%10


دفعات مشاهده کتاب
89
علاقهمندان به این کتاب
0
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
0
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات عینک منتشر کرد :
ایستادم جلوی آینه و زیپ لباس صورتی ام را کشیدم بالا. مامان دوخته بود برایم. لپ هایم رنگ لباس شد. ازش خوشم آمد. چرخیدم دور خودم. دامن دایره زد و رفت بالا و پاهای تپلم توی آیینه پیدا شد. در اتاق بسته شد و بابا آمد توی آینه. نگاهش مثل همیشه نبود چند وقتی میشد با تنفر نگاهم نمی کرد. چشم هایش قرمز قرمز بود و می ترسیدم از نگاهش. دور شدم از آیینه بابا نزدیک شد دستش را گذاشت روی بازوهایم. پوستم از داغی دستش سوخت. تندتند نفس می کشید می لرزیدم و می لرزیدم و نمی توانستم جم بخورم. چشم بستم و جیغ زدم مامان دوید توی اتاق بابا رفت بیرون.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
111 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
100 گرم
سال انتشار
1404
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














117٬000 تومان
130٬000
%10