

مه زاد (2)(چشمه ی معراج)
انتشارات هوپا منتشر کرد:
لرد فرمانروا درهم شکست؛ با انقلابی که کلسیر و یارانش بهپا کردند، با جانفشانی کلسیر برای بیدارکردن اسکاها، با تلاشهای سیزد برای نجات مهزادِ وارث از چنگ حاکم ستمگر و با دلاوریهای وین که تا مرز مردن پیش رفت و آخرسر راه غلبه بر لرد فرمانروا را یافت.
حالا لوتادل از زیر سلطهی حاکمی جبار بیرون آمده، اما چه بر سر سرزمینی خواهد آمد که آدمهای خوب میخواهند ادارهاش کنند؟
آشوب و هرجومرج همهجا را فرا گرفته. الند، پادشاه جدید لوتادل، آرزوهای دورودراز فلسفیاش را برای برپایی آرمانشهری که در آن انسانها آزاد و برابرند، در بوتهی آزمایش میگذارد. از طرفی چشمهای بسیاری به تخت پادشاهی دوخته شده و اشرافزادگان هنوز در پی زندهکردن سنتهای گذشتهاند.
اما این همهی ماجرا نیست. مه بیقرار شده و صدای تپشهای چشمهی معراج بیشازپیش به گوش میرسد؛ گویی قهرمان دورانها را از دل پیشگوییهای افسانهای فرامیخواند و اینجاست که اسطوره و تاریخ با هم رودررو میشوند.
برندون سندرسون، استاد نوظهور داستاننویسیِ فانتزی، با طرح سؤالی ساده، ژانر فانتزی را دگرگون کردهاست: اگر قهرمانی که در پیشگوییها قرار است فرمانروای تاریکی را شکست دهد، خود مغلوب شود، چه؟ پاسخ را در سهگانهی مِهزاد خواهید یافت؛ حماسهای از غافلگیریها که با کتاب حاضر آغاز میشود. ژانر فانتزی دیگر هرگز مانند قبل نخواهد شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دربارهٔ کتاب
«مه زاد» یک داستانی حماسی فانتزی است که وقایع آن در دنیایی به نام اسکادریال اتفاق میافتد، جایی که خاکستر از آسمان میبارد، مه شبها را تسخیر کرده و جامعهٔ بین طبقهٔ اشراف و ستمدیده تقسیم شده است. جهان را پادشاهی ستمگر به نام لرد فرمانروا اداره میکند. سیستمی جادویی به نام آلومنسی بر این جهان حکمفرماست و به افراد خاصی اجازه میدهد تا فلزات را مصرف کرده یا بسوزانند و تواناییهای ماوراءالطبیعی به دست آورند.
در جلد اول این کتاب با عنوان «امپراتوری نهایی» (The Final Empire) با دزدی خیابانی به نام وین آشنا میشوید که به شورشی علیه لرد فرمانروا میپیوندد. حالا فرمانروا سرنگون شده و الند ونچر تاجِ پایتخت را بر سر گذاشته است و تلاش میکند تا نظم را برقرار کند، اما نیروهای متخاصم مختلفی در شهر گرد هم میآیند.
دسیسههای سیاسی، خیانت و اتحادهای متغیر دولت شکننده شهر را تهدید میکند. در این میان، وین که در جلد اول کتاب با او آشنا شدید، با تهدیدهای جدیدی از سوی قاتلان مرموز و موجودی قدرتمند مواجه میشود که ممکن است باعث نابودی کل جهان شود. با ضعیفتر شدن استحکامات شهر، وین به سراغ چشمهٔ معراج میرود، منبعی از قدرتی عظیم که گفته شده میتواند جهان را از نابودی نجات بدهد یا به نابودی بکشاند.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
«مه زاد (چشمهٔ معراج)» عمیقاً چالشهای رهبری را هدف قرار داده است و نشان میدهد چگونه آرمانگرایی با واقعیت سیاسی در تضاد است. همچنین نویسنده در خلال دنیایی خیالی سعی دارد اعتماد بین دوستان، عاشقان و رهبران را به تصویر بکشد و نشان بدهد که اتحادها ممکن است بسیار شکنندهتر از آنچه بهنظر میرسند، باشند. برخی از ویژگیهای شاخص این کتاب عبارتاند از: • رهبری در مقابل آرمانگرایی: الند ونچر سعی میکند دولتی عادلانه مبتنی بر دموکراسی بنا کند، اما واقعیت سیاست و جنگ او را مجبور به سازش میکند. بنابراین حین خواندن این رمان از خودتان میپرسید چطور یک آرمانگرا میتواند در یک دنیای بیرحم زنده بماند؟
• اعتماد و خیانت: شخصیتهای این کتاب دائما با خیانت یا تردید روبهرو میشوند. وین سعی میکند تا اعتماد الند را جلب کند، درحالیکه سایر متحدان سیاسی علیه شخصیتهای اصلی توطئه میکنند. نویسنده سعی دارد در قالب این داستان نشان بدهد که اعتماد در روابط شخصی و سیاسی حیاتی اما بسیار شکننده است.
• قدرت و مسئولیت: «چشمهٔ معراج» نمایانگر قدرت نهایی است، اما داستان نشان میدهد که همیشه باید اطلاعات کافی برای انجام عمل داشته باشید. تصمیمات شخصیتهای این کتاب نشان میدهند که گاهی حتی اگر نیت درستی داشته باشید اما درک و اطلاعات کافی نداشته باشید، تنها ممکن است باعث آسیب رساندن به دیگران شوید.
• دسیسههای سیاسی: در مقایسه با جلد اول، این کتاب بیشتر بر سیاست، استراتژی و حتی برخی جملات فلسفی و عمیق تمرکز کرده است و تأکید دارد که پیروزی فقط در نبردها حاصل نمیشود، بلکه در تسخیر ذهنها و شکلدادن به سیستمها نیز نهفته است.
افتخارات و جوایز
از زمان انتشار «مه زاد (چشمهٔ معراج)» در سال ۲۰۰۷ این اثر جایزهٔ ادبی مهمی دریافت نکرده است، اما برندون ساندرسون به عنوان نویسندهٔ ادبیات فانتزی در طول دوران حرفهایش بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همچنین طرفداران و منتقدان جلد دوم «مه زاد» را به دلیل توسعهٔ شخصیتها، جهانسازی و سیستم جادویی نوآورانهاش ستودند.این کتاب مناسب چه کسانی است؟
با اینکه کتابهای فانتزی همچنان در دستۀ کتابهای کودک و نوجوان جای میگیرند اما بزرگسالانی که به کتابهای فانتزی و ماجراجویانه علاقهمند هستند نیز از خواندن مجموعهٔ «مه زاد» لذت خواهند بُرد. این کتاب با داستان هیجانانگیز و نثر قوی خود میتواند ساعتها شما را مجذوب کند. ذکر این نکته ضروری است که کتابهای این مجموعه از هم جدا نیست و برای مطالعهٔ این جلد باید جلد اول آن را خوانده باشید.چرا رمان «مه زاد (چشمهٔ معراج)» را بخوانیم؟
• کاوشی عمیق در رهبری و سیاست: برخلاف بسیاری از رمانهای فانتزی که صرفاً بر نبردهای غیرمعمول و یا جادویی تمرکز دارند، نویسنده در این کتاب به بررسی اتفاقات پس از انقلاب پرداخته است. او در این کتاب سختی ساختن یک جامعهٔ جدید از صفر را نشان داده است؛ بهخصوص زمانی که آرمانگرایی با سیاستهای دنیای واقعی در تضاد باشد.• شخصیتهای پیچیده و ملموس: از آنجایی که کتاب در یک دنیای فانتزی با قدرتهای ماوراءالطبیعه رخ میدهد شاید فکر کنید شخصیتهای غیرواقعی شدهاند، اما اینطور نیست. مبارزهٔ شخصیتهای این کتاب با هویت، عشق و مسئولیت بهرغم فضای فانتزی کتاب بسیار انسانی به نظر میرسند و همین مجموعهٔ «مه زاد» را تبدیل به یک مجموعهٔ بسیار خاص و خواندنی کرده است.
• سیستم جادویی منحصربهفرد: کتابهای فانتزی بهخاطر دنیای خاص و جادوهایشان، تبدیل به کتابهای فانتزی شدهاند. سیستم آلومنسی دنیای برندون در جلد دوم به تکامل ادامه داده و استفادههای جدید و هوشمندانهای از جادو به نمایش گذاشته است.
• اعتماد و فداکاری: وزن احساسی این داستان بسیار بالا است و نویسنده شخصیتهایی خلق کرده که مجبورند به دیگران اعتماد کنند یا خطر خیانت را بپذیرند وگرنه در این دنیا دوام نخواهند آورد. در این داستان انتخابها عواقبی دارند؛ به خصوص تصمیم نهایی وین که همه چیز را تغییر خواهد داد.
• بخشی از یک مجموعهٔ خواندنی و زیبا: کتاب به سوی یک داستان بزرگتر و رضایتبخش پیش میرود و به عنوان جلد دوم اولین سهگانهٔ ساندرسون، بهطور کامل زمینه را برای یک پایان حماسی و جذاب فراهم کرده است. اگر از جلد اول این کتاب لذت بردید، جلد دوم داستان را عمیقتر و مبارزات آن را نفسگیرتر کرده است.
کتاب «مه زاد (چشمهٔ معراج)» برخلاف دیگر دنبالههای فانتزی معمولی که صرفاً بر درگیریهای بیرونی تمرکز کردهاند، بر مبارزات درونی ـ چه شخصی و چه اجتماعی ـ تمرکز کرده است و همین مجموعهٔ ساندرسون را بسیار خاص و خواندنی کرده است. اگر به دنبال یک ماجرای فانتزی هیجانانگیز میگردید، مجموعهٔ «مه زاد» را اصلاً از دست ندهید.
دربارهٔ مجموعه
«مه زاد» عنوان مجموعۀ پرفروش برندون ساندرسون، نویسندۀ آمریکایی داستانهای علمی- تخیلی و فانتزی - حماسی است که نقش مهمی در شهرت نویسندهاش ایفا کرد. این نویسنده ابتدا با انتشار کتاب «الانتریس» (Elantris) در سال 2005 پا به عرصۀ نویسندگی گذاشت. وقتی کتابهای هری پاتر را میخواند ایدۀ خلق یک دنیای خیالی و مجموعهای از رمانها به ذهنش خطور کرد. جلد اول مجموعۀ مه زاد با عنوان «امپراتوری نهایی» در سال 2006 منتشر شد. برندون ساندرسون به خاطر خلق دنیای داستانی کازمیر شناخته شده است، دنیایی که اغلب کتابهایش از جمله مه زاد در آن جریان دارند. مجموعۀ مه زاد در چندگانههای مختلف منتشر میشود، سهگانۀ اول مهزاد بین سالهای 2006 تا 2008 منتشر شد. سری دوم مه زاد که شامل چهار کتاب است بین سالهای 2011 تا 2022 منتشر شد. در مورد مجموعۀ مه زاد گفته شده است که سری سومش احتمالاً بین سالهای 2025 تا 2027 منتشر میشود و البته ساندرسون برنامهای هم برای انتشار چهارمین مجموعه دارد.دربارهٔ نویسنده
برندون ساندرسون نویسندۀ آمریکایی داستانهای فانتزی است. او در سال 1975 و در نبراسکای آمریکا به دنیا آمد. ساندرسون تاکنون کتابهای تک جلدی زیادی در زمینۀ فانتزی نوشته و به بازار عرضه کرده است. عمدۀ شهرتش بهخاطر مجموعۀ مه زاد و همکاری برای به پایان رساندن مجموعۀ «چرخ زمان» (The Wheel Of Time) نوشتۀ رابرت جردن است که سه جلد این مجموعه پس از مرگ رابرت جردن نوشته شد. برندون از کودکی به خواندن کتابهای فانتزی علاقهمند شد. به قدری به سبک خیالپردازی علاقه داشت که سعی کرد داستان فانتزی خودش را بنویسد اما داستان خوبی از آب در نیامد. مدرک کارشناسی ارشدش را در سال 2004 در رشتۀ خلاقیت در نوشتن از دانشگاه بریگم یانگ دریافت کرد. او طی دورۀ کارشناسی و تحصیلات تکمیلیاش به طور مداوم مینوشت و تا سال 2003 موفق شد دوازده رمان بنویسد اما هیچ ناشری حاضر نبود حتی یکی از آنها را منتشر کند.
در نهایت یک ویراستار با او تماس گرفت و نسخهای از رمان ششم او به نام «الانتریس» را خواست. این کتاب در سال 2005 منتشر شد و نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد. سپس در سال 2006 اولین جلد از مجموعۀ مه زاد به چاپ رسید. پس از آن بود که ساندرسون تبدیل به نویسندۀ پرفروش کتابهای فانتزی شد.
ساندرسون تا به امروز جوایز بسیاری در عرصۀ نویسندگی از جشنوارههای مختلف برنده شده است. کتابهایش هر ساله در زمینههای مختلف نامزد یا برندۀ جایزه میشود. یکی از ویژگیهای بارز برندون ساندرسون تفکر بسیار خلاق است که با همین تفکر خلاق توانسته دست به آفرینش دنیاهای فانتزی مختلف با ویژگیهای خاص و منحصربهفرد بزند.
معرفی کتابهای مشابه: مجموعهٔ نخستین قانون (The First Law)
اگر به داستانهایی علاقه دارید که به اتحادها، خیانتها و توطئههای درونی میپردازد و کشمکشهای سیاسی را وارد دنیای خیالی و فانتزی کرده و جادو هم کمی با آن در آمیخته است، مجموعهٔ «نخستین قانون» اثر جو ابرکرومبی (Joe Abercrombie) نویسندهٔ بریتانیایی را بخوانید. سهگانهٔ اول این مجموعه یک فانتزی خشن، تاریک و بسیار جذاب است که با داستان »تیغ شمشیر» (The Blade Itself) آغاز میشود. داستان «نخستین قانون» در دنیایی بیرحم و از نظر سیاسی ناپایدار روایت میشود و گروهی از شخصیتها در این کتاب به تصویر کشیده شدهاند. برخلاف فانتزیهای سنتی، نویسنده از همان جلد اول کتاب کلیشههای ژانر را از هم پاشیده و دنیایی ساخته که در آن قهرمانی نادر، سیاست بیرحم و پایانهای خوش بعید به نظر میرسد. شوخطبعی تیزبینانه، واقعگرایی بیرحمانه و شخصیتپردازی عمیق ابرکرومبی، این سهگانه را تبدیل به سنگ بنای دنیای فانتزی کرده است.
شباهتها و پیوندها با «مه زاد (چشمهٔ معراج)»
سهگانهٔ «نخستین قانون» و «مه زاد» هر چند نویسندگان مختلفی دارند اما هر دو نویسنده در ساخت جهانهایی خشن و ناپایدار بسیار موفق عمل کردهاند و هر دو مفاهیم سنتی ژانر فانتزی را زیر سؤال بردهاند و همین آنها را برای خوانندگانی جذاب خواهد کرد، که از مطالعهٔ چنین کتابهایی لذت میبرند.• شخصیتهای خاکستری: هر دو کتاب قهرمانان یا تبهکارانی مشخص ندارند. شخصیتهای مختلف هر دو کتاب از لحاظ اخلاقی در مناطق خاکستری حرکت میکنند و نمیتوانید آنها را در دستهٔ خوب یا بد قرار بدهید. شخصیتهای هر دو کتاب اغلب به دلایلی که خودشان معتقدند درست است، انتخابهای نادرستی دارند.
• دسیسههای سیاسی: گرچه هر دو کتاب صحنههای اکشن و هیجانانگیز زیادی دارند، اما بخش زیادی از تنش آنها مربوط به سیاست، خیانت، خشونت و مبارزات قدرت میشود.
• تمرکز بر رهبری نادرست: در هر دو کتاب نویسندگان نشان میدهند که رهبران فاسد چطور میتوانند دنیا را به نابودی بکشاند یا اینکه رهبران نادرست چطور ممکن است فاسد، خودخواه یا ضعیف باشند. در هر دو کتاب نویسندگان نشان میدهند که چگونه رهبری شریف بهندرت یافت میشود.
• براندازی کلیشههای ژانر فانتزی: به جای قهرمانان برگزیده و بینقص که به دنبال ماجراجوییهای باشکوه میروند، در هر دو کتاب شخصیتهای آسیبدیده، شکسته و بیمیلی را میبینیم که در موقعیتهایی قرار میگیرند که اصلاً برای آنها آماده نیستند.
• لحن تاریک و واقعگرایانه: با اینکه داستان مه زاد کمی امیدوارکنندهتر است اما هر دو کتاب در فضایی خشن و تاریک استوارند که در آنها پیروزی تنها با فداکاری به دست میآید و پایانهای خوش بسیار دستنیافتنی و دور بهنظر میرسند.
مجموعهٔ «نخستین قانون» درست مثل «مه زاد» به جای قراردادن آشکار خیر در مقابل شر، به بررسی دسیسههای سیاسی، رهبری ناقص و مبارزات شخصیتهایی پرداخته است که سعی در بقا یا شکلدهی به جوامع خود دارند. هر دو نثرهای معمول دنیای فانتزی را به چالش کشیدهاند تا نشان بدهند پیروزی چه بهای گزافی خواهد داشت.
سخن پایانی
رمان «مه زاد (چشمهٔ معراج)» کاوشی قدرتمند در دنیایی فانتزی و موضوعاتی مانند رهبری، مسئولیت و بار سنگینی است که هر دو با خود به همراه دارند. این رمان با تمرکز بر سرنگونی باشکوه یک امپراتوری، بر وظیفهٔ دشوار بازسازی پس از آن، روایتهای فانتزی معمول را به چالش کشیده است.رمان از طریق شخصیتهای قدرتمند خود به ویژه وین و الند، نشان میدهد که چگونه مواجهه با مبارزات داخلی اغلب دشوارتر از مبارزه با دشمنان خارجی است. توانایی ساندرسون در پیوند دادن دسیسههای سیاسی با داستانی فانتزی و حماسی، به کتاب عمیقی بینظیر بخشیده و آن را تبدیل به یک مجموعهٔ فانتزی استنثنایی و خارقالعاده کرده است.
بهعلاوه کتاب بر خطرات اطلاعات ناکافی و هزینهٔ بالای انتخابهای بهظاهر درست تمرکز کرده است. او در این کتاب نشان میدهد که قهرمانان هم میتوانند اشتباه کنند و ممکن است نیروهایی وجود داشته باشند که ما هیچگاه نتوانیم بر آنها غلبه کنیم.
درنهایت، این رمان چیزی بیش از یک کتاب فانتزی و حماسی است؛ این کتاب داستانی دربارهٔ افرادی است که یاد میگیرند چطور باید با عدم قطعیت، فقدان و مسئولیت به زندگی و مبارزهٔ خود ادامه دهند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
وین آرام روی سنگفرشهای خیس فرود آمد و همانطور که انبوه مه در اطرافش شکل میگرفت، تماشایش کرد. با غلبهی تاریکی، در هستیِ مه دمیده میشد و بسانِ پیچکهای شفاف تاک بر هم میتنید و میپیچید و جان میگرفت. شهر بزرگ لوتادل خاموش بود. حتی حالا، یک سال پس از مرگ لرد فرمانروا و ظهور حکومت آزادِ جدید الند، مردم عادی شبها در خانههایشان میماندند. آنها از مه هراس داشتند، سنتی که ژرفتر از قوانین لرد فرمانروا در وجودشان حک شده بود.
وین بی سروصدا پیش رفت و خطر را حس کرد. طبق معمول در درونش، قلع و مفرغ میسوزاند. قلع حواسش را تقویت و دیدش را در شب آسانتر میکرد. مفرغ بدنش را قویتر و گامهایش را چابکتر میکرد. این دو در کنار مس، که میتوانست قدرت فلزافساییاش را از سایرینی که برنز میسوزاندند مخفی کند، فلزاتی بودند که تقریباً همیشه روشن باقی میگذاشت.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













