%10


دفعات مشاهده کتاب
304
علاقهمندان به این کتاب
0
میخواهند کتاب را بخوانند.
1
کتاب را پیشنهاد میکنند
0
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات واج منتشر کرد:
درباره فروغ در نشر واج
۱. مجموعه اشعار
.۲ داستانها سفرنامه ها
۴. فیلمنامه ها
۵ نقدها و یادداشتها
۶ گفت و گوها
7 نامه ها
۸ درباره فروغ
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786228184715
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
66 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
106 گرم
سال انتشار
1404
فروغ فرخزاد را بیشتر با شعرهای بیپرده، زنانه و جسورانهاش میشناسیم؛ شاعری که صدایش هنوز در زمانهی ما زنده است. اما در میان آثار او، نوشتههایی پراکنده نیز دیده میشود که به دلیل حجم کم، نثر آزاد و فضای درونی، کمتر مورد توجه عمومی قرار گرفتهاند. اکنون نشر «واج» با گردآوری دقیق لیلا کردبچه، مجموعهای منتشر کرده که «شش داستان کوتاه» از فروغ را در خود جای داده است؛ داستانهایی که فروغ را از زاویهای تازه نشان میدهند: زنِ نویسنده، راوی درونیات و انسانِ جستوجوگر در میانهی تنهایی و حقیقت.
دربارهی کتاب
کتاب «شش داستان کوتاه» حاصل گردآوری نثرهای داستانی فروغ فرخزاد از مجلات، مصاحبهها و نوشتههای شخصی اوست. هر داستان حالوهوای خاص خود را دارد، اما درونمایههایی چون تنهایی، ناکامی عاطفی، اضطراب وجودی، زنبودن، رنج و میل به رهایی در همهی آنها موج میزند.
زبان این نوشتهها ساده، اما حسی است؛ نثرهایی گاه شبیه شعر، گاه شبیه اعتراف و در مواردی نزدیک به داستان کلاسیک. لیلا کردبچه در مقدمه کتاب، با نگاهی تحلیلی و دقیق، دربارهی این متون و جایگاه آنها در جهان فکری فروغ توضیح داده است.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
- علاقهمندان به شعر و شخصیت فروغ فرخزاد
- خوانندگان نثر ادبی و عاشقانههای مدرن
- کسانی که به زبان صمیمی، شخصی و دروننگر علاقه دارند
- پژوهشگران حوزهی ادبیات زنان، ادبیات معاصر و نقد ادبی
- کسانی که دنبال کشف فروغی متفاوت، خارج از شعر، هستند
چرا باید این کتاب را خواند؟
زیرا فروغ فقط شاعر نبود. این کتاب فرصتیست برای دیدن گوشههای کمتر دیدهشده از دنیای ذهنی او؛ جایی که بدون قافیه، بیواسطه و در نثر، حرف زده است. خواندن این داستانها یعنی قدم گذاشتن به اتاقی شخصی، پر از نور، تردید، جسارت و درد.
برای فهم بهتر شعرهای فروغ، شناخت نویسندهی پشت آن شعرها ضروریست و این کتاب یکی از کلیدهای آن در به شمار میرود.
معرفی کتاب مشابه: دیوان شعر فروغ فرخزاد
مناسبترین همراه برای شناخت عمیقتر جهان فکری و زبانی فروغ دیوان فروغ فرخزاد شامل پنج دفتر اصلی شعر اوست:
- اسیر ۱۳۳۱
- دیوار ۱۳۳۵
- عصیان ۱۳۳۶
- تولدی دیگر ۱۳۴۱
- ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ۱۳۵۲، پس از مرگ
در شعرهای فروغ، صراحت، احساس، و اندیشه درهم تنیدهاند. او بیپرده از عشق، رنج، زنبودن، مرگ، امید، و زیستن در جامعهای مردسالار سخن میگوید. در دفتر تولدی دیگر با زبانی مدرن و تصویری، شعر فارسی را به مرحلهای تازه رساند؛ و در ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، به بلوغی بینظیر در اندیشه و زبان رسید.
چرا این دیوان را بخوانیم؟
اگر از فضای داستانهای کوتاه فروغ در کتاب «شش داستان کوتاه» لذت بردهاید، شعرهای او در این دیوان، جهان درونیاش را روشنتر، کاملتر و پراحساستر به تصویر میکشند. نثرهایش گاه مانند شعرهایش تلخ و اعترافگونهاند؛ و شعرهایش، گاه مثل داستان، قصهای دارند از خود و زمانهاش.
خواندن دیوان فروغ یعنی ورود به دنیای زنی که با شعر، خودش را نوشت؛ بیواسطه، صادق و بیپروا.
دربارهی نویسنده
فروغ فرخزاد 1345-1313
شاعر، نویسنده، فیلمساز و صدایی ماندگار در ادبیات معاصر ایران
فروغالزمان فرخزاد، در ۸ دی ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد. او یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شاعران زن معاصر ایران است که با بیپروایی در بیان احساسات، عشق، رنج و زنبودن، مرزهای شعر فارسی را گسترش داد.
او در نوجوانی ازدواج کرد و به سرعت با فضای بسته خانوادگی و اجتماعی درافتاد؛ طلاق گرفت، از پسرش جدا شد و تصمیم گرفت تمام زندگیاش را وقف نوشتن کند.
نخستین مجموعه شعرش با عنوان اسیر در ۱۳۳۱ منتشر شد و بهسرعت نام او را بهعنوان زنی جسور و مستقل در فضای ادبی آن زمان مطرح کرد. پس از آن دیوار و عصیان منتشر شدند، اما نقطهی اوج کار او دفتر شعر تولدی دیگر بود که نشانهای از بلوغ فکری، زبانی و شاعرانهاش است. آخرین دفترش، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، پس از مرگش منتشر شد و تحسین گستردهای برانگیخت.
فروغ تنها شاعر نبود؛ او با فیلم مستند خانه سیاه است (۱۳۴۲) نگاه عمیق و انسانیاش را به تصویر کشید. این فیلم درباره بیماران جذامی بود و جایگاه او را بهعنوان فیلمسازی متعهد تثبیت کرد. فروغ در ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، در ۳۲ سالگی، در سانحهی رانندگی درگذشت. مرگش زود بود، اما صدایش هنوز زنده است؛ در شعر، نثر و در حافظهی فرهنگی ما.
سخن پایانی
کتاب «شش داستان» کوتاه مثل پازلی است که قطعههایی از فروغ کمتر شناختهشده را کنار هم میچیند. این مجموعه، نه تنها برای علاقهمندان ادبیات، بلکه برای همهی کسانی که دنبال صدای شخصی، مستقل و بیپردهاند، تجربهای تازه است.
فروغ در این داستانها نهتنها شاعر، که یک «زن نویسنده» است؛ با جهانبینی خاص خودش، با زبانی ساده اما عمیق و با رنجهایی که فقط به خودش تعلق ندارد و به همهی ما نزدیک است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
از روی تخت که دراز کشیده بود، دستش را به طرف پنجره دراز کرد و گوشهی یکی از پردهها را آهسته به کنار زد. شب در پشت شیشه آرام آرام فرود آمد و قطرات باران تندی که میبارید، برگهای درخت مو را میلرزاند. با خستگی دستش را به عقب کشید و در آن لحظه برای اولین بار متوجه شد که اتاق در تاریکی فرورفته، پلکهایش را با انگشتانش فشرد.
- روز داره تموم میشه.
در سکوت فشرده و سنگین اتاق، صدای نفسهایش به گوش میرسید. از صبح تا آن لحظه خودش را در آنجا زندانی کرده بود. پیش خودش فکر کرد: «دیگه زندگی به چه درد میخوره؟ تا نمیرم از اینجا بیرون نمیرم. همهی کسانی که حقیقتاً دوسِت داشتن همین کارو کردن، هیچ نمیشه فکرش را کرد...»
- خودمو میکشم، خودمو میکشم.
از شنیدن صدای خودش و کلمهی «مرگ» قلبش فشرده شد و اشک در چشمهایش لغزید و در عین حال از این که توانسته است چنین کلمهی خطرناکی را بر زبان بیاورد و وفاداری خودش را به عشقش به این ترتیب ثابت کند، دلش از احساس غرور و رضایت شیرینی لبریز شد...
- بله من خودمو میکشم. مثل همهی عشاق بزرگ تاریخ.
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














135٬000 تومان
150٬000
%10