محاکمه

(100)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
7672

علاقه مندان به این کتاب
150

می‌خواهند کتاب را بخوانند
8

کسانی که پیشنهاد می کنند
14

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب محاکمه

انتشارات ماهی منتشر کرد:
محاکمه داستان مردی است که قدرتی خارج از صحنه و دور از دسترس او را بازداشت می‌کند، بی آن‌که خودش یا خواننده خبر از ماهیت جرمش داشته باشد. داستان از همان جمله‌ی آغازین این نکته را روشن می‌کند: «بی‌شک کسی به یوزف کا. تهمت زده بود زیرا بی‌آن‌که از او خطایی سرزده باشد، یک روز صبح بازداشت شد.» خواننده گمان می‌کند که بازداشت یوزف کا. اشتباهی قضایی است و این خطا به‌زودی برطرف خواهد شد، اما این انتظاری بیهوده است. یوزف کا. هم که اثبات بی‌گناهی‌اش را کاری ساده می‌پنداشت، هر چه پیش‌تر رفت آن را ناممکن دید. محاکمه نیز مانند دیگر آثار کافکا کامل نشد، اگرچه فصلی دارد که در آن داستان به سرانجامی می‌رسد. کافکا این رمان را در سال 1915 نوشت، ولی اولین‌بار پس از درگذشتش، در 1925، به همت مکس برود منتشر شد.
فرانتس کافکا، زاده‌ی 3 ژوئیه 1883 در پراگ، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان قرن بیستم است. او اگرچه زبان چکی را کم‌و‌بیش بی‌نقص صحبت می‌کرد، زبان آلمانی را به عنوان زبان نخست آموخت و آثارش هم، جز چند نامه‌ای که به چکی برای میلنا ینسکا نوشته، به زبان آلمانی است. کافکا در سال 1901 دیپلم گرفت و سپس در دانشگاه جارلز پراگ در رشته‌ی شیمی به تحصیل پرداخت ولی پس از دو هفته تغییر رشته داد و حقوق خواند و در سال 1906 با مدرک دکترای حقوق فارغ‌التحصیل شد. کافکا در پایانِ نخستین سال تحصیل در دانشگاه با ماکس برود آشنا شد که به همراه فلیکس ولش تا پایان عمر از نزدیک‌ترین دوستان او باقی ماندند. او در 1917 به سل مبتلا شد. در 1923 برای فاصله گرفتن از خانواده و تمرکز بیش‌تر بر نوشتن، مدت کوتاهی به برلین نقل مکان کرد. بااینحال بیماری سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت، سپس برای درمان به استراحتگاهی در وین رفت و در سوم ژوئن 1924 در همانجا درگذشت. کافکا در طول زندگی فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد و تمام رمان‌هایش ناتمام ماند. او به دوستش، ماکس برود، وصیت کرده بود که پس از مرگش همه‌ی آثارش را نابود کند اما برود چنین نکرد و بر چاپ همه‌ی نوشته‌هایی که از او در اختیار داشت اهتمام ورزید.
علی‌اصغر حداد در 24 اسفند در محله‌ی راه‌کوشک قزوین متولد شد. تا سال‌های اول دبیرستان در قزوین درس خواند و پس از گذراندن کلاس هشتم دبیرستان با خانواده‌اش به تهران مهاجرت کرد. پس از اخذ دیپلم و پایان خدمت سربازی به آلمان رفت و مدرک فوق لیسانس را در رشته‌ی جامعه‌شناسی در برلین غربی اخذ کرد. سال 1359 به ایران بازگشت و به کار تدریس زبان آلمانی و ترجمه‌ی آثار ادبی آلمانی‌زبان مشغول شد.
بیشتر آثاری که حداد به فارسی ترجمه کرده از جمله آثار برجسته‌ی ادبیات آلمانی‌زبان است. او تمام آثار کافکا (محاکمه، قصر، امریکا، داستان‌های کوتاه) را مستقیماً از آلمانی به فارسی ترجمه کرده است و علاوه بر آن ترجمه‌ی بودنبروک‌ها، اشتیلر، بازی در سپیده‌دم و رؤیا، مرده‌ها جوان می‌مانند و... را در کارنامه دارد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • پاسخ به نظر

    محاکمه، رمانی تفکربرانگیز و بسیار تأثیرگذار است که در بسیاری از سطوح ساختار و نمادشناسی تفسیر شده است؛ محاکمه، کاوشی است بر موضوعاتی چون احساس گناه، اضطراب و ضعف اخلاقی در مواجهه با نیروهایی ناشناخته. یوزف کا، کارمند بانک و مردی بدون هیچ ویژگی و توانایی خاص است. او می تواند هرکسی باشد و در برخی موارد، نماینده ی همه ی انسان هاست.

  • تصویر کاربر

    • احسان جهانی پور
    • پاسخ به نظر

    بهتر از این ترجمه وجود نداره و انصافا از اون کتاب هایی ست که با پوست و استخوان درکش کنی تا به آنچه کافکا در نظر خود پنداشته دست پیدا کنید.یک بار نه دوبار بخونش،تگه دیدی کافی نیست سه بار بخونش.

  • تصویر کاربر

    • علی دهقانی
    • پاسخ به نظر

    کتاب فوق العاده خوبیه. کتابهای کافکا رو فقط و فقط با همین مترجم (علی اصغر حداد) که مستقیماً از آلمانی ترجمه میکنه بخونین. تمام ترجمه های دیگه در مقابل ترجمه های ایشون مثل شوخی میمونن.

بریده ای از کتاب (3)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 0

    کسی به من گفت که چه خوب است وقتی آدم صبح از خواب بیدار می شود، دست کم در مجموع همه چیز را بی هیچ جابه جایی درست در همان جایی بازیابد که شب گذشته بوده است هم از این رو به گفته ی آن مرد لحظه بیدار شدن مخاطره آمیزترین لحظه ی روز است. اگر آن را از سر بگذرانیم، بی آنکه از جای خود به جایی دیگر کشیده شویم، می توانیم تمام روز آسوده خاطر باشیم.

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 0

    این فقط به خاطر حماقتشان است که قادرند آن قدر از خودشان مطمئن باشند.

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 0

    لازم نیست واقعیت و درستی همه چیز را بپذیریم، فقط باید ضروری بودن ]اتفاق افتادن آن چیزها[ را پذیرفت.

عیدی