بخش دی

معرفی کتابِ بخش دی اثر فریدا مک فادن

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتابِ بخش دی از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتابِ بخش دی از سایت آمازون امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی رمانِ بخش دی:‌

کتابِ بخش دی با عنوان اصلی Ward D، رمانِ جنایی، معمایی و روانشناختی اثر فریدا مک فادن، متخصص آسیب مغزی است که در سال 2023 منتشر شد. این رمان جدیدترین و سومین اثر مک فادن است و پس از انتشار با استقبال زیادی روبه‌رو شد. داستان یک دانشجوی پزشکی که مجبور می‌شود در شیفت شب بیمارستان که بسیار نیز از آن وحشت دارد مشغول به کار شود و حالا به دلیل اتفاقاتی عجیب و غیرقابل‌پیش‌بینی متوجه می‌شود که قرار است تمام کابوس‌هایش تبدیل به واقعیت شود. این کتاب با موضوعات مربوط به سلامت روان و رفتار مجرمانه سروکار دارد و همچنین نویسنده در آن سوءاستفاده از مواد مخدر، کودک آزاری و همچنین غفلت را به تصویر کشیده است.

واکنش‌های جهانی به رمانِ بخش دی:

«منتظر چه هستید؟ کتاب بخش دی را بخرید و کمربندهای خود را ببندید، چون قرار است سواری محشری را تجربه کنید!» - بوک‌لیست

چرا باید رمانِ بخش دی را بخوانیم؟

فریدا مک فادن متخصص نوشتن داستان‌هایی است که خواننده را حسابی هیجان‌زده  و مشتاق می‌کند. کتاب بخش دی طرح داستان بسیار خوبی دارد و نویسنده با ایجاد تنش خوانده را در تمامِ کتاب درگیر نگه می‌دارد. رمانِ بخش دی تنها داستان بیمار، بیماری و درمان نیست، بلکه نویسنده در آن نگاهی عمیق به روابط پیچیدهٔ انسان‌ها، تصمیم‌ها و چالش‌های زندگی انداخته است و به شما نشان می‌دهد که چگونه در مواقع سخت و ناامیدکنندهٔ زندگی باید نهایت تلاش خود را به‌کار ببندید و شجاعانه با واقعیت‌های زندگی روبه‌رو شوید.

جملات درخشانی از کتابِ بخش دی:

«خانم پریچت نمی‌تواند بخوابد. یا دست‌کم، آخرین باری که به بخش سرپایی بیمارستان روان‌پزشکی آمده بود که من دو هفته‌ای می‌شود مشغول کارورزی در آنم، نمی‌توانست بخوابد. من با روان‌پزشکی به نام دکتر سیلور کار می‌کنم، به او دکتر خواب می‌گویم (البته در ذهنم) چون هشتاد درصد بیمارانی را که ویزیت می‌کند برای مشکلات خواب به اینجا می‌آیند. دورهٔ کارورزی چرخشی روان‌پزشکی‌ای که در حال گذراندنِ آنم قرار بود درمان بیماران سرپایی‌ای را به من نشان دهد که ترکیبی از افسردگی، اضطراب، روان‌پریشی و غیره می‌شود، ولی اینجا فقط مشکلات مربوط به خواب داریم. و من با این موضوع مشکلی ندارم. در آخرین ویزیت خانم پریچت، یادداشت‌هایی را در دفترچهٔ فنری کوچکم نوشته بودم که هنوز دارمشان. تا همین الان نفهمیده بودم دستخطم چقدر ناخواناست. به‌جز سن او که شصت‌وچهار سال است، فقط دو جملهٔ دیگر را می‌توانم بخوابم:
نمی‌تونم بخوابم.
و: گربه
چند بار زیر «گربه» خط کشیده‌ام، پس حتماً‌ چیز مهمی بوده، ولی نمی‌توانم چیزهای دیگری را که زیر این کلمه نوشته‌ام بخوانم.»

«چه می‌توانم بگویم؟ در جایگاه یک دانشجوی پزشکی، دانش زیادی ندارم، ولی برای وقت گذراندن با بیماران، زمان زیادی دارم. و این چیز خوبی است، چون خانم پریچت چیزی حدود پنج میلیارد عکس فوری از گربهٔ جدیدش نشانم می‌دهد. وقتی عکس‌ها تمام می‌شوند، می‌گوید: «راستی، برای تشکر ازت یه هدیه گرفتم!» هدیه برای تشکر؟ جدی؟ این هیجان‌انگیزترین اتفاقی است که در دو سال گذشته برایم افتاده است. هر چند، وقتی خانم پریچت از روی صندلی‌اش بلند می‌شود، مقداری از هیجانم فروکش می‌کند. و بعد وقتی نقاشی بزرگی را برمی‌دارد که متوجه نشده بودم عقب اتاق معاینه قرار دارد، هیجانم کاملاً از بین می‌رود. نقاشی را پشت به ما به دیوار تکیه داده بود، ولی الان می‌توانم به‌وضوح آن را ببینم. پرترهٔ یک گربه است. و تقریباً به بزرگی خودم است.»

«سعی می‌کنم بهش فکر نکنم و روی صندلی مسافر تویوتای دست‌سوم گبی، هم‌خانه‌ام، می‌نشینم. (اول ماشین پدرش بود، بعد برادرش و حالا خودش... همین روزها سر از مرکز اسقاط درمی‌آورد.) لطف کرد و به من پیشنهاد داد مرا برای شیفت شبانه‌ام که دقیقاً بیست دقیقهٔ دیگر شروع می‌شود، به بیمارستان برساند. حس می‌کنم شمارش معکوس تا اعدامم شروع شده. گبی به من می‌گوید: «این‌قدر نترس، ایمی.» دو هفته‌ای می‌شود که روزها در بخش دی کار می‌کند و نگرانی‌های مرا درک نمی‌کند. حتی هفته‌ٔ اول با دکتر بک شیفت داشت و الان شیفتهٔ او است. «همه چی خوب پیش می‌ره.»
البته وحشت الانم بیشتر به‌خاطر این است که گبی بدون آنکه بایستد، علامت توقف را رد کرد. بین بدترین راننده‌های لانگ آیلند، احتمالاً گبی نفر دوم است (نفر اول خودمم). هر چند اگر گبی ماشین را به یک درخت بکوبد، می‌توانم از شر این شیفت خلاص شوم. برای اولین بار، امیدوارم تصادف شدیدی بکنیم. خب، شاید شدید نه. ولی به‌حدی بد که کارمان به بیمارستان بکشد؛ مثلاً، یکی از استخوان‌هایم بشکند... یک استخوان بی‌اهمیت مثل انگشت کوچکم.»

تحلیلی بر رمانِ بخش دی‌:

رمانِ بخش دی اثری متفاوت و فراموش‌نشدنی دربارهٔ یک بیمارستان و بیمارانی است که در آن روزگار خود را می‌گذرانند. طرح داستان بسیار هیجان‌انگیز و پرپیچ‌وخم است. داستان در یک بخش روانی رخ می‌دهد که همین تنش داستان و حوادث را دوچندان کرده است و ذهن خواننده را تمام مدت درگیر نگاه می‌دارد. نویسنده در این کتاب نگاهی عمیق به انسان و انسانیت و موقعیت دردآور بیماران و مراقبان آن‌ها انداخته است و داستان را به زبانی ساده اما پرجذبه به پیش می‌برد. این نویسنده با تعریف کردن داستان‌های مختلف از زندگی بیماران و پرستارها، امید، ناامیدی، رنج، بیماری و عشق را به تصویر کشیده است.

شخصیت‌ داستانِ بخش دی:

ایمی برنز:
ایمی شخصیت اصلی و راوی اول شخص داستانِ بخش دی است. او دانشجوی سال سوم پزشکی است و داستان حول محور او می‌چرخد. هنگامی که 16 ساله بود یک موقعیت آسیب‌زا را تجربه کرده و همین نظرش را در مورد روانپزشکی تغییر داده است و باعث ترس او از بخش دی شده است. در ابتدای رمان ایمی زنی کوشا و باهوش توصیف شده است که هیچ‌وقت مقامات و قوانین را زیر سؤال نمی‌برد. او همیشه دانشجو و دختری محترم بوده است. ایمی نهایت تلاشش را می‌کند تا آدم خوبی باشد و این به‌نظر ریشه در میل کودکی او برای راضی کردن اطرافیانش و دستیابی به موفقیت دارد. گرچه شکاف‌هایی در شخصیت او وجود دارد که در عصبانیتش از دوست پسر سابقش کامرون برگر که برای موفقیت خودش از او جدا شده دیده می‌شود. 

خلاصهٔ رمانِ بخش دی:

ایمی برنر شخصیت اصلی رمانِ بخش دی و دانشجوی سال سوم پزشکی است و اخیراً رابطه‌اش را با دوست‌پسرش کامرون قطع کرده است. زمانی که متوجه می‌شود به شیفت شبِ بخش دی منتقل شده، یک واحد روان‌پزشکی در لانگ‌آیلند که ورود و خروج به آن ممنوع است، این پیشنهاد را با اکراه می‌پذیرد چون کار کردن در این بخش، راهی فوق‌العاده برای ایمی است تا بتواند پول بیشتری در بیاورد و ذهنش را از جدایی منحرف کند. اما ایمی عصبی است چون آخرین باری که به بخش دی رفت 16 ساله بود، زمانی که برای ملاقات با دوست دوران مهدکودکش جید کارپنتر که به مشکلات سلامت روان دچار شده بود قدم به این بخش گذاشت. خاطرهٔ این ملاقات هیچ‌گاه ایمی را رها نکرد. ایمی به همین دلیل سعی کرده است همیشه از این بخش دور بماند اما حالا انگار دیگر چاره‌ای ندارد. هم اتاقی اِیمی او را به بیمارستان می‌رساند و ایمی به طبقهٔ نهم می‌رود و ناگهان دوست پسرش را می‌بیند که پشت درهای قغل‌شدهٔ بخش دی ایستاده است. کامرون به او می‌گوید که جای خود را با یکی از دانشجویان دیگر که نمی‌توانسته امشب آن‌جا باشد عوض کرده است. ایمی به‌خاطر جدایی‌شان و چون کامرون رابطه‌اش را با او بهم زده تا برای امتحانات هیئت مدیره درس بخواند، اصلاً از دیدن کامرون در آن‌جا خوشحال نمی‌شود. ایمی و کامرون وارد بخش دی و با دکتر ریچارد بک آشنا می‌شوند. به‌نظر ایمی دکتر بک جوان و جذاب است و در پیامی به هم‌اتاقی‌اش نیز همین را می‌گوید اما متوجه می‌شود که موبایلش اصلاً در این بخش درست‌وحسابی آنتن نمی‌دهد. دکتر بک تمام قوانین را برایشان روشن می‌کند و به آن‌ها یک کد مخفی می‌دهد تا در مواقع اضطراری بتوانند از بخش خارج شوند و به آن‌ها می‌گوید که بیماران اجازه دارند در اطراف بخش پرسه بزنند و باید با نهایت احترام با آن‌ها رفتار شود. دکتر بک به اتاقی انفرادی اشاره می‌کند، اتاقی که یک بیمار به نام دیمون ساویر در آن بستری است و اشاره می‌کند که این بیمار اوضاع وخیمی دارد اما قرار است فردا صبح از آن‌جا منتقل شود و به آن‌ها هشدار می‌دهد که از این اتاق دور بمانند. ایمی تمام شیفت شب را مضطرب است و ناگهان بیماران یکی‌یکی گم می‌شوند و اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد و ایمی کم‌کم متقاعد می‌شود که واقعاً اتفاقات شومی در میان دیوارهای این بخش در جریان است و حالا حتی نمی‌داند آیا از این شیفت جان سالم به‌در خواهد بُرد یا نه.

اگر از خواندن کتابِ بخش دی لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب هیچ‌وقت دروغ نگو اثر فریدا مک فادن متخصص اعصاب و روان است. او که پیش از این نیز رمان‌های روانشناختی جذابی نوشته بود، این بار شما را به دلِ عمارتی میان طوفان می‌کشاند. داستان کتاب در مورد زوجی به نام تریشیا و ایتن است که تازه ازدواج کرده‌اند و به دیدن عمارتی می‌روند که آدرین هیل روان‌شناس معروف چهار سال پیش در آن زندگی می‌کرده و بعد به طرز مرموزی ناپدید می‌شود. طوفان این زوج را در عمارت گیر می‌اندازد و تریشیا کم‌کم به رازهای مخوف این روان‌شناس پی می‌برد.

• کتاب خدمتکار رمان هیجان‌انگیز و رازآلود و پرفروش از فریدا مک فادن است. او در این کتاب به خشونت، آزار خانگی و قربانی شدن پرداخته است. داستان از آن‌جایی شروع می‌شود که نینا وینچستر خدمتکار خانه‌ای می‌شود و زمانی که جسدی در این خانه پیدا می‌شود، پای او نیز به داستانی عجیب باز می‌شود.

• کتاب یکی پس از دیگری رمان روان‌شناختی و رازآلود فریدا مک‌فادن است. این کتاب داستان سه زوج است که تصمیم می‌گیرند با یکدیگر به سفر بروند. همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود اما زمانی که ماشین آن‌ها در جاده خراب می‌شود و مجبور می‌شوند باقی مسیر تا هتل را پیاده طی کنند در جنگل گم می‌شوند و همان‌طور که در جنگل به پیش می‌روند اتفاقات هولناکی رخ می‌دهد و در نهایت درمی‌یابند که یکی از میانشان قاتل است.

• کتاب در قفل شده رمان روان‌شناختی و پیچیده‌ای از فریدا مک فادن است. او در این کتاب پیچیدگی‌های ذهن و شخصیت‌ چند وجهی انسان‌ها را به‌تصویر کشیده و به طرح این سؤال پرداخته است که در ذهن فرزند یک قاتل زنجیره‌ای چه می‌گذرد؟ آیا ممکن است فرزند یک قاتل زنجیره‌ای نیز مانند پدرش قاتل باشد؟

• کتاب بازی‌های میراث داستانی معمایی و هیجان‌انگیز اثر جنیفر لین بارنز نویسنده و روانشناس آمریکایی است. این کتاب داستان دختری دبیرستانی به نام ایوری گرمبز است که ناگهان صاحبت میلیاردها دلار ارثیه می‌شود. حالا او باید برای رسیدن به این ارث یک سال در عمارت هاثورن در کنار نوه‌های هاثورن زندگی کند و پس از مدتی می‌فهمد ممکن است حتی از این عمارت زنده بیرون نیاید.

دربارۀ فریدا مک فادن‌: متخصص اعصاب و روان