

در خوابهایم چاقویی به دست دارم
انتشارات کوله پشتی منتشر کرد:
ده سال بعد از فارغالتحصیلی، جسیکا میلر برای شرکت در یک گردهمایی دانشجویی به دانشگاه دعوت شده و حالا تمام دغدغهاش این است که همه را مبهوت زیبایی و موفقیت خود کند. این بار وقتی او را ببینند، باید همهچیز بینقص باشد؛ چون او واقعاً بینقص است و دیگر آن دختری نیست که دانشگاه را ترک کرد ـ همانوقتی که قتل هدر شلبی همهچیز را از هم پاشید، از جمله پیوند مستحکم میان شش نفری را که از همان سال اول، صمیمیترین دوستان جسیکا بودند.
اما در این گردهمایی چیزی فراتر از حسادت لذتبخش دوستان جسیکا در شرف وقوع است. هنوز همه آمادۀ عبور از اتفاقات گذشته نیستند. هستند کسانی که نمیتوانند اجازه دهند معمای قتل هدر حلنشده باقی بماند. درحقیقت، یک نفر تمام برنامههای آخرهفته را جوری تدارک دیده تا قاتل واقعی به دام بیفتد. همینطور که آخرهفته سپری میشود و اعضای گروه به حقیقت نزدیکتر میشوند، کمکم درمییابند که میان جمعشان در دانشگاه، چیزی بیش از قتل از نظر پنهان مانده است.
کتاب در خوابهایم چاقویی به دست دارم که روایتی نفسگیر و دوزمانه دارد، در محیط سیاه دانشگاه و با نگاهی سیاهتر به دوستی، عشق، عقده و جاهطلبی، رمانی اعتیادآور و هیجانانگیز دربارۀ نسل هزاره است که نمیشود آن را زمین گذاشت.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
دربارهٔ کتاب
.
رمان «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» در دو خط زمانی مختلف روایت میشود. یکی از آنها فضای تاریک دانشگاه در سالهای گذاشته و دیگری روایتی از زمان حال است. این کتاب داستان شش دوست؛ یک تجدید دیدار دانشگاهی و یک قتل حلنشده است. ده سال پس از فارغالتحصیلی جسیکا میلر برای تجدید دیدار به دانشگاه قدیمیاش دعوت میشود و قصد دارد با زیبایی و موفقیت همه را خیره کند. این بار وقتی او را میبییند باید بینقص باشد چون او واقعاً با زمانی که دانشگاه را ترک کرده، فرق دارد. زمانی که قتل هِدر شلبی همهچیز را از هم پاشید، از جمله پیوند محکمی که جسیکا و این شش نفر را از سال اول دانشگاه به هم پیوند داده بود.
اما ظاهراً اینجا چیزی بیش از حسادتی ساده در جریان است. ظاهراً همه آمادهٔ پشتسر گذاشتن گذشته نیستند و همه قصد ندارند که بگذارند قتل هِدر حلنشده باقی بماند. درواقع، کسی این آخر هفته را برای به دام انداختن قاتل واقعی ترتیب داده است. باز نزدیکشدن به آخر هفته و نزدیکتر شدن آنها به حقیقت، گروه متوجه میشود که چیزی بیش از قتل در دانشگاه در میان آنها پنهان شده است.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«در خوابهایم چاقویی به دست دارم» یک تریلر روانشناختی است که به بررسی جنبهٔ تاریک جاهطلبی، هویت و آسیبهای حلنشده میپردازد. نویسنده در این رمان به موضوعاتی مثل ناامنی و ترس پرداخته است و یک رمان مهیج و خواندنی خلق کرده است. برخی از ویژگیهای برجستهٔ این کتاب عبارتاند از:• کاوش در هویت و کمالگرایی: شخصیت اصلی داستان نسخهای از خود براساس موفقیت و اعتمادبهنفس ساخته است اما در زیر آن ناامنی عمیق موج میزند. نویسنده در خلال یک داستان روانشناختی نشان میدهد که چگونه کمالگرایی سمی میتواند منجر به خودفریبی بشود.
• پیچیدگیهای روانشناختی: نویسنده در این کتاب با مفهوم حافظه و ادراک بازی کرده است. مونولوگهای شخصیتها و سوءظنهای متغیر میان اعضای گروه، حس بیثباتی ایجاد میکند و خوانندگان را به شک میاندازد.
• تأثیر ماندگار گناه و تروما: هر شخصیت به روش خودش با قتل هِدر درگیر است و کتاب نشان میدهد که چطور احساس گناه موجه یا غیرموجه، میتواند زندگی هر کسی را آلوده و منحرف سازد.
• زندگی دانشگاهی: داستان در محوطهٔ یک دانشگاه رخ میدهد و نویسنده به انتقاد فشار و طرد در چنین جوامعی پرداخته است و نشان میدهد چگونه محیطهای نخبه میتواند حسادت، رقابت و دشمنی پنهان ایجاد کنند.
• پیچشهای داستانی عمیق: برخلافی برخی تریلرها که صرفاً شوکهکننده هستند، پیچشهای داستانی این رمان ریشه در احساسات دارند. پایان داستان بسیار غافلگیرکننده است و از نظر موضوعی با نقصها و خواستههای شخصیتهای همخوانی دارد.
افتخارات و جوایز
.
از زمان انتشار «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» در سال ۲۰۲۱، این اثر جایزهٔ ادبی مهمی دریافت نکرده است، اما با استقبال چشمگیری از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده و نقدهای بسیار مثبتی نیز دریافت کرده است. این کتاب به دلیل روایت گیرا و داستان عمیق روانشناختیاش مورد ستایش قرار گرفته و آن را به انتخابی محبوب در میان طرفداران داستانهای معمایی تبدیل کرده است. برخی از افتخارات این کتاب عبارتاند از:• بهترین کتاب ماه آمازون (Amazon)
• پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز
بازخوردها به رمان «در خوابهایم چاقویی به دست دارم»
.
• اولین رمان هیجانانگیزِ اشلی وینستد، جدیدترین اثری که میتوانید با پسزمینهٔ دانشگاهی و تاریک بخوانید، یعنی جایی که روایت داستان در آن رخ میدهد... در قلب آن، این رمان به بررسی این موضوع میپردازد که طمع به زندگی دیگران، صرفنظر از هزینهاش، دقیقاً چه معنایی دارد. نیویورک تایمز (The New York Times)• پرتنش، پُر پیچوخم و بسیار شوکه کننده. اولین اثر اشلی وینستد که پس از خواندنش جرئت نمیکنید از خودتان بپرسید که چقدر میتوانید به اطرافیانتان و از جمله خودتان اعتماد کنید. رایلی سیجر (Riley Sager,)، نویسندهٔ کتاب «شب را زنده بمان»
• رمانی زیبا با رازهای مخوف، شخصیتهای زن پیچیده و تعلیق و درام ... دیگر از یک رمان هیجانانگیز که اولین اثر نویسندهاش است چه میخواهید؟ من بزرگترین طرفدار جدید اشلی وینستد شدم. اگر به رمانهای هیجانانگیز علاقه دارید به من اعتماد کنید، عاشق این کتاب خواهید شد. آندریا بارتز (Andrea Bartz)، نویسنده
• دنبال یک محیط دانشگاهی وهمآور هستید؟ این رمان دلهرهآور و هیجانانگیز، قتل، دوستی و سرکشی را در خود جای داده است و دربارهٔ زمانی است که شش نفر یک دهه پس از قتل یکی از دوستان نزدیکشان، به گردهمایی دانشگاهی بازمیگردند. مجلهٔ پاراد (Parade Magazine)
• »یک رمان معمایی تاریک و پرپیچوخم ... طرفداران کتابهای «دختری در قطار» و «دختر گمشده» این کتاب را بسیار جذاب خواهند یافت. مسلماً هر کسی که طرفدار چنین کتابهایی باشد از کشیده شدن به مسیر پرپیچ و خم و ترسناک لذت خواهد برد. به شدت توصیه میشود. مجلهٔ کتاب نیویورک (New York Journal of Books)
• داستانی جذاب دربارهٔ قتل، عشق و وسواس در پسزمینهٔ یک دانشگاه. به اسرار تاریک و وفاداریهای همیشه در حال تغییر بپیوندید. این رمان تعلیقآمیز برای طرفداران «دروغهای کوچک زیبا» و «دختران خوب دروغ میگویند» عالی است. مجلهٔ جنایت با کتاب (Crime By The Book)
• «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» نوستالژیک و شوم است و خواننده را به دوران دانشگاه بازمیگرداند. روزهای باشکوه، دوستیهای ناگسستنی، مهمانیهای شبانه و این باور که بهترین روزهای زندگی در پیش روی شماست. اما ده سال پس از قتل یکی از هفت اعضای گروه، پیوندهای ناگسستنی ممکن است اسرار شکستهٔ گروهی را پنهان کرده باشند که نه با وفاداری، بلکه با ترس به هم پیوند خوردهاند. این رمان پیچیده و بهطرز وسوسهانگیزی خواندنی است و شما را وادار میکند تا دیروقت پای کتاب بنشیند، نه فقط برای اینکه بفهمید چه کسی هِدر شلبی را به قتل رسانده، بلکه برای اینکه ببینید دوستیهایی که زیر آتش شکل گرفتهاند میتوانند دوباره احیا شوند یا خیر. جولی کلارک (Julie Clark)، نویسنده کتاب «آخرین پرواز»
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
اگر به مطالعهٔ کتابهای روانشناختی و معمایی علاقه دارید یا کتابهای روث وِر و فریدا مک فادن را خواندهاید و عاشق این داستانها شدهاید، این کتاب برای شماست. کتاب شما را به حالوهوای یک دانشگاه برمیگرداند و بهویژه مناسب کسانی است که به شخصیتهای پیچیدهای علاقه دارند که با تروما، رازها و هویت دستوپنجه نرم میکنند. اگر داستانهای پرتعلیقی را دوست دارید که با شخصیتهای خاکستری خود شما را به شک میکشانند، عاشق این کتاب خواهید شد. چرا رمان «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» را بخوانیم؟
.
• شخصیتهای پیچیده و ناقص: شخصیتهای این کتاب لایهلایه و واقعگرایانه هستند و هر کدام یک بار احساسی را به دوش میکشند که بر تصمیمات آنها تأثیر گذاشته است. این عمق، غنای رمزوراز داستان را افزایش داده و باعث میشود که داستان فراتر از هیجانات سطحی پیش برود.• فضای تاریک دانشگاهی: زمینهٔ دانشگاه دربارهٔ افرادی تحصیلکرده است و این نماد فشار اجتماعی، رقابت و تمایل به تعلق را نشان میدهد. این یک لایهٔ اضافی از تنش و جذابیت به داستان اضافه کرده است که برای طرفداران این ژانر محیطی بسیار عالی است.
• عمق روانشناختی که هر کسی را جذب میکند: استفادهٔ داستان از یک راوی غیرقابل اعتماد، خوانندگان را به مشارکت فعال دعوت میکند که حقیقت را از خاطرات و برداشتهای ذهنی کنار هم قرار بدهند. این امر تعلیق داستان را زنده نگه میدارد و تأمل در مورد چگونگی شکلگیری واقعیت در تروما را نشان میدهد.
• داستانی جنایی اما احساسی: موضوعاتی مثل گناه، هویت، دوستی و جاهطلبی با ظرافت در این کتاب بررسی شدهاند و رمان از نظر احساسی بسیار رضایتبخش و از نظر فکری بسیار جذاب است. این کتاب فقط یک تریلر نیست، بلکه مطالعهای در مورد شکنندگی و انعطافپذیری انسان است.
«در خوابهایم چاقویی به دست دارم» را بخوانید چون به کاوش در انسان، هویت و تأثیر تروما میپردازد. این رمان خوانندگان را به چالش میکشد تا گول ظاهر را نخورند و متوجه شوند که چه مقدار از چیزهایی که میبینند بهخاطر تعصبات و دردهای پنهان است. شخصیتپردازی غنی و فضای تاریک دانشگاهی کتاب، حالهوایی جذاب اما تأملبرانگیز ساخته است. بنابراین اگر به داستانهای معمایی و پُررمزوراز علاقه دارید، این کتاب را حتماً بخوانید.
دربارهٔ نویسنده
.
اشلی وینستد نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز و داستانهای جنایی است که کتابهای پرفروش و تحسینشدهاش به بیش از ۱۲ زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده و برای ساخت سریالها و فیلمهای تلویزیونی انتخاب شدهاند. کتابهای او در فهرست کتابهای منتخب قرار گرفتهاند. اشلی قبلاً استاد دانشگاه بوده و اکنون به همراه همسر وسه گربهاش در هوستون زندگی میکند.معرفی کتابهای مشابه:
.
اگر به داستانهای هیجانانگیز، معمایی یا روانشناختی علاقه دارید یا از مطالعهٔ این کتاب لذت بردید و به دنبال کتابهای مشابهی میگردید که به همین اندازه هیجانانگیز و جذاب باشند و شخصیتهای غنی و منحصربهفردی داشته باشند، پیشنهاد میکنیم کتابهای زیر را نیز بخوانید.• کتاب خدمتکار (The Housemaid)
.
کتاب «خدمتکار» اثر فریدا مک فادن (Freida McFadden) نویسنده و پزشک آمریکایی است. این رمان و کتاب «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» هر دو بر شخصیتهای اصلی با گذشتههای تاریک تمرکز کردهاند و اشتیاق عمیق باری اصلاح اشتباهات قبلی را نشان میدهند. هر دو رمان خواننده را در تعلیق نگه میدارند و انگیزههای پنهان، احساس گناه سرکوبشده و هزینهٔ بالای رازهای مختلف را بررسی کردهاند.این کتاب داستان میلی است، زن جوانی که به شدت بهدنبال شروعی تازه است و تصمیم میگیرد شغل خانهداری در خانوادهٔ پولدار و بینقص وینچستر را بهدست بیاورد. میلی بهمحض نقلمکان به خانهٔ مجلل آنها، متوجه میشود که ظاهر پر زرقوبرق خانه، واقعیتی تاریک و نگرانکننده را پنهان کرده است. خانم وینچستر دمدمیمزاج و آقای وینچستر گوشهگیر است و میلی بهمرور حقیقتی وحشتناک را کشف میکند.
• کتاب درمانگر (The Therapist)
.
کتاب «درمانگر» اثر بی.ای پاریس (B.A. Paris) نویسندهٔ بریتانیایی است. این کتاب یک تریلر روانشناختی مهیج است که مانند کتاب «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» به کاوش در شک، وسواس و مرزهای مبهم بین واقعیت و سوءظن میپردازد. هر دو رمان قهرمانهایی با گذشتههای پیچیده را به تصویر کشیدهاند که از طریق بیاعتمادی به نزدیکترین افراد زندگیشان، وارد ماجراهایی پیچیده میشوند. هر دو کتاب خواننده را به چالش میکشند تا از خود بپرسد چه کسی قربانی و چه کسی مجرم است و واقعاً به چه کسی میتوان اعتماد کرد.داستان این رمان در منطقهٔ مسکونی مجللی در لندن اتفاق میافتد و داستان آلیس و شریک زندگیاش لئو را روایت میکند که در خانهٔ رؤیایی خود مستقر شدهاند اما در آنجا رازی تاریک را کشف میکنند؛ اینکه صاحب قبلی آنجا که یک درمانگر نیز بوده، دو سال قبل بهطرز وحشیانهای به قتل رسیده و لئو این حقیقت را از آلیس پنهان کرده است. آلیس بر کشف این رازها متمرکز میشود و کمکم به رازهای پنهان همسایههایش نیز پی میبرد.
سخن پایانی
.
این کتاب یک تریلر روانشناختی با پیچیدگیهای عاطفی و یک داستان درام غنی است. رمان «در خوابهایم چاقویی به دست دارم» که در پسزمینهٔ یک محیط دانشگاهی و گردهمایی رخ میدهد، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه آسیبهای حلنشده، گناه و نیاز به پذیرش میتواند سالها افراد را آزار بدهد. داستانهای نویسنده خوانندگان را به دنیایی میبرد که در آن به هیچکس و هیچ چیزی نمیتوان اعتماد کرد و هر کس رازهایی با خود حمل میکند و به ما یادآوری میکند که گذشته را هرگز واقعاً نمیتوان پشتسر گذاشت. یکی از بزرگترین نقاط قوت این رمان، به تصویر کشیدن شخصیتهای ناقص و چندوجهی است که با هویت و انتخابهای خود دستوپنجه نرم میکنند. روایت غیرقابل اعتماد، خواننده را به چالش میکشد بتواند پیش از شخصیتهای داستان، معمای جذاب کتاب را حل کند. این کتاب چیزی فراتر از یک ماجرای قتل حل نشده است، این کتاب کاوشی در آسیبپذیری انسان و نقابهایی است که مردم برای محافظت به چهره میزنند.
«در خوابهایم چاقویی به دست دارم» خواننده را دعوت میکند تا در چگونگی شکلگیری رفتار و روابط عمیقتر شود و با یاد بگیرد پیش از آنکه دیر بشود، با حقایق ناخوشایند زندگی روبهرو شود تا التیام یابد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
اگر جهنمی روی زمین وجود داشت، همین لحظه بود.«باید پدرت رو بکشی تا آزاد بشی؟ نقلقول از فروید توی مهمونی دانشگاه واسه تو خیلی کلیشهایه، عزیزم.» کارو این را گفت و با حرکتی آهسته از پشتسر من رد شد و بهسمت کوپ رفت. بعد به سویش خم شد و او را بوسید. صحنهای عجیب و فراواقعی بود. مثل اینکه فیلم محبوبت را دوباره تماشا کنی و ناگهان ببینی بازیگرانش جایشان را عوض کردهاند و همهچیز اشتباه پیش میرود. رویم را برگرداندم و روی پاشنهٔ بلند کفشهایم تمرکز کردم که دو سوراخ در زمین چمن ایجاد میکردند.
مینت گفت: «من بشخصه ناراحت می شم اگه یهوقت این اخلاق خاص کوپ تغییر کنه.» لیوانش را بالا برد و ادامه داد: «به امید اینکه هماتاقی محبوبم همیشه به زندگی بیروح ما جلا بده.»
لبهای قرمز کورتنی بهلبخندی زیبا باز شد و دندانهای سفید و صافش ـ که درست مثل دندانهای شوهرش بودند ـ برق زدند. «درواقع، چون من و مینتی نتونستیم توی جشن نامزدی کارو و کوپ شرکت کنیم، پس بیایید به سلامتیشون بنوشیم.»
جشن نامزدی. خاطراتم هجوم آوردند، آنقدر سریع که نتوانستم پسشان بزنم. هرچند بهخاطر نوشیدن الکل، جزئيات، کمی محو و کدر شده بودند، هنوز بهقدر کافی شفاف بودند تا همچنان نحس و جهنمی باشند. سعی کردم دوباره تمرکز کنم و به خودم مسلط شوم. متوجه شدم همه لیوانهایشان را بالا بردهاند. من هم فوراً لیوانم را بالا بردم، با اینکه خالی بود.
شاید بپسندید














از این مترجم













