%18
تصاویر کالا
دختر نخست وزیر (مهراندیش)
5٫0
(2)
2 نظر
نویسنده:
قیمت:
697٬000 تومان
850٬000
دفعات مشاهده کتاب
1048
علاقه‌مندان به این کتاب
4
می‌خواهند کتاب را بخوانند.
2
کتاب را پیشنهاد می‌کنند
4
کتاب را پیشنهاد نمی‌کنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات مهر انديش منتشر کرد:
رمان دختر نخست‌وزیر داستان مردمِ کشوری ابرقدرت با ارزش‌های لیبرال است؛ اما این ارزش‌های لیبرال دربرابرِ بحران نه‌چندان بزرگی فرومی‌پاشد و از دلِ ساختار دموکراتیک آن، ساختاری شبه‌کمونیستی و سپس فاشیستی زاده میشود و در فقدان عقلانیت، خواستِ آزادی و عدالت به فاجعه می‌انجامد تا آنجا که حتی علم و فلسفه نیز به ابزاری برای سلطه تبدیل میشوند. دختر نخست‌وزیر کمدیِ سیاهی است با سبک رئالیسم جادویی و طرح دغدغه‌های اگزیستانسیالیستی و البته، ستایش عشق همچون پادزهری برای رنج‌های سیاسی و فلسفی.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786227847871
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
704 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
790 گرم
سال انتشار
1402
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
14 تیر 1402
کتاب بسیار زیبایی است به نظرم حتما بخوانید
0
0
مهدی غنی زاده ریحانه غنی زاده
13 تیر 1402
بینظیر حتما بخوانید .تا مدتها درگیرتان میکند
0
0
نظرها (2)
14 تیر 1402
کتاب بسیار زیبایی است به نظرم حتما بخوانید
0
0
مهدی غنی زاده ریحانه غنی زاده
13 تیر 1402
بینظیر حتما بخوانید .تا مدتها درگیرتان میکند
0
0
جمله مورد علاقه‌ات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
05 مرداد 1404
0
گاهی لذت واقعی در پرتاب کردن یک سنگ صیقلی به برکه ای آرام است. این می تواند دل انگیزترین لحظه زندگی انسان باشد. بله دقیقا همین است. این از آن دست کارهایی بود که فیلسوف دوست داشت انجام دهد و گویی ناپدری اش همیشه با غرش چشم او را از این کار برحذر می داشت. او در ژرفنای جایی در وجودش در پی سنگی بود که به برکه آرام کنار جاده بزند. برکه زندگی او به یک تلنگر نیاز داشت. به یک تلاطم. به یک موج. به یک حباب. گوی با مرگ ناپدری اش دیگر قرار نبود زیر نظر باشد یا کسی داوری اش کند. او از زیر بار قضاوتی بی پایان رها شده بود.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
مشکل همه آدمهای دیکتاتورمنش است دنبال سرکوب چیزی میروند که هیچ خطری برایشان ندارد و لاجرم از چیزهای مهمتر غافل میشوند
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
همیشه اگر میخواهید دروغ بگویید آن را با چند راست درست و حسابی
درهم آمیزید دروغ میتواند مانند انگل از راست تغذیه کند.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
یک قاعده کلی برای قانون گذاری وجود دارد قانونی وضع کن که زیر پا گذارندگانش انگشت شمار باشند این گونه نه تنها قانون به درستی اجرا میشود و محترم میماند بلکه همه در جلوگیری از زیر یا گذاشته شدن آن می.کوشند ولی وقتی قانونی وضع کنی که مجبور شوی عده زیادی را به جرم زیرِ پا نهادن آن محکوم کنی اشتباه بزرگی مرتکب شده ای
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
رفتار انسان در برابر حقیقت مانند رفتار او با سوسک است. نمیدانم چرا او از رویارویی با سوسک نیز سر باز میزند نمیخواهد آن را بپذیرد و نخستین واکنشش در برابر سوسک له کردن آن است سم پاشی کردن آن است طرد کردن آن است.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
حقیقت شگفت انگیزترین چیز برای انسان است زیرا همان طور که به آن عشق میورزد از آن می گریزد انسان نمیداند با حقیقت چه کند. حقیقت مانند موج آرامش را به هم میزند و هیچ چیز بدتر از به هم خوردن ثبات موجود نیست چه کسی میخواهد ثباتِ موجودش به هم بخورد؟
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
بیمارستان مانند دنیای ماست بوی مرگ و زندگی، توأمان، از آن به مشام میرسد. هم زادن در آن است هم مرگ هم امید و هم ناامیدی هم دین و هم بی دینی آنجا بیخدایان و خداپرستان گرد آمده اند و همان اندازه که خدا در زیر تیغ جراحی برخی پزشکان انکار میشود در پشت درهای ورود ممنوع اتاق عمل نیایش میشود
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
کوشید تا ایمانی را که از سالها پیش سراغش را نگرفته بود به قلب خود بخواند اما به این سادگیها ممکن نبود ایمانی که بخواهی گهگاه سراغش را بگیری کار چندانی از پیش نمی برد
بریدهها (12)
05 مرداد 1404
0
گاهی لذت واقعی در پرتاب کردن یک سنگ صیقلی به برکه ای آرام است. این می تواند دل انگیزترین لحظه زندگی انسان باشد. بله دقیقا همین است. این از آن دست کارهایی بود که فیلسوف دوست داشت انجام دهد و گویی ناپدری اش همیشه با غرش چشم او را از این کار برحذر می داشت. او در ژرفنای جایی در وجودش در پی سنگی بود که به برکه آرام کنار جاده بزند. برکه زندگی او به یک تلنگر نیاز داشت. به یک تلاطم. به یک موج. به یک حباب. گوی با مرگ ناپدری اش دیگر قرار نبود زیر نظر باشد یا کسی داوری اش کند. او از زیر بار قضاوتی بی پایان رها شده بود.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
مشکل همه آدمهای دیکتاتورمنش است دنبال سرکوب چیزی میروند که هیچ خطری برایشان ندارد و لاجرم از چیزهای مهمتر غافل میشوند
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
همیشه اگر میخواهید دروغ بگویید آن را با چند راست درست و حسابی
درهم آمیزید دروغ میتواند مانند انگل از راست تغذیه کند.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
یک قاعده کلی برای قانون گذاری وجود دارد قانونی وضع کن که زیر پا گذارندگانش انگشت شمار باشند این گونه نه تنها قانون به درستی اجرا میشود و محترم میماند بلکه همه در جلوگیری از زیر یا گذاشته شدن آن می.کوشند ولی وقتی قانونی وضع کنی که مجبور شوی عده زیادی را به جرم زیرِ پا نهادن آن محکوم کنی اشتباه بزرگی مرتکب شده ای
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
رفتار انسان در برابر حقیقت مانند رفتار او با سوسک است. نمیدانم چرا او از رویارویی با سوسک نیز سر باز میزند نمیخواهد آن را بپذیرد و نخستین واکنشش در برابر سوسک له کردن آن است سم پاشی کردن آن است طرد کردن آن است.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
حقیقت شگفت انگیزترین چیز برای انسان است زیرا همان طور که به آن عشق میورزد از آن می گریزد انسان نمیداند با حقیقت چه کند. حقیقت مانند موج آرامش را به هم میزند و هیچ چیز بدتر از به هم خوردن ثبات موجود نیست چه کسی میخواهد ثباتِ موجودش به هم بخورد؟
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
بیمارستان مانند دنیای ماست بوی مرگ و زندگی، توأمان، از آن به مشام میرسد. هم زادن در آن است هم مرگ هم امید و هم ناامیدی هم دین و هم بی دینی آنجا بیخدایان و خداپرستان گرد آمده اند و همان اندازه که خدا در زیر تیغ جراحی برخی پزشکان انکار میشود در پشت درهای ورود ممنوع اتاق عمل نیایش میشود
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
کوشید تا ایمانی را که از سالها پیش سراغش را نگرفته بود به قلب خود بخواند اما به این سادگیها ممکن نبود ایمانی که بخواهی گهگاه سراغش را بگیری کار چندانی از پیش نمی برد
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
اگر نظر من را می خواهید هرگز با جهان صریح سخن نگویید. لابد میپرسید صریح سخن گفتن به چه معناست؟ یعنی قاطعانه درباره چیزی نظر دادن بله کافیست شما درباره چیزی قاطعانه نظر بدهید آنگاه تمام عناصر گیتی دست به دست هم میدهند تا به شما بفهمانند که احمقی بیش نیستید.
سید مجتبی پژمان
17 مرداد 1403
1
فکرِ مرگِ نزدیکترین فرد به انسان آن قدر سهمگین است که زندگی را بدل به کابوسی بی پایان میکند به ویژه که آن نزدیکترین فرد در بستر بیماری افتاده یا سنی از او گذشته باشد ولی همین که او می میرد، کابوس انسان نیز پایان مییابد زیرا انسان با عامل ترس رو در رو شده است. انسان آرامش مییابد گویی همه چیز پایان یافته است.
صدیقه هاشمی نسب
28 بهمن 1402
2
برای اینکه عشق ماندگار شود، یک نفر در یک جایی، خواسته یا ناخواسته، باید از آن دست بکشد. عشق در قله بودن است. از آن پس، نه جایی برای بالاتر رفتن وجود دارد و نه جایی برای ماندن. تنها می توان بازگشت.
صدیقه هاشمی نسب
21 مرداد 1402
3
و بو وای که بو با خاطرههای آدمی چهها که نمیکند. اگر به فیلسوف بود، میگفت که بهترین آلبومِ خاطرات آلبومِ بوهاست نه آلبوم عکسها. مهم نیست که آن بو بوی خوبی باشد یا بوی بد، بلکه مهم این است که آن بو در هنگامهٔ رویدادنِ واقعهای، همراهِ آن واقعه باشد.
شاید بپسندید
697٬000 تومان
850٬000
%18