

اثر فانوس دریایی
انتشارات نوین منتشر کرد :
در بخشی از کتاب اثر فانوس دریایی: چگونه انسانهای معمولی الهام بخش دیگران میشوند میخوانیم
هر سال روز پدر، میتوانید من را در زمین گلف پیدا کنید. در ساعات اولیۀ صبح، پیش از آنکه خانوادهام بیدار شوند، بازی میکنم. وقتی سیساله بودم با این بازی آشنا شدم. سکوت و آرامشش، رقابت و رفاقت آن، همگی برایم معنای خاصی دارند و مهماند. در زمین گلف، در کنار نزدیکترین دوستانم و در دل طبیعت، زندگی آرام میشود.
طی چند سال گذشته، گاهی یکشنبهها را همراه دکتر ریک راک در زمین بازی گذراندهام. چند سال پیش قبل از شروع یک بازی، او خود را به من معرفی کرد و فوراً با هم ارتباط برقرار کردیم. خیلی زمان نمیبرد تا متوجه شوید که بزرگترین عشقهایش خانواده، گلف، پزشکی و دانشگاه مارکت است که در آن جا تحصیل کرده بود.
این روز پدر خاص بهتر از این نمیشد. هوا عالی بود و در منطقه شیکاگو که بهندرت پیش میآید آرام باشد، بادی نمیوزید. او را دکتر راک صدا میزنند. دکتر راک با آن موهای پرپشت سفیدی که از زیر کلاه گلفش بیرون میزند، همیشه از چند حفرۀ گلف آنطرفتر هم بهراحتی قابلتشخیص است. توپ گلف ریک همیشه از راست به چپ حرکت میکند. آنقدر منظم که حتی نیازی به نگاهکردن نیست تا ببینید کجا فرود میآید. وقتی برای ضربهزدن به حفرۀ ماقبل آخر آماده شد و توپش همان مسیر همیشگی را طی کرد، نتوانستم مقاومت کنم و او را دست نیندازم. گفتم: «فقط میخوام یک بار ببینم که توپ را از چپ به راست بزنی.» و ادامه دادم: «میدانی، مثل بقیه ما که توپ را کج میزنیم.»
او با لبخند گفت: «نمیتوانم.»
در محوطه چمن قدم زدیم و از آرامش صبحگاهی لذت بردیم. غرق در افکار خودمان بودیم. وقتی به توپ ریک نزدیک شدیم که بینقص در محوطه چمن فرود آمده بود، خواستم بگویم «ضربه خوبی بود» اما وقتی نگاه کردم، از چهرهاش دریافتم که احساساتی شده است.
گفتم: «دکتر، حالت خوب است؟»
او با صدایی آرام پاسخ داد: «خوبم. فقط دارم به پدرم فکر میکنم.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این مترجم













