فرا طبیعی (3)(جزیره استخوان)

کتاب «فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» (Supernatural) رمانی اورجینال اثر کیت آر.ا. دی کندیدو (Keith R. A. DeCandido) نویسنده و موسیقی‌دان آمریکایی است که بر اساس سریال تلویزیونی پرطرفدار سوپرنچرال که مدتی از شبکهٔ CW پخش می‌شد، نوشته شده است. جلد سوم این کتاب ‌با عنوان «جزیرهٔ استخوان» (Bone Key) در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و براساس ماجرای دو برادر محبوب این سریال نوشته شده که با نیروهای فراطبیعی قدرتمند و مرگبار مبارزه می‌کردند. ۲۲ سال پیش سم و دین وینچستر مادر خود به‌خاطر یک نیروی فراطبیعی شیطانی و مرموز از دست دادند و سال‌های بعد پدرشان جان، به آن‌ها یاد داد تا چگونه با این شرایط مبارزه کنند و شرارت را از بین ببرند. ماجراهای این کتاب با سریال همخوانی دارد و در ژانر تعلیق، اکشن و طنز نوشته شده است و درعین‌حال داستان این اسطوره‌ها را به گونه‌ای تعریف کرده که هم برای طرفداران سریال و هم خوانندگان جدید قابل‌فهم باشد.

درباره‌ٔ کتاب 
.

داستان «فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» یکی دیگر از ماجراهای سم و دین وینچستر شکارچیان ارواح و نیروهای فراطبیعی است. در این جلد سم و دین به سمت فلوریدا و خانهٔ همینگوی می‌روند که مملو از شیاطین است. این شهر گمسیری آن‌قدر غول دارد که به یکی از جاذبه‌های گردشگری پولساز بدل شده است. 

ولی برگزاری تورهای بازدید از ارواح دیگر ممکن نیست؛ جسد یکی از راهنمایان گردشگری که درحال فریاد زدن خشک شده، برادران وینچستر را بر آن می‌دارد تا برای نجات شهروندان، با ارواح مشهورترین ساکنان جزیره، اهریمن‌هایی با نقشه‌های اسرارآمیز و نیروی کهن و مرموزی که به دنبال انتقام است، در افتند.

به‌زودی آن‌ها با بدنام‌ترین ارواح جزیرهٔ استخوان در خواهند افتاد و این وظیفهٔ سم و دین است که شهروندان این شهر را نجات دهند، پیش از آنکه از این جزیرۀ زیبا چیزی جز توده‌ای استخوان باقی نماند.

ویژگی‌های برجسته‌ٔ کتاب 
.

«فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» رمانی سریع و اتمسفریک است که جوهرهٔ این سریال تلویزیونی را به تصویر کشیده و درعین‌حال داستانی بدیع خلق کرده است. نویسنده به طرز ماهرانه‌ای از فضای ترسناک سریال و ماجراهای آن‌ها استفاده کرده تا طعمی منحصربه‌فرد به ماجراجویی‌های برادران وینچستر بدهد. نویسنده در این رمان نه‌تنها از عناصر ماوراءالطبیعی و وهم‌آلود استفاده کرده، بلکه پویایی شخصیت‌های دین و سم را نیز عمیق تر کرده است. برخی از ویژگی‌های برجستهٔ این کتاب عبارت‌اند از:

• اقتباس وفادارانه از سریال: این کتاب به طور کامل طنز تاریک، تعلیق و شوخی‌های برادرانهٔ سریال سوپرنچرال را منعکس کرده و باعث می‌شود طرفداران احساس کنند که در حال تجربه یک قسمت از سریال هستند. 
• محیط منحصر به فرد: رمان با قرار دادن داستان در کی وست، زندگی آفتابی و آرام ساحلی را در تضاد با وقایع ماوراءالطبیعه قرار می‌دهد، تنش را افزایش می‌دهد و پس‌زمینه‌ای تازه برای شکار وینچسترها ایجاد می‌کند.
• شخصیت‌پردازی قوی: سم و دین مطابق با شخصیت‌های تلویزیونی‌شان نوشته شده‌اند، و رابطه و دیدگاه‌های متضاد آن‌ها به گونه‌ای نوشته تا فراتر از صفحه نمایش باشد. 
• ترکیبی از فولکلور و وحشت: این کتاب افسانه‌های ارواح و اشیاء نفرین شده را در خط داستانی گنجانده است و اصالت و سنت سریال سوپرنچرال را حفظ کرده است. 
• داستان مستقل: اگرچه این داستان کتاب سوم از یک مجموعه است و براساس سریال سوپرنچرال نوشته شده، اما می‌توان آن را به طور مستقل خواند و این باعث می‌شود برای خوانندگان ناآشنا با سریال قابل فهم باشد و در عین حال طرفداران قدیمی را نیز راضی نگه دارد.

این کتاب مناسب چه کسانی است؟ 
.

این کتاب برای طرفداران سریال سوپرنچرال مناسب است که می‌خواهند ماجراهای سم و دین را خارج از تلویزیون تجربه کنند و همچنین خوانندگانی که از داستان‌های مهیج، ارواح و اکشن‌های سریع لذت می‌برند. اگر به داستان‌های ترسناک نیز علاقه داشته باشید، از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهید بُرد. اگر تاکنون سریال سوپرنچرال را تماشا نکرده‌اید، این کتاب یک رمان مستقل و ترکیبی از رمزوراز،‌ فولکلور و داستان‌های ترسناک است و اگر به چنین داستان‌هایی علاقه داشته باشید نیز از خواندن این کتاب لذت خواهید بُرد.

چرا رمان «فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» را بخوانیم؟ 
.

• ادامه‌ای اصیل برای سریال: طرفداران سریال سوپرنچرال، این رمان را ادامه‌ای وفادار به این سریال خواهند یافت، چون‌ که نویسنده شوخی‌ها، شخصیت‌ها و بار عاطفی سم و دین را با دقت بسیار زیادی به تصویر می‌کشد. خواندن آن مانند تماشای یک «قسمت گمشده» از سریال است، جایی که شخصیت‌ها درست مانند آنچه روی صفحه نمایش انجام می‌دهند، رفتار و صحبت می‌کنند و به خوانندگان یک گذار یکپارچه بین تلویزیون و کتاب ارائه می‌دهد. این اصالت، آن را برای هر کسی که از قبل به سفر وینچسترها اهمیت می‌دهد، ارزشمند می‌کند.
• محیط منحصر به فرد و اتمسفریک: برخلاف بسیاری از داستان‌های ترسناک که بر پس‌زمینه‌های تاریک و غم‌انگیز تکیه دارند، «جزیرهٔ استخوان» در کی وست آفتابی اتفاق می‌افتد، مکانی که جذابیت پر جنب و جوش و گرمسیری‌اش با وقایع ماوراءالطبیعه وهم‌آور در تضاد قرار می‌گیرد. این تقابل، تعلیق را افزایش می‌دهد و داستان را برجسته می‌کند، زیرا خواننده دائماً تنش بین بهشت و خطر را به یاد می‌آورد. 
• ترکیبی از فولکلور، رمز و راز و وحشت: این کتاب به طرز ماهرانه‌ای افسانه‌های ارواح، مصنوعات نفرین شده و مرگ‌های غیرقابل توضیح را در داستانی منسجم می‌بافد که منعکس کننده هستهٔ اصلی سریال سوپرنچرال است. این روایت به جای تکیه صرف بر ترس‌های ناگهانی یا اکشن، اسطوره‌ها و افسانه‌های فرهنگی عمیق‌تری را بررسی می‌کند و چیزی بیش از سرگرمی و کاوشی دلهره‌آور از چگونگی درهم تنیدگی فولکلور و وحشت است. این امر آن را برای خوانندگانی که برای داستان‌هایی با عناصر ماوراءالطبیعه چندلایه ارزش قائل هستند، جذاب می‌کند.
• ماجراجویی مستقل: حتی اگر کسی هرگز سریال سوپرنچرال را تماشا نکرده باشد، «جزیرهٔ استخوان» به عنوان یک رمان مستقل عمل می‌کند که قهرمانان خود را به وضوح معرفی می‌کند و یک قوس روایی کامل ارائه می‌دهد. این قابلیت فهم، آن را به نقطه ورود خوبی برای تازه‌واردان تبدیل می‌کند و در عین حال برای طرفداران قدیمی، نکات جالب و سرنخ‌هایی از پیوستگی داستان ارائه می‌دهد. خوانندگانی که صرفاً یک تریلر ماوراءالطبیعه هیجان‌انگیز می‌خواهند، می‌توانند بدون دیدن سریال، از خواندن این کتاب لذت ببرند.

رمان «فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» را بخوانید چون نه‌تنها براساس سریال تلویزیونی محبوبِ سوپرنچرال نوشته شده، بلکه داستانی بسیار جذاب و هیجان‌انگیز دارد و به عنوان یک رمان مستقل و قوی عمل می‌کند. نویسنده در این کتاب با ترکیب تعلیق، فولکلور، طنز و ارتباط جذاب برادران وینچستر، هیجان و داستانی خواندنی را در اختیار خواننده قرار می‌دهد. این کتاب هم سرگرم‌کننده است و هم برایتان تجربه‌ای خاص خواهد شد.

درباره‌ٔ مجموعه 
.

مجموعه داستان‌های «فراطبیعی» براساس سریال تلویزیونی طولانیِ سوپرنچرال نوشته شده‌اند. این سریال داستان برادران وینچستر را دنبال می‌کند که به شکار شیاطین، ارواح و دیگر موجودات ماورائی می‌روند. نویسندگان مختلفی قسمت‌های مختلف این مجموعه را نوشته‌اند و با معرفی پرونده‌ها و ماجراجویی‌های جدید، جدول زمانی جدیدی برای این سریال ساخته‌اند و دنیای‌ آن را گسترش داده‌اند. آن‌ها در قسمت‌های مختلف این مجموعه با عناوین «دیگر هرگز»، «درهٔ ساحره» و «قلب اژدها» و با الهام از فرهنگ عامه، افسانه‌های شهری و اسطوره‌های شهرهای مختلف، به کاوش در محیط‌های منحصربه‌فرد می‌پردازند و داستان‌های بدیعی خلق کرده‌اند.

درباره‌ٔ نویسنده 
.

کیت آر.ا. دی کندیدو نویسندهٔ داستان‌های علمی تخیلی و فانتزی، هنرمند رزمی و موسیقی‌دان آمریکایی است که در سال ۱۹۶۹ به دنیا آمد. او روی کتاب‌های کمیک، رمان‌ها، بازی‌های نقش آفرینی و ویدیویی، از جمله کتاب‌های مرتبط رسانه‌ای متعدد برای سریال‌هایی مانند پیشتازان فضا، بافی قاتل خون‌آشام‌ها، دکتر هو، سوپرنچرال، فارسکیپ و مرد عنکبوتی کار کرده است. دی کندیدو در دانشگاه فورهام تحصیل کرده است و سپس به‌عنوان ویراستار و نویسنده در یکی از روزنامه‌های دانشگاه مشغول به کار شد. پس از فارغ‌التحصیلی به عنوان ویراستار در چندین شرکت انتشاراتی کار کرد و در دههٔ ۱۹۹۰ تهیه‌کنندگی یک برنامهٔ تلویزیونی کابلی علمی تخیلی را برعهده گرفت. او بخش زیادی از اوایل دوران حرفه‌ای خود را صرف نوشتن داستان‌های تخیلی پیشتازان فضا کرد و برای سریال‌های فانتزی محبوب دیگری نیز نوشته است.

معرفی کتاب‌های مشابه: مجموعهٔ ابزار فانی (Mortal Instruments)
.

مجموعه داستان‌های «ابزار فانی» اثر کاساندرا کلر (Cassandra Clare) نویسندهٔ آمریکایی-ایرانی است. داستان حول‌محور کلاری فری می‌چرخد، یک نوجوان به ظاهر معمولی که متوجه می‌شود بخشی از دنیای مخفی شکارچیان سایه است - انسان‌هایی با خون فرشته که شیاطین را شکار می‌کنند. کلاری پس از مشاهده قتلی توسط موجودات ماوراءالطبیعه که هیچ کس دیگری نمی‌تواند آنها را ببیند، به جامعه‌ای پنهان پر از جادو، شیاطین، خون‌آشام‌ها و جادوگران پرتاب می‌شود. او در حالی که در این دنیای جدید خطرناک حرکت می‌کند، اسرار تاریک خانوادگی را کشف می‌کند، توانایی‌های جادویی خود را توسعه می‌دهد و در نبردی بین خیر و شر که هم دنیای دنیوی و هم دنیای ماوراءالطبیعه را تهدید می‌کند، درگیر می‌شود.

این مجموعه از لحاظ موضوعی بسیار شبیه‌ «فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» است، با این تفاوت که براساس این کتاب‌ها سریالی محبوب ساخته شده است. نویسنده در این مجموعه نیز از عناصر ماوراءالطبیعه، افسانه‌های فولکلور و پویایی شخصیت‌ها برای پیش‌بُردن داستان‌هایش استفاده کرده است. از جمله شباهت‌های هر دو کتاب می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

• دنیای پنهان ماوراءالطبیعه: هر دو شخصیت‌هایی را نشان می‌دهند که دنیایی مخفی پر از شیاطین، ارواح و دیگر موجودات ماوراءالطبیعه ناشناخته برای انسان‌های عادی را کشف می‌کنند.
• فرهنگ عامه و اسطوره‌شناسی: هر دو به شدت از فرهنگ عامه و افسانه‌ها برای خلق موجودات ماوراءالطبیعه و عناصر داستانی خود بهره می‌برند.
• اکشن و ماجراجویی: ماجراجویی‌های سریع با نبردهایی علیه تهدیدات ماوراءالطبیعه در هر دو داستان محوریت دارند.
• پویایی قوی شخصیت‌ها: هر دو مجموعه روابط بین شخصیت‌های کلیدی داستان‌ها را بررسی می‌کنند که فراتر از طرح داستانی پیش می‌رود و به این داستان‌ها عمق بخشیده است.
• محیط‌های شهری و منحصر به فرد: رمان‌ها مکان‌های عادی یا آشنا را در کنار فعالیت‌های ماوراءالطبیعه خطرناک قرار می‌دهند و تنش و فضا را منعکس کرده‌اند.

سخن پایانی 
.

این کتاب ثابت می‌کند که دنیای برادران وینچستر به اندازهٔ کافی وسیع است که بتواند فراتر از صفحهٔ تلویزیونی گسترش یابد و جذابیت تاریکی آشنای خود را به راحتی به قلمرو داستان منتقل کند. نویسنده در این رمان با قرار دادن داستان در فضایی زنده، یک بهشت گرمسیری زیبا را به دنیایی پُر از ترس و تعلیق تبدیل می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که نیروهای «فراطبیعی» حتی در مکان‌های گرم نیز کمین کرده‌اند. 

تعادل هیجان و انسانیت و ارتباط بین برادران وینچستر در این رمان بسیار خواندنی است. نفرین‌ها و ارواح ناآرام ترسناک هستند، اما پویایی بین این دو برادر است که به داستان وزن می‌دهد. شوخی‌ها، وفاداری‌ها و دیدگاه‌های متضادشان در مورد زندگی، چیزی را که می‌توانست یک داستان ارواح ساده باشد، به داستانی غنی‌تر و پیچیده‌تر تبدیل می‌کند. برای خواننده این بدان معناست که وحشت هرگز توخالی نیست و همیشه در شخصیت‌هایی ریشه دارد که می‌توانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند.

«فراطبیعی: جزیرهٔ استخوان» نشان می‌دهد که با داستان می‌توان به راحتی جهانی محبوب را گسترش داد و درعین‌حال ماجراجویی‌های تاز‌‌ه‌ای برای طرفداران و تازه‌واردان فراهم کرد. این رمان هویت خود را شکل می‌دهد و طنز و ترس و فرهنگ عامه را در روایتی منسجم در هم می‌آمیزد و مانند سفری غیرمنتظره با دوستان قدیمی می‌ماند؛ سفری که هم خواننده را راضی خواهد کرد و هم او را مشتاق شکار بعدی می‌کند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
.

بعد از اینکه آن تُف‌پراکن ناامید شد و سراغ دختر دیگری رفت، مگان عملاً یکی از میزهای پایه‌بلند گرد کوچک را با چهارپایه‌های بلند دورش به تنهایی تصرف کرد. میز درست بین دو پیشخان بار قرار داشت؛ بین بار اصلیِ وسط هاگزبِرِث و بار کوچکِ کنار ورودی پارکینگ. البته قطعاً این وضعیت چندان طول نمی‌کشید چون در این شب شنبه، مردم مانند موجی پیوسته به هاگزبِرِث داخل و از آن خارج می‌شدند. بعضی‌ها مثل مگان از ورودی پارکینگ می‌آمدند و از کنار آن مرد بوگندویی می‌گذشتند که اشعارش را می‌فروخت. بقیه از ورودی پشتی، در خیابان فرانت، وارد می‌شدند. مگان خوشحال بود که دست‌کم به تلویزیون پشت بارِ کوچک‌تر دید نداشت. گروه بزرگی از آن ورزشکارهای احمق برای دیدن بازی فوتبال دانشگاهی آنجا جمع شده بودند. اگر مگان می‌خواست هفتهٔ بعد از کریسمس را به تماشای فریاد زدن مردان گندهٔ احمق، برای اتفاقاتی که در یک بازی فوتبال می‌افتاد، بگذراند، به خانه‌اش در آتلانتا، نزد ناپدری و نابرادری‌های دهاتی‌اش برمی‌گشت.