

پایان روایتگری و بستار در سینما (گیلگمش)
انتشارات چشمه منتشر کرد:
«هر خواننده ای که پیش از رسیدن به پایان رمان نگاهی به برگ آخر آن می اندازد به خوبی می داند پیش بینی نتیجه ی داستان یکی از لذت ها و دل نگرانی های کلیدی خواندن است. بی تردید وقتی در یک سینمای محلی به تماشای فیلمی نشسته ایم نمی توانیم درخواست کنیم که بگذارند به دقایق پایانی فیلم نگاهی بیندازیم، اما اشتیاق ما به پیشبینی فرجام داستان تمامی لحظاتی را شکل می دهد که در مقابل فیلم می گذرانیم. در حالی که آغازها لحظات بسیار ممتازی در خطاب فیلم به تماشاگرند پایان حاصل نهایی تمامی تلاش روایت است؛ پایان این امتیاز را دارد که چه حین تماشای فیلم و چه پس از پایان یافتن آن منبع صحت و تأیید فرایند خوانش قرار می گیرد. تماشاگر در انتظار معینی از فرجام و بستار روایت می نشیند و به نقطه ی پایان ممکن چشم میدوزد.»
ریچارد نوپرت استاد هنر در دانشگاه جورجیا و دانش آموخته ی دانشگاه ویسکانسین پژوهشگر سینمای ،فرانسه نظریه ی روایت و انیمیشن بر این باور است که تمامی فیلم های سینمایی داستان خود را به فرجام نمی رسانند و گاهی با فیلمه ایی مواجه می شویم که حاوی داستان های چند پاره و از هم گسیخته اند و اتفاقات و پیشامدها را برجسته می کنند و از این طریق ساختار علی و قواعد قراردادی مرسوم را عامدانه می شکنند تا دنیای واقعی تری را به تصویر بکشند. نوپرت در کتاب پایان روایتگری و بستار در سینما گفتمان فیلم ها را در چهار دسته ی پیشنهادی (متن بسته، داستان باز، گفتمان باز و متن باز) جای داده تا فرایندهای در هم تنیده ی روایتگری و نظاره گری و آغاز و پایانی که روایت های سینمایی را شکل می دهند آسان تر از هم تفکیک و ارزیابی شوند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
شاید بپسندید













