%10


گل قرمز
5٫0
(2)
1 نظر
نویسنده:
مترجم:
قیمت:
538٬200 تومان
598٬000
دفعات مشاهده کتاب
1442
علاقهمندان به این کتاب
25
میخواهند کتاب را بخوانند.
8
کتاب را پیشنهاد میکنند
1
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:
خوب یادم هست چه طور توی جنگل میدویدیم و گلوله ها از بالای سرمان صفیر میکشید و شاخه هایی را که به ضرب آنها قطع میشد، روی زمین می انداخت.
یادم هست چه طور از لابه لای بوته های زالزالک راه باز میکردیم و پیش میرفتیم. شلیک ها اما هردم بیشتر میشد و مدام در این سو و آن سوی جنگل چیزی به سرخی میزد ناگهان سیداراف، سرباز جوانی از گروهان یکم( داشتم فکر می کردم که بنده خدا چه طور از دستۀ ما سردرآورده)به پشت روی زمین غلتید و با چشم های درشت و حشت زده اش خاموش به من خیره ماند دور دهانش ردی از خون نمایان بود بله این یکی خوب به یادم مانده...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
مترجم
نشر
شابک
9786002539908
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
گالینگور
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
408 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
416 گرم
سال انتشار
1404
کتاب «گل قرمز» (A Red Flower) مجموعهای از داستانهای کوتاهِ فسیوالود گارشین (Vsevolod Mikhailovich Garshin) نویسندهٔ روسی است. این نویسنده فقط داستان کوتاه مینوشت و با نوشتن همین داستانها به شهرت رسید. داستانهای کتاب به سلیقهٔ مترجم انتخاب شدهاند و ترتیب آمدنشان نیز براساس تاریخ داستانها است. گارشین نویسندهای حساس و درونگرا بود که تنها چند داستان کوتاه نوشت اما به دلیل مضامین انسانی، روانشناختی و ضد جنگ داستانهایش، تأثیر عمیقی بر ادبیات روس گذاشت. این نسخه شامل داستانهای کوتاه «چهار روز»، «واقعه (فاجعه)»، «یک عاشقانهٔ خیلی کوتاه»، «نقاشها»، «شب»، «نامههایی از پتربورگ»، «از خاطرات سرباز ایوانف»، «گل قرمز»، «نادیژا نیکلایونا» و «علامت» میشود.
دربارهٔ کتاب
.
کتاب «گل قرمز» مجموعهای از چند داستان کوتاه است که «گل قرمز» داستان اصلی و معروف این مجموعه به حساب میآید. این داستان روانشناختی و وهمآلود است که حولمحور یک بیمار روانی میچرخد که در تیمارستان بستری شده است. شخصیت اصلی داستان که نامی از او برده نمیشود، از توهم رنج میبرد اما حس درونی قوی و اخلاقیات و هدف خود را حفظ کرده است. او معتقد است که منبع تمام شرارتهای جهان یکی از گلهای قرمز بیرون پنجرهٔ تیمارستان است و او وسواس نابودی آن را پیدا کرده است.او نابودی گل را مأموریت الهی خود برای نجات بشریت میداند. داستان افکار تکهتکه شدهٔ این بیمار است و نگاهی عمیق به مبارزهٔ او بین جنون و شفافیت، امید و ناامیدی دارد. با پیشرفت داستان وسواس مرد نسبت به «گل قرمز» شدت میگیرد و در نهایت موفق میشود به باغ برسد و این گل را از شاخه بچیند، با این باور که بر شر غلبه کرده است. این عمل او را از نظر جسمی و روحی خسته میکند و اندکی پس از آن منجر به مرگ او میشود.
این داستان هم تراژیک و عم عمیق است و به موضوعاتی مثل جنون، فداکاری و مرز باریک بین توهم و آرمانگرایی پرداخته است. گارشین که خود با بیماری روانی دستوپنجه نرم میکرد، از زبانی شاعرانه و نمادین برای به تصویر کشیدن دنیای درونی شخصیت اصلی داستان استفاده کرده و تصویری عمیقاً تأثیرگذار و همدلانه از مردی ارائه کرده که جنونش به میل شدیدش به التیام جهان دامن زده است.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«گل قرمز» مجموعهای از داستانهای کوتاه گارشین است. این داستانهای کوتاه گارشین به دلیل روایتهای عمیق، واقعگرایانه و روانشناسانه و البته دیدگاه انسانگرایانهاش که اغلب منعکسکنندهٔ مبارزات نویسنده با بیماری روانی و تجربیاتش به عنوان یک سرباز است، به شهرت رسیدند. او شخصیتهایی را به تصویر میکشد که در دوراهیهای اخلاقی، عذاب درونی و واقعیتهای تلخ زندگی بهویژه جنگ و رنج گرفتار شدهاند. برخی از ویژگیهای برجستهٔ داستانهای کوتاه این کتاب عبارتاند از:• داستانهای عمیق روانشناختی: گارشین به حالا ذهنی و عاطفی شخصیتهایش میپردازد و اغلب جنون، گناه یا تضاد درونی را با همدلی و واقعگرایی قابل توجهی به تصویر میشکد.
• موضوعات ضد جنگ: او بسیاری از داستانهایش را با الهام از دوران سربازی خودش و جنگ نوشت و بر بیهودگی، وحشیگری و هزینههای روانی جنگ تأکید میکند و در داستانهایش رنج انسانی ناشی از جنگ را نشان میدهد.
• پیچیدگی اخلاقی و معنوی: شخصیتهایش اغلب با انتخابهای اخلاقی دشواری روبهرو میشوند و در داستانهایش به موضوعاتی مثل عدالت، فداکاری و رستگاری توجه ویژهای دارد.
• نمادگرایی و تمثیل: او در داستانهای کوتاهش، مثل «گل قرمز»، از عناصر نمادین برای تعمیق معنای موضوعی و ایجاد تفاسیر چند لایه استفاده کرده است.
• سبک شاعرانه: با وجود پرداختن به موضوعات سنگین، نثر گارشین اغلب شاعرانه و خاطرهانگیز است و به زیبایی درد را در قالبی ادبی و بسیار منحصربهفرد ارائه کرده است.
• همدلی با سایر مردم: او پیوسته نسبت به بیماران روانی، سربازان زخمی و مطرودان اجتماعی دلسوزی نشان میدهد و به کسانی که اغلب نادیده گرفته شده و درک نمیشوند، صدا میبخشد.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
اگر به مطالعهٔ داستانهای کوتاه و عمیقاً احساسی علاقه دارید، این کتاب مناسب شماست. این داستانها بهویژه مناسب علاقهمندان به ادبیات روسیه، روایتهای ضد جنگ و داستانهایی است که بیماری روانی یا وضعیت جنگ را همدلانه به تصویر کشیدهاند. دانشجویان ادبیات و دوستداران داستانهای فلسفی و شخصیتمحور نیز از مطالعهٔ داستانهای این کتاب و آثار گارشین بسیار لذت خواهند بُرد.چرا کتاب «گل قرمز» را بخوانیم؟
.
• کاوشی در روان انسان: گارشین استادانه شخصیتهایی را که دچار آشفتگی عاطفی و روانی هستند به تصویر کشیده است. بینش او نسبت به سازوکار درونی ذهن، بهویژه در داستانی مانند «گل قرمز»، درک عمیق و همدلانهٔ او را نسبت به بیماری روانی نشان میدهد، مدتها قبل از اینکه این مسئله مورد توجهٔ سایر نویسندگان قرار بگیرد.• داستانهایی با پیامهای ضد جنگ: گارشین در داستانهایش از تجربیات آسیبزای خود به عنوان یک سرباز استفاده کرده است تا پوچی و وحشت جنگ را برجسته کند. او نبرد را ستیاش نمیکند، بلکه بر عوارض عاطفی و جسمی آن بر افراد تمرکز کرده و خواننده را تشویق میکند تا با نگاهی انتقادی به خشونت و میهنپرستی بپردازد.
• به چالش کشیدن خواننده با پیچیدگیهای اخلاقی: بسیاری از شخصیتهای گارشین با گناه، عدالت و فداکاری دستوپنجه نرم میکنند. او به جای اینکه در داستانهایش پاسخهای آسانی به خواننده بدهد، سؤالات اخلاقی دشواری را مطرح کرده و خوانندگان را به تفکر عمیق در درست و غلط، همدلی و مسئولیت شخصی وامیدارد.
• نثر زیبا و سبکی شاعرانه: گارشین در آثارش به موضوعات تاریک و غمانگیزی پرداخته است ولی با اینوجود نثر او زیبا و جذاب است. این ترکیب ظریف هنری، داستانهایش را دلنشین و از نظر احساسی بسیار تأثیرگذار کرده است و تجربهای برای خواننده میسازد که به همین اندازه زیبا و تأملبرانگیز است.
کتاب «گل قرمز» را بخوانید اگر به داستانهای عمیقی علاقه دارید که با نثری زیبا و هنرمندانه براساس تجربیات نویسنده نوشته شده باشند. آثار گارشین منعکسکنندهٔ دلسوزی عمیق او برای بشریت است و خوانندگان را با سؤالات اخلاقی عمیقی روبهرو میکنند. دیدگاه منحصربهفرد گارشین و تجربیاتش به عنوان یک سرباز و فردی با مشکلات روانی، به داستانهایش اصالت و همدلی بخشیده است. چه عاشق داستان کلاسیک باشید، یا به ادبیات روسیه علاقه داشته باشید، از مطالعهٔ این آثار لذت خواهید بُرد.
دربارهٔ نویسنده
.
فسیوالود گارشین نویسندهٔ روسی بود که با داستانهای کوتاهش به شهرت رسید. این نویسنده در ۱۸۵۵ به دنیا آمد و در ۱۸۸۸ درگذشت. گارشین پسر یک افسر بود و ریشهٔ خانوادهشان به شاهزادهای در قرن پانزدهم برمیگشت که به خدمت ایوان کبیر درآمد. او در مؤسسهٔ معدن سن پترزبورگ تحصیل کرد و در آغاز جنگ روسیه و ترکیه در سال ۱۸۷۷ داوطلبانه به خدمت در ارتش رفت و به عنوان سرباز وظیفه در لشکرکشی بالکان شرکت کرد و در نبرد زخمی شد. در پایان جنگ به درجهٔ افسری ارتقا یافت اما کمی بعد از مأموریت خود استعفا داد تا وقت خود را به نویسندگی اختصاص دهد. تجربیاتش به عنوان یک سرباز پایه و اساس برخی داستانهای کوتاهش را شکل داد که همگی براساس حادثهٔ واقعی نوشته شده بودهاند. داستان «چهار روز» (Четыре дня) را به صورت مونولوگ درونی یک سرباز زخمی نوشت که به مدت چهار روز در میدان نبرد، رودررو با جسد یک سرباز تُرک که خودش او را کشته بود، رها شده بود. با وجود موفقیت ادبی اولیهاش او دورههایی از بیماری روانی را پشت سر گذاشت و در انتها با پرتاب خود از پلههای سنگی منتهی به آپارتمانش دست به خودکشی زد. گرچه بلافاصله فوت نکرد، اما در اثر جراحات وارده در آوریل ۱۸۸۸ و در ۳۳ سالگی در بیمارستان درگذشت.معرفی کتابهای مشابه:
.
اگر از مطالعهٔ داستانهای کوتاه این کتاب لذت بردید و به دنبال کتابهای مشابه میگردید که داستانهای کوتاه نویسندگان روسی باشد یا اینکه از داستانهای کوتاه مهمترین نویسندگان جهان تشکیل شده باشند و به موضوعاتی مثل رنج انسان پرداخته باشند و زوایای تاریک ذهن و روح انسان را به نمایش گذاشته باشند، مطالعهٔ کتابهای زیر را به شما پیشنهاد میکنیم.• کتاب من آدم کشتهام (I have killed a person)
.
مجموعه داستان من آدم کشتهام، شامل ۲۶ داستانِ کوتاه از 18 نویسندهٔ پرآوازهٔ روسی است که با ترجمهٔ آبتین گلکار منتشر شده است. این مجموعه و کتاب «گل قرمز» هر دو داستانهای کوتاه نویسندگان روسیاند که بر مفاهیم عمیق انسانی، روانشناختی و اخلاقی تمرکز دارند. در هر دو مجموعه، داستانها اغلب حول شخصیتهایی شکل میگیرند که با بحرانهای درونی، احساس گناه، جنون یا مرگ دستوپنجه نرم میکنند. شباهت مهم دیگر، حضور پررنگ مضامین ضد جنگ، رنج انسان، و تصویرسازی از روانهای شکننده در بسترهای اجتماعی یا تاریخی است. داستانهای کوتاه هر دو مجموعه، از طریق نثری شاعرانه، شخصیتمحور و تأملبرانگیز، مرز میان جنون، حقیقت، و اخلاق را بررسی میکنند و تجربهای انسانی و فلسفی از ادبیات روسیه را به خواننده ارائه میدهند.برخی داستانهای این مجموعه در اوایل قرن بیستم نوشته شدهاند و برخی داستانهای دیگر این کتاب مربوط به سالهای اخیر است. از جمله نویسندگانی که اثر یا آثارشان در این مجموعه به چاپ رسیده میتوان به آندری پلاتونوف، ایوان بونین، لودمیلا اولیتسکایا، میخاییل بولگاکوف، یوگنی زامیاتین و نینا بربروا اشاره کرد. در واقع تنوع نویسندگان این مجموعه سبب شده است خواننده با سیر تحول داستاننویسان روسی آشنا شود، اغلب داستانهای من آدم کشتهام در زمره بهترین آثار نویسندگانشان هستند، داستانهای کوتاه درخشانی که آینه تمام نمایی است از ادبیات روسیه و هر خوانندهای را غافلگیر میکند.
• کتاب بازار مکاره (Сорочинская ярмарка)
.
کتاب «بازار مکاره» مجموعهای از داستانهای کوتاه نیکلای گوگول (Nikolai Gogol) رماننویس، نویسندهٔ داستانهای کوتاه و نمایشنامهنویس اهل اوکراین است. این مجموعه داستان و کتاب «گل قرمز» گرچه از نظر سبک و لحن متفاوتاند، اما درونمایههایی مشترکی چون رنج انسانی، نقد جامعه و تصویرسازی از ذهنهای پریشان و ناآرام را به نمایش میگذارند. هر دو نویسنده در داستانهایشان مرز میان واقعیت و خیال را میشکنند و شخصیتهایی را نشان میدهند که در تقابل با جامعه یا خودشان درگیر بحرانهای هویتی یا ذهنیاند. چه در رنج بیمار روانی در «گل قرمز» و چه در شخصیتهای غریب و گمگشتهی «بازار مکاره»، خواننده با دنیایی روبهرو میشود که در آن انسان تنها، آسیبپذیر و در تلاش برای معنا دادن به واقعیت پیچیدهی اطرافش است.کتاب حاضر همهٔ داستانهای کوتاهِ گوگول به استنثنای تاراس بولبا و نفوس مُرده را دربرمیگیرد و همچنین چند داستان نیمهتمام از گوگول که فقط در مجموعهٔ کامل آثار گوگول منتشر شده بودند نیز در این کتاب به چاپ رسیده است. داستانها به همان ترتیبی که نخستینبار در روسیه انتشار یافتهاند در این مجموعه قرار داده شدهاند تا خواننده هنگام خواندن آنها در جریان چگونگی پیشرفت و دگرگونی سبک نویسنده نیز قرار گیرد. بیش از یک قرن و نیم از نوشتن داستانهای نیکلای گوگول میگذرد و این داستانها همچنان خوانندگان سراسر دنیا را هیجانزده میکنند. داستانهای کوتاهِ گوگول خیرهکننده و بسیار خواندنی هستند و برخی منتقدان او را «دیکنز روسی» مینامند. داستایفسکی گفته بود : «همۀ ما از زیر شنل گوگول بیرون آمدهایم.» که در واقع اشارهای است به داستان مشهور شنل این نویسنده.
سخن پایانی
.
«گل قرمز» فراتر از چند داستان کوتاه دربارهٔ جنون و جنگ است، این مجموعه داستانها گواهی تکان دهنده بر پیچیدگی عاطفی و روانی تجربیات انسانی هستند. گارشین با وجود دوران کوتاه ادبیاش، در خلق روایتهای عمیقاً تأثیرگذاری موفق بوده و توانسته بسیار زیبا موضوعاتی مثل رنج، اخلاق، جنون و شفقت را به تصویر بکشد. صدای منحصربهفرد او که با نبردهای شخصی، بیماری روانی و تجربیاتش به عنوان یک سرباز شکل گرفته است، آثارش را به اصالت آغشته کرده است.داستانهای گارشین خوانندگان را به چالش میکشند تا نگاهی به درون ذهن شخصیتها بیندازند که بسیاری از آنها بهنوعی به حاشیه رانده شده یا زخمی شدهاند. او چهرهای رمانتیک به درد نداده است، درعوض آسیبپذیری انسان را به وضوح به تصویر کشیده و با آنها همدلی میکند. داستانهایی مثل «گل قرمز» یا «چهار روز» فقط دستاوردهای ادبی این نویسنده نیستند؛ بلکه تأملاتی عیمقاً انسانی در هزینه رنج، ماهیت وظیفه و شکنندگی سلامت عقل هستند.
در نهایت اگر به تلاقی ادبیات، روانشناسی، تجربیات انسانی و اخلاق علاقه داشته باشید، داستانهای این کتاب را بسیار تأملبرانگیز خواهید یافت. میراث گارشین نهتنها در شایستگی ادبیاش، بلکه در تواناییاش در برانگیختن شفقت و خوداندیشی نهفته است. صدای گارشین همیشه در ادبیات ماندگار خواهد بود و قدرت ادبیات را برای روشن کردن تاریکترین زوایای روح انسان، یادآور میشود.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
صدای عجیبی توی گوشم میپیچد... انگار کسی دارد آه میکشد. آره، صدای ناله است. یعنی ممکن است کسی دوروبرم درست همینطوری به حالِ خود رها شده و پاهاش بیحس شده باشد و یا تیر به شکمکش خورده باشد؟ نه، ناله که خیلی نزدیک است، اما پس چرا بهنظرم میرسد دوروبرم کسی نیست؟... وای خدا، نکند این خودم باشم! چه نالههای خفه و غمانگیزی؛ نکند واقعاً اینقدر درد دارم؟ شاید هم همینطور باشد و دردم را بهخاطر نمیآورم؛ چون توی سرم مه و سرب است. بهتر که همینطور دراز بکشم و بخوابم، آره، بخوابم... اما یعنی بعدش بیدار میشوم؟ اصلاً چه اهمیت دارد. درست همانوقتی که دارم به این فکر میکنم، نوارهای پهن و کبود مهتابْ جایی را که افتادهام، روشن میکند و چیز بزرگ و سیاسی را میبینم که به فاصلهٔ پنجقدمی از من قرار دارد. جاهاییش زیر مهتاب به سفیدی میزند. نکند دکمه باشند. جسد است یا زخمی شده؟دوباره بیحال میافتم...
نه، امکان ندارد! افراد نرفتهاند. همین دوروبر هستند، تُرکها را قلعوقمع کردهاند و نزدیک همینجا سنگر گرفتهاند. پس چرا نه صدای حرفزدنی میآید و نه حتی بوتهای تکانی میخورد؟
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.

نوید میرصالحی
02 مرداد 1404
یکی از شاهکارهای داستان های کوتاه روسیه کتاب رو که برای بار دوم مطالعه کردم از قلم فسیل والدین گارشین واقعا لذت بردم البته ترجمه آقای آتش بر آب هم به زیبایی افزوده بود پس از مطالعه کاملا بیوگرافی نویسنده را متصور بودم و کاملا یک سیمپاتیبا ایشان پیدا کردم 😞..🌹..
0
0
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این مترجم














538٬200 تومان
598٬000
%10