دانشگاه اقتصاد لندن
چرا باید کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی:
«فاشیستها در جستوجوی حقیقتی که با جهان موجود مطابق نبود، به استعارهها پناه بردند و آنها را به واقعیت بد کردند. در کژاندیشیها و دروغهای ایدئولوژیک آنها هیچ خلوص و راستیای وجود نداشت، با اینحال، طرفدارانشان میخواستند که این دروغها را تا آنجا که ممکن است تحقق بخشند. آنها آنچه میدیدند اما خوش نداشتند را خلاف حقیقت میدانستند. موسولینی معتقد بود که رسالت اصلی فاشیسم انکار و رد دروغهای نظام دموکراتیک است. او حقیقت فاشیسم را در برابر «دروغ» دموکراسی قرار میداد. در تقابل اسطورهای که الدوچه میان «دروغهای» دموکراتیک و «حقایق» فاشیستی در نظر داشت، اصل تجسد محوری بود. موسولینی به صورتی از حقیقت باور داشت که از عقل معمول دموکراتیک فراتر میرفت، چرا که چنین حقیقتی استعلایی بود. او با یادآوری گذشته میگوید «در لحظهی خاصی از زندگیام با این خطر روبهرو شدم که از چشم تودهها بیفتم، چرا که از چیزی با آنها صحبت کردم که به باورم حقیقتی جدید بود، حقیقتی مقدس». از نظر موسولینی واقعیت باید از ضرورتهای اسطورهای تبعیت میکرد.»
«وحدت و یگانگیِ استعاری که فاشیستها میان مردم، ملت و رهبر ایجاد میکنند، مبتنی است بر نگاه خاصی به اسطوره که در آن اسطوره صورت مطلق و غایی حقیقت قلمداد میشود. اما پیش از آنها، نمونههای سیاسی بسیاری چنین باوری داشتند. این شأن عجیب و غریب حقیقت و دروغها در فاشیسم در تاریخ طولانی رابطهی میان حقیقت و سیاست بسیار تکرار شده است. از نظر هانا آرنتِ فیلسوف، اگر تاریخِ سیاست همیشه رابطهای تنگاتنگ و پرتنش با حقیقت داشته است، راهحلی که فاشیستها برای این تنش پیش کشیدند نابودی سیاست بود. دروغگویی سازمانیافته ویژگی تعریفکنندهی فاشیسم است. تنها آن واقعیتها (و دروغهایی) که رهبر مجاز بداند به عنوان حقیقت پذیرفته میشوند. تحریف حقیقت با هدف ترویج واقعیتی بدیل پدیدهای شایع در تاریخ فاشیستی است. فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور فاشیست اسپانیایی، همواره نقش خود را در یکی از بزرگترین جرایم جنگیاش انکار میکرد و آن بمباران وحشتناک گرنیکا بود که به کشتهشدن صدها نفر انجامید.»
تحلیلی بر کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی:
تاریخچۀ کلمۀ فاشیسم:
واژۀ ایتالیایی «فاشیسمو» از «فاشس» در زبان لاتینی گرفته شده است. فاشس با ترجمۀ «تبرپوش» در فارسی، جعبهای مدور بود که از ترکههای متعدد چوب ساخته شده بود و آن را به دور دستۀ یک تبرزین میپیچیدند و به عنوان نماد قدرت در روم باستان استفاده میشد. موسولینی نماد تبرپوش را به عنوان آرم حزب فاشیست ایتالیا مورد استفاده قرار داد. این نماد توسط نهادهای دیگری هم در دنیا مورد استفاده قرار گرفته است.
چرا دروغهایی که فاشیستها میگویند برای قدرت سیاسی آنها اهمیت دارد؟
اگر از خواندن کتاب تاریخ مختصر دروغهای فاشیستی لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• چرا از تاریخ درس نمیگیریم؟ اثر پی.اچ لیدل هارت مورخ نظامی و استراتژیست بریتانیایی است. لیدل هارت خود دستی در سیاست داشت و در این کتاب میکوشد شرح دهد که تاریخ خاصۀ نظامی، به چه کار میآید و چگونه میتوان از آن درس گرفت.
دربارۀ فدریکو فینکل اشتاین: نویسنده و مورخ آرژانتینی

شاید بپسندید














از این مترجم













