

انتشارات آنیما منتشر کرد :
شاید از عشق جان به در ببرم
سر و موی سپید را چه کنم؟
فرض کن شاخ دیو را کندم
هفت خوان جدید را چه کنم؟
گیرم از جنگ زنده برگردم
غم گردآفرید را چه کنم؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دربارهی کتاب
«شوالیهی خیابان رجبی» شامل اشعاری است که زندگی روزمره و احساسات درونی انسان را با زبانی روان و قابل لمس به تصویر میکشند. در این مجموعه، شاعر تلاش کرده است تا از دل تجربههای شخصی و اجتماعی خود، داستانهایی کوچک و تأملبرانگیز بسازد که در قالب شعر، همگان را به همدلی و همافزایی فرا میخواند.
بررسی اشعار
اشعار این کتاب پر از تصاویر بکر و استعارههای دقیق هستند که به خوبی توانستهاند حالات متنوع انسانی از اندوه و رنج گرفته تا امید و عشق را به تصویر بکشند. شاعر با تسلط بر زبان، هر بیت را به فضایی از احساسات و اندیشه تبدیل کرده که خواننده را به عمق کلمات میبرد و فضای ذهنی شاعر را به زیبایی نمایان میکند.ویژگیهای مهم کتاب
- زبان ساده و در عین حال پرمغز
- تصویرسازیهای زنده و ملموس
- مضامین انسانی و فلسفی
- روایت داستانهای زندگی در قالب شعر
- ترکیب احساس و تفکر به صورت متعادل
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
کتاب «شوالیهی خیابان رجبی» به ویژه برای علاقهمندان به شعر معاصر، کسانی که به دنبال بیان احساسات واقعی و تأملبرانگیز هستند و نیز کسانی که دوست دارند با واژگان ساده اما عمیق با دنیای درونی انسانها آشنا شوند، بسیار مناسب است. همچنین افرادی که میخواهند از زبان هنر برای بهتر درک کردن خود و جهان اطراف بهره ببرند، این مجموعه میتواند الهامبخش باشد.چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
خواندن «شوالیهی خیابان رجبی» فرصتی است برای تجربه کردن طیف وسیعی از احساسات انسانی و مواجهه با دغدغههای روزمره به شکلی شاعرانه و هنرمندانه. این کتاب به ما یادآوری میکند که در میان پیچیدگیها و سختیهای زندگی، میتوان زیبایی، امید و معنا را پیدا کرد. شعرهای این مجموعه به دلیل زبان ساده و تاثیرگذار، خواندنشان برای همه آسان است و میتواند لحظاتی از آرامش و تفکر عمیق را برای خواننده به ارمغان بیاورد.
دربارهی نویسنده
حامد ابراهیمپور شاعری است که با استفاده از زبان صمیمی و بیواسطه، توانسته ارتباطی نزدیک با مخاطبان خود برقرار کند. آثار او معمولاً برگرفته از دغدغههای شخصی و اجتماعی هستند و در قالب شعر، دریچهای نو به تجربههای روزمره میگشایند.سخن پایانی
«شوالیه خیابان رجبی» تنها مجموعهای از اشعار نیست، بلکه دریچهای به جهان احساسات و تجربههای انسانی است که میتواند تأثیری عمیق بر روح و ذهن خواننده بگذارد. این کتاب با زبان ساده و تصاویر زندهاش، ما را دعوت میکند تا بیشتر به خودمان و دیگران توجه کنیم و در دل زندگی پر از ناملایمات، زیباییها را جستجو کنیم. خواندن این مجموعه برای هر کسی که به دنبال معنا و حس زندگی است، تجربهای دلنشین و راهگشا خواهد بود. اگر دوست دارید با واژههایی که از دل برمیخیزند، به دنیای درون خود سفر کنید و گاهی با لبخند و گاهی با اندوه همراه شوید، «شوالیهی خیابان رجبی» انتخابی بینظیر است که میتواند جایگاهی ویژه در دل شما پیدا کند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
دو رودخانهی خالی که عازم سفرند
دو روخانه که مانند باد، دربهدرند
دو تا درخت، دو خوش باور زغال شده
که زخمخوردهی کبریتهای بیخطرند
دو شهیدِ تلخ، دو کندوی سرخِ دودزده
که کارخانهی زنبورهای کارگرند
دو تکه چوب که دست دعای میخ شده
به چارپایهی اعدام آخرین نفرند
دو ستارهی افتاده روی برفِ سیاه
که بختِ یخزدهی چند دختر و پسرند
دو گیر کرده که از سوختن نمیترسند
دو تا درخت که آمادهی کلاغپرند
دو کاکتوسِ در آغوش هم بزرگ شده
که نانجیبتر از ابرهای بارورند
دو تا ستاره که وقت سحر نمیدانند
در آستانهی کوبیدنِ کدام درند؟
شاید بپسندید














از این نویسنده













