

مویه هیل بیلی
انتشارات خانه فرهنگ و هنر گويا منتشر کرد :
وقتی این کتاب را نوشت هنوز تازه از سی سالگی رد شده ولی خودش خوب می دانست از همه اطرافیانش خوشبخت تر بوده. او از میان طبقه کارگر زیر خط فقر ایالات ندار و بی چیز آمریکا برخاسته بود. جایی که هرچه سر می گرداند یا اعتیاد می دید یا روابط پر آسیب و خانواده های از هم پاشیده. کافی است خودمان را جای او بگذاریم و تجسم کنیم ده ساله ایم و مادری که از زور مصرف توی حال خودش نیست کنار بزرگراه کتکمان زده و با تهدید به قتل سر به دنبالمان گذاشته و در این دم فقط پلیس می تواند نجاتمان دهد. سرنوشت بچه ای از این دست معلوم است و به راه والدینی خواهد رفت که از یکی سایه ای را بر سر دارد و از دیگری شبح تهدید. اینجا دستی از آسمان آمد. دو دست مادربزرگ و پدربزرگی که یک بند به او می گفتند آدم خوبی است و باید حواسش به خودش باشد. درس بخواند و آدمی شود که هست. از همان دم نخستین بـه او حس ارزش دادند و دست زیر بالش گرفتند و این همان بختی بود که در خانه اش را زد. بختی که قدرش را اینگونه دانست که چنین کتابی را از زندگی خودش بنویسد و به آن ها تقدیم کند. یک دهه بعد بخت همچنان با او یار بود و الان پایش به کاخ سفید رسیده و معاون ریاست جمهوری ایالات متحده ی آمریکاست.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













