

اگر اتفاقی برای من افتاد
انتشارات خانه فرهنگ و هنر گويا منتشر کرد :
رایان ریچاردسون طی پنج سال گذشته، هر شب آن کابوس هولناک را زندگی کرده است صدای ناگهانی باز شدن در اتومبیل ضربه ای محکم به سرش دستانی که او را از خودرو بیرون می کشند و فریاد دلخراش آلیسون نامزدش که در تاریکی طنین انداز می شود
از آلیسون و خودرو هیچ نشانی بر جای نماند و با آنکه شواهدی برای متهم ساختن رایان وجود نداشت و او با یاری وکیلی کاردان از مجازات در امان ماند افکار عمومی هرگز چنین بخششی را نپذیرفت. او زیر فشار بیامان ،رسانه ها پادکست ها و کاربران شبکه های اجتماعی زندگی پیشین خویش را ترک گفت نام خانوادگی اش را تغییر داد و قدم در مسیر تازه ای نهاد وارد دانشکده ی حقوق شد و تلاشی خستگی ناپذیر برای فراموشی گذشته را آغاز کرد.
اما گذشته همواره راهی برای بازگشت می یابد رایان در سفری تابستانی به ایتالیا همراه هم کلاسی هایش تماسی از پدرش دریافت می کند؛ تماسی که همه چیز را دگرگون می سازد خودروی آلیسون در اعماق دریاچه ای واقع در زادگاهش کشف شده است. درون آن جسد دو مرد ناشناس به چشم می خورد و پاکتی مرموز با پنج واژه به خط نامزدش اگر اتفاقی برای من افتاد
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













