

انتشارات ماهي منتشر کرد:
محاکمه داستان مردي است که قدرتي خارج از صحنه و دور از دسترس او را بازداشت ميکند، بي آنکه خودش يا خواننده خبر از ماهيت جرمش داشته باشد. داستان از همان جملهي آغازين اين نکته را روشن ميکند: «بيشک کسي به يوزف کا. تهمت زده بود زيرا بيآنکه از او خطايي سرزده باشد، يک روز صبح بازداشت شد.» خواننده گمان ميکند که بازداشت يوزف کا. اشتباهي قضايي است و اين خطا بهزودي برطرف خواهد شد، اما اين انتظاري بيهوده است. يوزف کا. هم که اثبات بيگناهياش را کاري ساده ميپنداشت، هر چه پيشتر رفت آن را ناممکن ديد. محاکمه نيز مانند ديگر آثار کافکا کامل نشد، اگرچه فصلي دارد که در آن داستان به سرانجامي ميرسد. کافکا اين رمان را در سال 1915 نوشت، ولي اولينبار پس از درگذشتش، در 1925، به همت مکس برود منتشر شد.
فرانتس کافکا، زادهي 3 ژوئيه 1883 در پراگ، يکي از بزرگترين نويسندگان آلمانيزبان قرن بيستم است. او اگرچه زبان چکي را کموبيش بينقص صحبت ميکرد، زبان آلماني را به عنوان زبان نخست آموخت و آثارش هم، جز چند نامهاي که به چکي براي ميلنا ينسکا نوشته، به زبان آلماني است. کافکا در سال 1901 ديپلم گرفت و سپس در دانشگاه جارلز پراگ در رشتهي شيمي به تحصيل پرداخت ولي پس از دو هفته تغيير رشته داد و حقوق خواند و در سال 1906 با مدرک دکتراي حقوق فارغالتحصيل شد. کافکا در پايانِ نخستين سال تحصيل در دانشگاه با ماکس برود آشنا شد که به همراه فليکس ولش تا پايان عمر از نزديکترين دوستان او باقي ماندند. او در 1917 به سل مبتلا شد. در 1923 براي فاصله گرفتن از خانواده و تمرکز بيشتر بر نوشتن، مدت کوتاهي به برلين نقل مکان کرد. بااينحال بيماري سل کافکا شدت گرفت و او به پراگ بازگشت، سپس براي درمان به استراحتگاهي در وين رفت و در سوم ژوئن 1924 در همانجا درگذشت. کافکا در طول زندگي فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد و تمام رمانهايش ناتمام ماند. او به دوستش، ماکس برود، وصيت کرده بود که پس از مرگش همهي آثارش را نابود کند اما برود چنين نکرد و بر چاپ همهي نوشتههايي که از او در اختيار داشت اهتمام ورزيد.
علياصغر حداد در 24 اسفند در محلهي راهکوشک قزوين متولد شد. تا سالهاي اول دبيرستان در قزوين درس خواند و پس از گذراندن کلاس هشتم دبيرستان با خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد. پس از اخذ ديپلم و پايان خدمت سربازي به آلمان رفت و مدرک فوق ليسانس را در رشتهي جامعهشناسي در برلين غربي اخذ کرد. سال 1359 به ايران بازگشت و به کار تدريس زبان آلماني و ترجمهي آثار ادبي آلمانيزبان مشغول شد.
بيشتر آثاري که حداد به فارسي ترجمه کرده از جمله آثار برجستهي ادبيات آلمانيزبان است. او تمام آثار کافکا (محاکمه، قصر، امريکا، داستانهاي کوتاه) را مستقيماً از آلماني به فارسي ترجمه کرده است و علاوه بر آن ترجمهي بودنبروکها، اشتيلر، بازي در سپيدهدم و رؤيا، مردهها جوان ميمانند و... را در کارنامه دارد.
فروشگاه اينترنتي 30بوک
کتاب «محاکمه» از جمله آثار شاخص ادبیات مدرن جهان است؛ رمانی که بهتنهایی میتواند ذهن مخاطب را دگرگون کند و پرسشهایی بیپاسخ دربارهی معنا، عدالت، هویت و قدرت در دل او برانگیزد. فرانتس کافکا (Franz Kafka) در این رمان، دنیایی بیچهره، بیمنطق و بوروکراتیک خلق میکند که انسان را نه به جرم مشخص، بلکه بهسبب وجود داشتن محاکمه میکند. «محاکمه» از آن دسته کتابهایی است که نهفقط خوانده میشود، بلکه در ذهن و روح خواننده زندگی میکند.
دربارهی کتاب
محاکمه (The Trial) رمانی است ناتمام از فرانتس کافکا که پس از مرگ او و بهدست دوست نزدیکش، ماکس برود، در سال ۱۹۲۵ منتشر شد. این رمان داستان مردی به نام یوزف کا. را روایت میکند که یک روز صبح، بدون هیچ دلیل روشنی، توسط مقامات ناشناخته دستگیر میشود. یوزف کا. متهم به جرمی است که نه خودش از آن اطلاع دارد و نه کسی حاضر است برایش توضیح دهد. او در ادامهی رمان، درگیر نظام قضایی مرموز، پیچیده و غیرقابلفهمی میشود که نه قانون مشخصی دارد، نه روند عادلانهای، و نه پایانی روشن.
بررسی داستان
رمان «محاکمه» از ابتدا تا انتها در فضای کابوسگونهای پیش میرود. همهچیز آشناست اما در عین حال بیگانه. یوزف کا. بهجای آنکه علیه نظامی فاسد قیام کند، بیشتر درون آن فرو میرود؛ او مدام تلاش میکند خودش را بیگناه ثابت کند، اما هیچگاه نمیفهمد که گناه چیست.
داستان نه بر اساس منطق علت و معلولی، بلکه با ریتمی سرد، روایتی تکهتکه و فضایی بیپاسخ جلو میرود. «محاکمه» داستان تلاش انسان مدرن برای درک جایگاهش در نظامهای بزرگ و نامرئی قدرت است؛ نظامهایی که قانون را در پشت لایههای بیپایان بوروکراسی پنهان میکنند.
ویژگیهای مثبت کتاب
- تمثیلی عمیق و چندلایه: محاکمه در ظاهر داستانی جنایی یا حقوقی محسوب میشود، اما در لایههای زیرین خود، تمثیلی است از سرگشتگی انسان در جهان مدرن، بیگانگی، فقدان عدالت، و بحران معنا.
- فضاسازی بینظیر: کافکا با کمترین توصیفها، فضایی سنگین و اضطرابآور میسازد که مخاطب را در خود فرو میبرد.
- شخصیتپردازی دقیق: یوزف کا. در عین بیاطلاعی و درماندگی، شخصیتی باورپذیر است؛ انسانی معمولی در شرایطی غیرعادی.
- روایت مدرن و تجربهگرا: ساختار شکسته، دیالوگهای سرد و پایان مبهم، از ویژگیهای سبکی خاص کافکاست که این رمان را به یکی از پایههای ادبیات مدرن تبدیل کردهاند.
- قابلیت تفسیرهای گوناگون: از منظر روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، الهیات و حتی نقد حقوقی میتوان به این اثر نگاه کرد.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
- علاقهمندان به ادبیات مدرن و اگزیستانسیالیستی
- دانشجویان رشتههای ادبیات، فلسفه، جامعهشناسی، حقوق و علوم سیاسی
- خوانندگانی که به آثار تیره، عمیق، و تأملبرانگیز علاقه دارند
- کسانی که در پی درک رابطهی انسان و ساختارهای قدرت هستند
- دوستداران آثار نویسندگانی چون آلبر کامو، سارتر، جرج اورول، ساموئل بکت
جوایز و افتخارات کتاب «محاکمه»
- صد کتاب قرن لوموند
- یکی از برترین کتابهای تاریخ انجمن کتاب نروژ
- 1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید
چرا باید کتاب «محاکمه» را خواند؟
- تجربهای منحصر بهفرد از ادبیات مدرن: محاکمه یکی از برجستهترین آثار ادبیات مدرن جهان است. این رمان با روایتی سرد، وهمآلود و چندلایه، ذهن خواننده را درگیر میکند و تجربهای متفاوت از داستاننویسی را ارائه میدهد؛ تجربهای که کمتر در آثار کلاسیک یا معاصر دیده میشود.
- مواجهه با مفاهیم عمیق انسانی: این رمان به پرسشهایی بنیادین دربارهی عدالت، گناه، قدرت، بیگانگی، ترس و آزادی میپردازد. هرچند پاسخ روشنی به آنها نمیدهد، اما خواننده را به تأمل و جستوجوی شخصی وادار میکند.
- نقد تیز و هنرمندانهی نظامهای بوروکراتیک: کافکا در «محاکمه» با ظرافتی خاص، فساد، بیعدالتی و بیهویتی دستگاههای قضایی و اداری را به تصویر میکشد؛ تصویری که هنوز هم برای جوامع مدرن و ساختارهای قدرت معنادار و قابل درک است.
- نمادپردازی هنرمندانه و چندلایه: در این رمان، هر شخصیت، صحنه یا اتفاق میتواند معنایی استعاری داشته باشد. «محاکمه» اثری است که در هر بار مطالعه، لایهی جدیدی از معنا را برای خواننده آشکار میسازد.
- درک عمیقتر از دنیای مدرن و وضعیت انسان در آن: یوزف کا. نمایندهی انسان امروز است؛ انسانی تنها، درگیر ساختارهایی غیرشفاف و در جستوجوی معنا. با خواندن این کتاب، خواننده نگاه تازهای به وضعیت انسان معاصر پیدا میکند.
- جایگاه ویژه در ادبیات و فرهنگ جهانی: «محاکمه» نه فقط در ادبیات، بلکه در فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و حقوق نیز اثری مرجع بهشمار میآید. این رمان همچنان در برنامهی درسی بسیاری از دانشگاههای جهان تدریس میشود و در فهرست مهمترین رمانهای قرن بیستم قرار دارد.
اگر بهدنبال خواندن کتابی هستید که هم از نظر ادبی غنی باشد، هم ذهنتان را به چالش بکشد و هم شما را با دغدغههای عمیق انسان امروزی روبهرو کند، محاکمه یکی از ضروریترین انتخابهاست.
معرفی کتاب مشابه: در انتظار گودو (Waiting for Godot)
«در انتظار گودو» شاهکاری از نمایشنامهنویس ایرلندی، ساموئل بکت (Samuel Beckett) است که آن را باید یکی از مهمترین متون نمایشی قرن بیستم دانست. این اثر بهعنوان نمونهی شاخصی از تئاتر ابزورد (پوچگرا) شناخته میشود و از نظر فضای فلسفی، جهانبینی و نگاه اگزیستانسیالیستی، شباهتهای عمیقی با آثاری چون محاکمهی کافکا دارد.
در این نمایش، دو شخصیت اصلی به نامهای استراگون و ولادیمیر، در فضایی بیزمان و بیمکان، زیر یک درخت خشک، در انتظاری بیپایان برای آمدن کسی به نام گودو بسر میبرند. آنها گفتوگو میکنند، خاطره میسازند، شوخی میکنند، بحث میکنند، اما هیچ اتفاقی واقعی نمیافتد و گودو هرگز نمیرسد.
در انتظار گودو برخلاف ساختارهای سنتی نمایشنامه، فاقد طرح کلاسیک، پیشرفت درام یا نتیجهگیری روشن است. همین امر آن را به اثری ساختارشکن و نوگرا تبدیل کرده که سوالاتی بزرگ دربارهی معنا، زمان، امید، انتظار و هستی را در دل سکوتها و تکرارهای روزمرهاش مطرح میکند.
این نمایشنامه، همچون آثار کافکا، انسان را در جهانی بیپاسخ و مبهم نشان میدهد؛ جایی که پرسشها باقی میمانند، اما پاسخها یا نمیرسند یا بهطور دردناک مبهماند. گودو نیز مانند «عدالت» در محاکمه، نمادی از نجاتی غایب است؛ حضوری که همه در انتظارشاند، اما هیچگاه نمیرسد.
در انتظار گودو به بیش از ۵۰ زبان دنیا ترجمه شده و بارها بر صحنههای تئاتر جهان اجرا شده است. این اثر همچنان در دانشگاهها، محافل هنری و نقدهای فلسفی، موضوع بحث و بررسی است و یکی از تاثیرگذارترین متون نمایشی در تاریخ تئاتر مدرن به شمار میآید.
دربارهی نویسنده
فرانتس کافکا (1883-1924) نویسندهای آلمانیزبان اهل پراگ بود که امروزه یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین چهرههای ادبیات قرن بیستم شناخته میشود. او در طول زندگیاش تنها چند داستان منتشر کرد و بسیاری از آثارش پس از مرگ و با تلاش ماکس برود، به دست خوانندگان رسید. آثار کافکا اغلب در فضایی تاریک، سرد و بیمنطق جریان دارند و موضوعاتی مانند پوچی، بیگانگی، گناه، ترس و بوروکراسی بیچهره در آنها برجسته است.
سخن پایانی
«محاکمه» نهفقط یکی از برجستهترین آثار کافکا، بلکه یکی از تأثیرگذارترین رمانهای قرن بیستم است. خواندن آن، مواجههای است با حقیقتی تلخ و پرسشی بیپاسخ: اگر یک روز صبح بیدلیل متهم شدیم، چه باید کرد؟
این اثر، تکهای از کابوس مدرنیته است؛ کابوسی که شاید از آن بیدار نشویم، اما با شناخت آن، میتوانیم واقعیت را با چشم بازتر ببینیم. «محاکمه» برای هر خوانندهی جدی ادبیات، تجربهای ضروری، تکاندهنده و فراموشنشدنی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
بیشک کسی به یوزف کا. تهمت زده بود، زیرا بیآنکه از او خطایی سر زده باشد، یک روز صبح بازداشت شد. از آشپز خانم گروباخ، صاحبخانهی کا. که هر روز صبح حدود ساعت هشت صبحانهی او را میآورد، این بار خبری نشد. چنین چیزی هرگز سابقه نداشت. کا. باز کمی منتظر ماند و از روی بالش خود چشمش به پیرزنی افتاد که روبهروی اتاقش زندگی میکرد و با کنجکاویای که تا آن زمان کسی از او سراغ نداشت به کا. چشم دوخته بود. ولی بعد متعجب و گرسنه زنگ زد.






شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













