

نشر ثالث منتشر کرد:
مگر میشود لِف تالستوی را دوست نداشت؟! در این روزگار عُسرت بیش از هر وقت دیگری باید او را خواند و شناخت. باید در آثار او غوطه خورد و دُرّ و گوهر صید کرد.
باید جوهر پیام او را دریافت و بهره برد از آن اندیشههایی که با روح زمانۀ ما سازگار است. حال چه اشکالی دارد که بیانش نصیحتگونه باشد؟! منِ مخاطب باید بیاموزم که انسان، فقط انسان است و نباید او را از مفاهیم انسانی تهی کرد؛ از او بتی ساخت یا در آسمانها جایش داد. تالستوی با همۀ فضایل و رذایلش ارزشمند است؛
چراکه به ما میآموزد انسانبودن همین است: از حضیض به در آمدن و افتانوخیزان سمت کمال راه پیمودن. با ترجمۀ داستانهای او بارها و بارها قلبم لرزید و اشکم غلتید.
آموختم تالستوی به درختان، به حیوانات، به کودکان، به انسانهای ستمگر و ستمدیده، به باورها، به مرگ و سرانجام به خود چگونه مینگرد؟! او مروّج عشق بیقیدوشرط به تمام عالم بود و انسانها را به پرهیز از خشونت دعوت میکرد،
چراکه او محصول زمانۀ خود بود و میدید خشونت چهها که بر سر انسان نمیآورد! میخی¬یِفِ تالستوی (در شمع) از کشتن بازمیدارد، حتی اگر آن شخص زندگیها تباه کرده باشد، اما چند سال بعد یاشوینِ بولگاکوف (در من آدم کشتهام) آدم میکشد، چراکه میخواست با مرگ یک نفر، جلوی مرگها و تباهیهای بیشتر را بگیرد.
اما در نهایت به این جملۀ قهرمان تالستوی بازمیگردد: «گرفتن جان دیگری شاید آسان باشد، اما با وجدان خود چه میکنید؟!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دربارهٔ کتاب
داستانِ «کودکی» از زبان نیکولنکا یا همان نسخهٔ تخیلی خودِ تولستوی روایت میشود. شما از ابتدای کتاب سالهای اولیهٔ بزرگشدن این کودک در یک خانوادهٔ اشرافی روسی را میخوانید. تولستوی در خلال این داستان به کاوش در دنیای درونی نیکولنکا میپردازد و شادیهای معصومانه، ترسها، احساسات اولیه، عشق، حسادت و اولین مواجهههایش با مرگ و فقدان را به تصویر میکشد.تولستوی با توضیحات و توصیفات واضح از زندگی خانوادگی، وضعیت خدمتکاران و معلمهای خصوصی و زندگی در حومهٔ روسیه میگوید تا بتواند شدت و سردرگمی عاطفی کودک را شرح دهد. او در «کودکی» بهجای تمرکز بر رویدادهای بیرونی، بیشتر به رشد عاطفی و روانی نیکولنکا پرداخته است و این اولین تلاش ادبی او برای به تصویر کشیدن زندگی درونی یک کودک با صداقت و ظرافت است.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
«کودکی» یک اثر آرام و تأمل برانگیز است که زمینه را برای تولستوی به جهت نوشتن متون فلسفی عمیقتری فراهم کرد. این کتاب دوران پایههای نبوغ ادبی تولستوی را بنا نهاد و نحوهٔ بازنمایی دوران کودکی در ادبیات را نیز تغییر داد. برخی از ویژگیهای شاخص این کتاب عبارتاند از:• عناصر زندگینامهای: کتاب «کودکی» نیمهبیوگرافی به حساب میآید و شخصیت اصلی آن جنبههای زیادی از اوایل زندگی خودِ تولستوی را منعکس میکند. تولستوی در این کتاب فقط داستانی از وقایع را روایت نکرده است، بلکه عمیقاً به احساسات، افکار و رشد روانی یک کودک حساس و باهوش توجه داشته است. این سبک نوشتن در آن زمان غیرمعمول بود چون بیشتر نویسندگان برای نوشتن چنین کتابی، بیشتر بر ماجراهای بیرونی تمرکز داشتند.
• معصومیت و فقدان: یکی از موضوعات اصلی این رمان از دستدادن معصومیت است. در آغاز، دورانِ کودکی شخصیت اصلی شاد، پُر از بازی، یادگیری و محبت است، اما بهتدریج درد، حسادت، ترس و اندوه از طریق تجربیات مختلف پدیدار میشوند. این از دست دادن تدریجی پاکی و همچنین تجربهٔ مرگ مادر، منعکسکنندهٔ دغدغههای فلسفی تولستوی است که بر روی دیگر آثارش نیز تأثیر گذاشت و درواقع نشان میدهد که چطور یک کودک به دنیای بزرگسالی و جامعه پا میگذارد.
• صداقت عاطفی: آنچه «کودکی» را در زمان خود پیشگام کرد، صداقت تولستوی در به تصویر کشیدن احساسات پیچیده بود. نیکولنکا نسبت به اعضای خانواده و خدمتکارانش احساس گناه، شرم، غرور و حسادت میکند و درواقع احساسات متناقضی را تجربه میکند. تولستوی دوران کودکی را ایدهآل جلوه نمیدهد؛ درعوض، آن را به عنوان دورانی گیجکننده و از نظر احساسی غنی به تصویر کشیده است.
• آگاهی طبقاتی: در آن زمان فاصلهٔ طبقاتی در جامعهٔ روسیه بسیار مشهود بود و نیکولنکا حتی در کودکی نیز از تقسیمات اجتماعی و تفاوتهای بین خانوادههای اشرافی و خدمتکارانی که برای آنها کار میکنند، آگاه است. این حساسیت اولیه باعث شد تا اعتراض به نابرابری، نقدهای اخلاقی و اجتماعی در آثار بعدی تولستوی به وضوح مشاهده شود.
• موضوعات فلسفی: گرچه تولستوی هنگام نوشتن این رمان هنوز جوان بود، اما به سؤالات وجودی مثل ایدههایی در مورد هدف زندگی، معنای خوشبختی و اجتنابناپذیری رنج در این کتاب اشاره کرده است. اینها موضوعاتی هستند که تولستوی در آثار بعدی خود آنها را بهطور کامل بسط میدهد.
افتخارات و جوایز
از زمان انتشار «کودکی» در سال 1852، این اثر بلافاصله با موفقیت چشمگیری روبهرو شد. این کتاب در ۲۳ سالگی تولستوی به چاپ رسید و توجهٔ دیگر رماننویسان روسی از جمله «ایوان تورگنیف» (Ivan Turgenev) را به خود جلب کرد که تولستوی جوان را به عنوان چهرهای نوظهور در ادبیات روسیه معرفی کرد. از آنجایی که این کتاب در زمانی منتشر شد که هنوز اکثر جوایز ادبی بینالمللی مهم که امروزه میشناسیم هنوز وجود نداشتند، این کتاب جایزهٔ ادبی مهمی دریافت نکرد.این کتاب مناسب چه کسانی است؟
«کودکی» بسیار مناسب خوانندگانی است که از مطالعهٔ داستانهای دروننگر و شخصیتمحور لذت میبرند و در مورد رشد عاطفی و روانی ذهنی کودکان کنجکاو هستند. این کتاب بهویژه بسیار مناسب علاقهمندان به آثار تولستوی یا کتابهای زندگینامه، ادبیات روسی یا رئالیسم روانشناختی است. همچنین این کتاب انتخابی عالی برای خوانندگانی است که میخواهند آثار اولیهٔ یکی از بزرگترین رماننویسان جهان را بخوانند و متوجه بشوند که چطور این نویسنده توانست آثاری چنین بینظیر و تکرارنشدنی خلق کند.چرا رمان «کودکی» را بخوانیم؟
• صداقت عاطفی: تولستوی در این کتاب دوران کودکی را دورانی از شادی محض و معصومیت آرمانی ندانسته است، درعوض او احساسات واقعی مثل حسادت، غرور یا شرم را دقیقاً همانطور که یک کودک حساس و متفکر ممکن است احساس کند به تصویر کشیده است. این صداقت عاطفی باعث شده تا این داستان صمیمی و ملموس باشد.• عمق روانشناختی: برخلاف بسیاری از رمانهای آن زمان، «کودکی» بیشتر بر آنچه در ذهن شخصیت اتفاق میافتد تمرکز کرده است. شما میتوانید بفهمید که این کودک چگونه فکر و احساس میکند و همانطور که با تجربیات جدید روبهرو میشود با او همراه شوید و در غم و اندوهاش شریک شوید. بنابراین این کتاب در واقع یک نمونهٔ اولیه از رئالیسم روانشناختی در ادبیات است.
• مضامین مرتبط به دنیای امروز: گرچه داستان در روسیهٔ قرن نوزدهم اتفاق میافتد، اما احساسات و تجربیات آن مثل عشق خانوادگی، سردرگمی در مورد رفتار بزرگسالان، درد از دست دادن کسی که دوستش دارید و اولین آگاهی از اینکه دنیا همیشه عادلانه نیست جهانی هستند. از آنجایی که همهٔ ما دوران کودکی را تجربه کردهایم میتوانیم به راحتی با این کتاب ارتباط برقرار کنیم.
• کوتاه اما تأثیرگذار: کتاب «کودکی» حدوداً ۱۰۰ تا ۱۵۰ صفحه، بسته به ترجمه و نشر دارد ولی کتاب چندان طولانی نیست. با اینوجود بار احساسی و فکری داستان بسیار عمیق و تأثیرگذار است و تا مدتها با شما باقی میماند. بنابراین اگر میخواهید یک کتاب معنادار اما کوتاه بخوانید، این کتاب انتخابی بسیار عالی است.
• نقطهٔ شروعی مناسب برای مطالعهٔ ادبیات روسیه: این کتاب هم برای دوستداران ادبیات روسیه مناسب است و هم برای کسانی که دوست دارند مطالعه در این زمینه را شروع کنند. «کودکی» نقطهٔ شروعی برای درک جهانبینی، سبک نگارش و محیط اجتماعی روسیه در زمان تولستوی به شما ارائه میدهد. همچنین این کتاب مکمل آثار دیگر نویسندگان روسی مثل داستایوفسکی و تورگنیف است.
اگر میخواهید با نگارشی زیبا و احساسی صادقانه آشنا شوید و کاوشی در ذهن تولستوی داشته باشید، باید «کودکی» را بخوانید. تولستوی فقط داستانی ساده از زندگی یک کودک تعریف نکرده است، بلکه شما را به درون ذهن کودک و درواقع درون ذهن خودش میبرد تا سردرگمی، شادی، حسادت و شگفتی اوایل زندگی را به تصویر بکشد. این کتاب مقدمهای کوتاه اما قدرتمند از نبوغ تولستوی است.
دربارهٔ نویسنده
لئو تولستوی که در فارسی به او لِف تالستوی نیز میگویند، نویسندهٔ روسی است در ۹ سپتامبر ۱۸۲۸، در ملک خانوادگی خود در استان تولای روسیه به دنیا آمد و در نوامبر ۱۹۱۰ درگذشت. او کوچکترین بچه از چهار پسر خانواده بود. هنگامی که مادر تولستوی در ۱۸۳۰ درگذشت، پسرعموی پدرش مراقبت از کودکان را برعهده گرفت. هنگامی که پدر آنها کُنت نیکولای تولستوی تنها ۷ سال بعد درگذشت، عمهٔ آنها به عنوان قیم قانونی مسئولیت بچهها را برعهده گرفت. وقتی عمهشان فوت کرد لئو به همراه خواهرها و برادرانش با عمهٔ کوچکتر خود به کازارنِ روسیه نقلمکان کردند. گرچه تولستوی در سن کم با فقدانهای زیادی روبهرو شد، اما بعدها خاطرات دوران کودکی خود را در نوشتههایش بیعیبونقص نشان داد. تولستوی بیش از حد خوشگذران بود و درنهایت در سال ۱۸۴۷ دانشگاه را بدون هیچ مدرکی ترک کرد. او به املاک پدر و مادرش بازگشت و در آنجا به کشاورزی مشغول شد. او پس از مدتی متوجه شد که در کشاورزی شکست خواهد خورد اما توانست خاطراتش را در یک دفترچه بنویسد و همین آغاز عادتی مادامالعمر و الهامبخش بسیاری از داستانهای او شد.
تا اینکه برادر بزرگترش برای مرخصی سربازی به ملاقات او آمد و او را متقاعد کرد که به ارتش بپیوندد. بنابراین لئو در نوامبر ۱۸۴۵ به اوکراین منتقل شد و تا اوت ۱۸۵۵ در جنگهای کریمه حضور داشت.
دربارهٔ آثار تولستوی
تولستوی در دورانی که در ارتش خدمت میکرد، روی یک زندگینامه کار کرد و زیباترین خاطرات دوران کودکی خود را نوشت. در ۱۸۵۲ این زندگینامه در مجلهٔ «معاصر»، محبوبترین مجلهٔ آن زمان منتشر و تبدیل به اولین اثر منتشرشدهٔ تولستوی شد. پس از آن تولستوی شروع به نوشتن در مورد زندگی روزمرهٔ خود در ارتش قفقاز کرد. بااینحال این کار را تکمیل نکرد. او در دومین کتابش با عنوان «افسانههای سو استپوپل» (The Sebastopol sketches) یک تکنیک نوشتاری نسبتاً جدید را آزمایش کرد. هنگامی که جنگ در کریمه به پایان رسید او ارتش را ترک کرد و به روسیه بازگشت. در صحنهٔ ادبی سنت پترزبورگ با استقبال بینظیری مواجه شد. او که سرسخت و متکبر بود حاضر نشد با هیچ مکتب فکری خاصی متحد شود و خود را آنارشیست اعلام کرد و در سال ۱۸۵۷ به پاریس رفت. زمانی که آنجا بود تمامِ پول خود را قمار کرد و مجبور شد به خانهٔ خود در روسیه بازگردد. تولستوی که به همراه همسرش و فرزندانش در یاسانا پولیانا زندگی میکرد، بخش عمدهای از دهه ۱۸۶۰ را صرف نوشتن اولین رمان بزرگ خود «جنگ و صلح» (Peace and War) کرد.
در سال ۱۸۷۳ تولستوی شروع به کار بر روی دومین رمان معروف خود «آنا کارنینا» (Anna Karenina) کرد. او در طول دهههای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ به نوشتن داستان ادامه داد و یکی از موفقترین آثار بعدی او «مرگ ایوان ایلیچ» (The Death of Ivan Ilyich) بود. تا به امروز رمانهای تولستوی جزو بهترین دستاوردها و آثار ادبی به شمار میروند.
معرفی کتاب مشابه: چهره مرد هنرمند در جوانی (A Portrait of the Artist as a Young Man)
اگر به دنبال کتابی مشابه با «کودکی» میگردید که احساسی، دروننگر و دربارهٔ بزرگ شدن یا به سبک زندگینامه باشد، پیشنهاد میکنیم کتاب «چهره مرد هنرمند در جوانی» اثر جیمز جویس « James Joyce» را بخوانید. این کتاب رمانی نیمه-خودزندگینامه است که نویسنده در آن از دوران کودکی تا بزرگسالی شخصیت اصلی گفته که با هویت، خانواده، مذهب و هنر دستوپنجه نرم میکند. این کتاب گرچه سبکی چالشبرانگیزتر دارد اما سرشار از موضوعات عمیق روانشناختی است.«چهره مرد هنرمند در جوانی» بیدار روانی و هنر استیون دیدالوس را به تصویر کشیده است. یک پسر باهوش ایرلندی که در آغاز قرن بیستم بزرگ میشود. استیون با خاطرات اولیه و زندگی خانوادگیاش نشان میدهد که بهشدت تحت تأثیر کاتولیکها و ملیگرایی ایرلندی قرار گرفته و بنابراین رو به سمت قلدری، بیماری، تعصبات مذهبی و گناه اخلاقی میبرد.
شباهتها و پیوندها با «کودکی»
کتاب «چهره مرد هنرمند در جوانی» و «کودکیِ» تولستوی، هر دو روایتهایی دروننگرانه هستند که رشد روانی و عاطفی شخصیتها را در حین گذر از محیطهای مختلف و شکلدهی هویتشان از طریق تجربیاتی مثل شادی، رنج و مکاشفه را به تصویر کشیدهاند. • بلوغ: هر دو رمان بر سفر شخصیت اصلی از کودکی تا دوران بلوغ تمرکز کردهاند و دیدگاههای در حال تکامل آنها در مورد زندگی، اخلاق و جاهطلبیهای شخصیشان را برجسته کردهاند.
• نیمه ـ خودزندگینامه: به کتابی که بخشی از آن با الهام از زندگیِ خود نویسنده باشد، نیمه خودزندگینامه میگویند. هر دو رمان جنبههایی از زندگی خودِ نویسندگان را نشان میدهند و همین داستانها را عمیقاً شخصی و بازتابی از تجربیات نویسندگان کرده است.
• تأثیر خانواده و جامعه: شخصیتهای اصلی هر دو کتاب با انتظارات خانوادگی و هنجارهای اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند و هویتشان از طریق تعامل با شخصیتهای صاحب قدرت، اطرافیان و همسالانشان شکل میگیرد. رشد فلسفی و فکری هر دو کتاب بر بیداری شخصیتهای اصلی تأکید دارند و کنجکاوی و افکار در حال تکامل آنها را به نمایش میگذارند.
• عمق عاطفی و روانشناختی: روایتها بین روانشناختی غنی را در مورد درگیریهای درونی، ترسها و آرزوهای شخصیتها در اختیار خواننده قرار میدهند و همین هر دو کتاب را به آثاری عمیقاً دروننگر تبدیل کرده است.
جیمز جویس در این کتاب همچون «کودکی» به مضامینی مثل خودشناسی، بیداری افکار و تأثیر خانواده و جامعه در آن دوران بر افراد پرداخته است. هر دو شخصیت لحظههایی دردناک و ماجراهایی را پشت سر میگذارند که درک آنها از جهان را شکل میدهد. با اینکه جویس از جریان سیال ذهن و تولستوی از ساختار روایی برای داستانش استفاده کرده است، اما هر دو به طور مؤثری آشفتگی درونی و آرزوهای کودکی و جوانی را به تصویر کشیدهاند.
سخن پایانی
کتاب «کودکی» تنها نگاهی نوستالژیک به اوایل زندگی نینداخته است؛ بلکه کاوشی متفکرانه و صادقانه در باب بزرگ شدن است که با پیچیدگیهای عاطفی و پرسشهای فلسفی اولیه همراه شده است. تولستوی کتاب «کودکی» را به زبانی ساده و مستقیم اما با زیرلایههای فلسفی نوشته است. رمان طرح داستانی پیچیده یا قویای ندارد، اما در عوض اپیزودیک است و از تصاویر یا صحنههای کوچکی تشکیل شده، که رشد عاطفی شخصیت اصلی را به نمایش میگذارد. این تمرکز بر تجربهٔ درونی به جای کنش بیرونی، بر داستانهای روانشناختی بعدی تولستوی نیز تأثیر گذاشت و خواندن این بخش را ساده و بسیار جذاب کرده است.
تولستوی از طریق چشمان حساسِ یک کودک، خوانندگان را دعوت میکند تا شادیها، ترسها و سردرگمیهای بزرگ شدن در جامعهای ثروتمند در قرون نوزدهم روسیه را لمس کنند. قدرت این رمان نیز در صداقت آن نهفته است چون تولستوی دوران کودکی را ایدهآل جلوه نداده است، بلکه آن را با تمام تناقضاتش به تصویر کشیده است.
گرچه شاید «کودکی» در نگاهِ اول رمانی ساده به نظر برسد اما پیامی جاودانه در مورد تجربهٔ جهانی انسان از رشد، فقدان و خودشناسی دارد. برای خوانندگانی که به دنبال کتابی فراتر از داستانسرایی میگردند، این کتاب یک شاهکار آرام اما قدرتمند است که هنوز هم شایستهٔ توجه است.
شاید بپسندید














از این نویسنده













