

انتشارات نون منتشر کرد:
کتابی پرتنش و مهیج که داستان پنج زوج را روایت میکند که در یک جزیره طوفان زده به دام افتاده اند
زندگی لایلا یکنواخت و کسل کننده شده است. پروژه پسادکترایش به نتیجه مطلوب نرسیده و او تقریبا مطمئن است آنها قراردادش را تمدید نخواهند کرد. از طرفی هم رابطه او و نامزدش نیک که علاقه ی زیادی به بازیگری دارد خوب پیش نمی رود. وقتی نیک شانس این را پیدا میکند که جزو شرکت کنندگان مسابقه باشد لایلا هم به هوای اینکه رابطه شان سروسامانی بگیرد با او همراه میشود.
در ادامه، پس از پشت سر گذاشتن جلسه گزینش بازیگران لایلا به خودش می آید و میبیند به اتفاق نیک راهی یک بهشت استوایی در دل اقیانوس هند است لایلا و نیک باید سر یک جایزه نقدی در آن جزیره با چهار زوج دیگر رقابت کنند بایر و آنجل، دن و سانتانا، جوئل و رومی و کانر و زانا زانا... اما چیزی از ورود آنها به جزیره ابدی نمیگذرد که همه چیز به هم می ریزد.
آنها کیلومترها از خشکی فاصله دارند نمیتوانند از گوشی هایشان استفاده کنند و بنابراین قادر نیستند با خدمه ای که آنها را به جزیره آورده بودند، ارتباط برقرار کنند اینجاست که لایلا متوجه میشود مستند مسابقه ای که در آن شرکت کرده اند کاملا واقعی است... بحث بر سر مرگ و زندگیشان است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
خلاصهی داستان
لایلا، یک پژوهشگر علمی، درگیر بنبستی حرفهای و عاطفی است. تحقیقات فوق دکترای او به بنبست خورده، احتمال تمدید قرارداد کاریاش نزدیک به صفر است و رابطهاش با نیک، دوست پسرش، سرد و بیرنگ شده است.
در این شرایط ناامیدکننده، فرصتی پیش میآید: نیک برای شرکت در یک برنامهی جدید تلویزیونی واقعنما به نام «یک زوج عالی» دعوت میشود و لایلا نیز با او میرود تا شانس خود را امتحان کند. خیلی زود، بعد از یک فرآیند پرشتاب تست بازیگری، خودشان را در قایقی در اقیانوس هند مییابند که به سمت جزیره حرکت میکند؛ جایی که آنها باید با چهار زوج دیگر برای دریافت جایزهی نقدی رقابت کنند.
در ابتدا شرایط مانند رویایی در یک بهشت گرمسیری به نظر میرسد، اما به زودی همه چیز تغییر میکند. نخستین چالش گروهی باعث ایجاد درگیری و کینه بین شرکتکنندگان میشود. سپس، یک طوفان سهمگین شبانه، ارتباطشان را با تیم تولید برنامه قطع میکند. حالا پنج زوج در یک جزیرهی متروک، بدون تلفن همراه، بدون امکان تماس با دنیای بیرون و بدون آذوقهی کافی گیر افتادهاند.
هرچه زمان میگذرد، ذخایر آب شیرین کاهش مییابد، تنشها بالا میگیرد و رابطهها شکاف برمیدارد. خیلی زود معلوم میشود که این برنامهی تلویزیونی دیگر فقط یک بازی سرگرمکننده نیست؛ بلکه یک مبارزه واقعی برای بقاست و هر قدم اشتباه میتواند مرگبار باشد.
شخصیتها
- لایلا: شخصیت اصلی، زنی باهوش اما آسیبپذیر که به دنبال ثبات و هویت شخصی خود میگردد.
- نیک: دوست پسر لایلا، بازیگری بلندپرواز که بیشتر به شهرت فکر میکند تا بقا.
- بایر و آنجل، دن و سانتانا، جوئل و رومی، کانر و زانا: دیگر زوجهای شرکتکننده، که هر کدام رازها و تنشهای خاص خود را به همراه دارند و در طول داستان نقش پررنگی پیدا میکنند.
فضای داستان
روث ور با مهارت خاصی فضای جزیره را ترسیم میکند:
ترکیبی از زیبایی طبیعت گرمسیری و وحشتی زیرپوستی که به تدریج شدت میگیرد. این فضا، حس بیپناهی، تنهایی و اضطراب مداومی را به خواننده منتقل میکند و او را همگام با لایلا در دل این کابوس مدرن غرق میکند.
مضمونهای اصلی
- روابط انسانی زیر فشار: داستان به بررسی این میپردازد که تحت فشارهای شدید روانی و فیزیکی، روابط عاشقانه چگونه میتوانند فرو بپاشند یا تغییر شکل بدهند.
- اعتماد و خیانت: لایلا و نیک و سایر زوجها، با مفهوم اعتماد مواجه میشوند و مشخص میشود که بعضی از اعتمادها چقدر شکنندهاند.
- بقا در دنیای مدرن: داستان نه تنها در مورد بقا در طبیعت است، بلکه نقدی ظریف بر جامعهی مدرن و رسانهای شدن زندگی خصوصی انسانها ارائه میدهد.
- قدرت و کنترل: اینکه در شرایط بیرحمانه چه کسی کنترل اوضاع را در دست میگیرد و چه کسی قربانی میشود.
سبک نوشتاری
روث ور، همانند آثار قبلیاش در این کتاب نیز از نثری روان و پرتنش بهره میبرد و با استفاده از زاویهی دید اول شخص، خواننده را مستقیماً به ذهن لایلا میبرد و او را با تردیدها، ترسها و انتخابهای دشوارش شریک میکند.
ریتم داستان در ابتدا آرام است، اما به تدریج با ایجاد فضای تهدیدآمیز و خطرات واقعی، شدت میگیرد و خواننده را وادار میکند صفحات را یکی پس از دیگری ورق بزند.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
- دوستداران تریلرهای روانشناختی و معمایی
- علاقهمندان به داستانهای بقا
- کسانی که به نقد اجتماعی پوشیده در قالب داستان علاقه دارند
- طرفداران شخصیتهای پیچیده و خاکستری
- افرادی که به داستانهای سریع و پرکشش نیاز دارند
دربارهی نویسنده
روث ور، نویسندهی انگلیسی سبک تریلر روانشناختی، با رمانهای پرتعلیق و پرکشش خود به شهرت جهانی رسید. او که در ابتدا با نام واقعی خود (روث واربورتون) کتابهای کودک مینوشت، پس از تغییر ژانر به داستانهای معمایی، با آثاری مانند «در یک خانهی تاریک، تاریک» و «زن بیگناه» به یکی از چهرههای محبوب این سبک تبدیل شد. سبک نوشتاری او با فضاسازی مرموز، شخصیتهای چندبعدی و پایانهای غافلگیرکننده شناخته میشود، بهطوری که اغلب آثارش به فیلم و سریال نیز اقتباس شدهاند. ور در کتابهایش از فضاهای بسته و ایزوله مانند خانههای جنگلی دورافتاده یا کشتیهای لوکس استفاده میکند تا حس تعلیق و اضطراب را تقویت کند. او با الهام از نویسندگانی مانند آگاتا کریستی و گیلین فلین، داستانهایی خلق میکند که خواننده را تا آخرین صفحه درگیر نگه میدارد. با وجود مقایسههای گاه و بیگاه با نویسندگانی مانند پائولا هاوکینز، روث ور توانسته با نثر منحصربهفرد و طرحهای هوشمندانه، جایگاه خود را در ادبیات جنایی تثبیت کند.
معرفی کتاب مشابه: دختری در قطار
«دختری در قطار» اثر «پائولا هاوکینز» یک تریلر روانشناختی جذاب است که داستان ریچل، زنی الکلی و افسرده را روایت میکند که هر روز با قطار به لندن میرود و از پنجره، زندگی یک زوج به ظاهر خوشبخت را تماشا میکند. وقتی زن این خانواده ناپدید میشود، ریچل که خودش با مشکلات حافظه و اعتیاد دستوپنجه نرم میکند، درگیر ماجرا میشود. اما آیا میتوان به روایت او اعتماد کرد؟
این رمان با تعلیق نفسگیر، خواننده را تا آخرین صفحه میخکوب میکند. هاوکینز با مهارت، موضوعاتی مثل توهم و واقعیت، خشونت خانگی و حسرت زندگی دیگران را بررسی میکند. کتاب به سرعت به یک پدیدهی جهانی تبدیل شد و در سال ۲۰۱۶ فیلمی با بازی امیلی بلانت از روی آن ساخته شد. اگر به داستانهای پرپیچوخم با پایان غافلگیرکننده علاقه دارید، این کتاب گزینهای عالی است.
سخن پایانی
در دنیای ادبیات دلهرهآور و پرکشش، روث ور بار دیگر ثابت کرده است که استاد مسلم خلق داستانهایی است که نه تنها ذهن را به چالش میکشد، بلکه روح را نیز میلرزاند. «یک زوج عالی» تنها یک تریلر معمایی نیست، بلکه آینهای محسوب میشود که جامعهی مدرن، روابط انسانی و غرایز اولیهی بقا را به شکلی هنرمندانه به نقد میکشد.
نثر روان و تصویرسازیهای پرتوان روث ور، تجربهای سینمایی خلق میکند که تا مدتها پس از بستن کتاب نیز در ذهن خواننده باقی میماند. شخصیتپردازی عمیق و چندلایهی این اثر، به ویژه در پرداخت به لایلا، نشاندهندهی درک عمیق نویسنده از روانشناسی انسانی است.
«یک زوج عالی» نه فقط یک داستان مهیج، که سفری است به تاریکترین زوایای روان آدمی. این کتاب پرسشهای ناخوشایند اما ضروری را مطرح میکند: تا کجا میتوان به عشق اعتماد کرد؟ مرز بین بقا و جنایت کجاست؟ آیا در شرایط بحرانی، انسان میتواند وجدان خود را حفظ کند؟
برای تمام دوستداران ادبیات دلهرهآور که به دنبال تجربهای فراتر از یک سرگرمی ساده هستند، «یک زوج عالی» گزینهای ایدهآل است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
دوستت داشتم نیک، واقعاً دوستت داشتم... و نه فقط به این دلیل که بامزه، جذاب و فوقالعاده بود... نیک قطعاً دو سه شماره از من سرتر بود، اما خاصیت خوشبینی درمانناپذیری داشت که اذیتم میکرد. ولی من در مقابل، شخص بسیار عقلگرا و منطقیای هستم. این عادتش که همیشه خودش را متقاعد میکند هر موقعیتی که پیش بیاید میتواند آن را به سود خودش تغییر دهد، بعد از دو سال با هم بودنمان کم کم شروع به رنگ باختن کرد. البته اولین باری که همدیگر را دیدیم این ویژگیاش خیلی برایم جذاب بود، اما بعد از دو سال پرداخت قبض، مدیریت کارهای خانه و بازی کردن نقش فرد بالغ، آن هم در حالی که نیک دنبال فرصتهایی بود که هیچوقت به موفقیت منتهی نمیشدند، دیگر خسته شدم.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













