

درنایی در میان گرگ ها
نشر ایرانبان منتشر کرد:
سال 1506، پادشاهی چوسان و مردمی زیر سلطهی ستمگرانهی پادشاه یونسن خونخوار و هوسباز.
ایزول دختری هفدهساله در این دوران است که زندگی آرام و دوستداشتنی و بهدور از هرگونه خطرش به ناگاه زیرورو میشود.
پادشاه این بار خواهر او را دزدیده است. ایزول که حالا جز خواهر خود کسی را ندارد کمر به پیداکردن او میبندد و یک تنه برای باز پسگیری خواهر خود از ظالمترین پادشاهی که کُره تاکنون به خود دیده، قدم در راهی سخت میگذارد.
شاهزاده دهیون، برادر ناتنی و محبوب شاه، راز خطرناکی را در سینه حمل میکند. رازی که شاید درنهایت او را به کام مرگ بکشاند. و دست سرنوشت این دو، ایزل و دهیون را بر سر راه هم قرار داده و روزگارشان را با هم گره میزند. یکی در تلاش برای نجاتدادن خواهر خود و دیگری در تلاش برای نجات دادن روح خود.
فروشگاه اینترنتی30 بوک
دربارهٔ کتاب
.
وقایع رمان «درنایی در میان گرگها» در دوران چوسان و در سال ۱۵۰۶ تحت سلطنت ظالمانهٔ پادشاه یونسان رخ میدهد. دورانی که مردم آن نمیتوانند مانع مصادرهٔ زمینهایشان، ممنوعیت و سوزاندن کتابها، آدمربایی و سوءاستفادهٔ وحشتناک از زنان و دختران شوند. ایزول هفدهساله، باوجود آشفتگیهای پادشاهی، زندگی مرفه و آرامی را میگذراند. وقتی خواهر بزرگترش سویون، به آخرین طعمهٔ پادشاه تبدیل میشود، ایزول امنیت نسبی روستای خود را ترک میکند و از طریق سرزمین ممنوعه به پایتخت سفر میکند تا خواهرش را نجات بدهد، اما او به زودی متوجه میشود که قدرت پادشاه مطلق است و به چالش کشیدن حکومت او به معنای مرگ حتمی است.
شاهزاده دهیون تمام عمرش را زیر سایهٔ وحشتناک برادر ناتنی و نفرتانگیزش گذرانده است که اکنون پادشاه است. دهیون که مجبور به تماشای غارتگری پادشاه از طریق اعدامها و سوءاستفادهٔ گسترده از مردم عادی است، سخت تلاش میکند تا راهی برای سرنگونی همیشگی برادر ناتنیاش پیدا کند. وقتی کودتایی ترتیب میدهد، میداند که شکستخوردن آن به معنای مرگ خودش است و او برای انجام این کار به کمک نیاز دارد، گرچه هیچ راهی وجود ندارد که او بفهمد به چه کسی میتواند اعتماد کند.
وقتی سرنوشت ایزول و دهیون را سر راه هم قرار میدهد، نفرت آنها نسبت به یکدیگر، تنها با نفرت متقابلشان از پادشاه جبران میشود. آنها که ارتباطات خانوادگی ایزول و دسترسی سلطنتی دهیون را دارند، با اکراه به نیروهای متفق میپیوندند تا خطرناکترین قماری را که پادشاهی تابهحال به خود دیده، آغاز کنند.
آنها میخواهند خواهر ایزول را نجات دهند، مردم را آزاد کرده و ظلم را نابود کنند.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«درنایی در میان گرگها» یک رمان تاریخی و بهطرز شگفتآوری قدرتمند است که به بررسی تأثیر مخرب استبداد، قدرت خاموش مقاومت، شورش و آیندهای نامعلوم میپردازد. برخی از ویژگیهای شاخص این کتاب عبارتاند از:• نقد استبداد و قدرت: نویسنده در این رمان، سلطنت پادشاه یونسان را نمادی از اقتدار بیقید و بند میداند و نشان میدهد چگونه قدرت مطلق منجر به ظلم، سانسور و غیرانسانیشدن وضعیت میشود. ایزول و شاهزاده نیز مسیرهای متفاوتی را برای مقاومت نشان میدهند که یکی ناشی از فقدان و دیگری ناشی از گناه است و انگیزههای ظریف و تأثیر آن را مشخص میکند.
• فداکاری و خانواده: سفر ایزول ریشه در عشق او به خواهرش داد و تحول او از دختری بیسرپرست به یک شورشی مصمم، هزینههای عاطفی و عشق برای عزیزان را برجسته میکند. همچنین نویسنده سعی کرده است خشونت مردسالارانه را نقد کند و بر عامیت زنانه و امتناع از سکوت در مواجهه با بیعدالتی تأکید کرده است.
• واقعگرایی تاریخی: نویسنده این رمان را با الهام از وقایع حقیقی تاریخی نوشته است و جزئيات تاریخی را با داستانی تخیلی در هم آمیخته و گذشته را بیواسطه و عمیقاً انسانی جلوه میدهد. هور از طریق شخصیتهای غنی و داستانی منسجم، نشان میدهدکه چگونه قدرت فساد میآورد و چگونه تروما هویت را شکل میدهد.
افتخارات و جوایز
.
از زمان انتشار «درنایی در میان گرگها» در سال ۲۰۲۴ این اثر با استقبال چشمگیری از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده است و جوایز بسیار زیادی دریافت کرده است. برخی از افتخارات و جوایز آن عبارتاند از:• برگزیدهٔ جوایز متعدد ادبی
• پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز
• نامزد دریافت جایزهٔ ادگار (AN EDGAR AWARD NOMINEE)
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
«درنایی در میان گرگها» اثری خواندنی و قدرتمند برای هر کسی است که به مطالعهٔ داستانهای عاشقانهٔ تاریخی، دسیسههای سیاسی و شخصیتهای قوی و پیچیده علاقه دارد. این کتاب برای خوانندگان جوان و بزرگسالانی است که به روایتهای نوشته شده از وقایع تاریخی و مطالعهٔ عاشقانههای پُرجنبوجوش علاقه دارند. اگر به تاریخ کُره، فداکاریهای خانوادگی یا شورش و مبارزه علاقه داشته باشید، مطالعهٔ این رمان تجربهای جذاب و تأملبرانگیز برایتان خواهد بود.چرا رمان «درنایی در میان گرگها» را بخوانیم؟
.
• فضای تاریخی قدرتمند: این رمان در دوران چوسان میگذرد و وقایع تاریخی کشور کُره در ۱۵۰۶ را زنده میکند و خوانندگان را به دنیایی از فساد سلطنتی، سانسور، شورش و مقاومت میکشاند؛ درحالیکه کل وقایع رمان با حوادث واقعی تاریخی درآمیخته شدهاند.• یک داستان فانتزی و تاریخی اما عاشقانه: در قلب این کتاب، مأموریت ناامیدانهٔ ایزول برای نجات خواهرش قرار دارد که به هر تصمیمی که او میگیرد بار عاطفی میبخشد و باعث میشود که خطرات داستان عمیقاً شخصی بهنظر برسند.
• شخصیتهای پیچیده و چند لایه: هم ایزول و هم شاهزاده دهیون دستخوش تحولات قدرتمندی میشوند و با گناه، وظیفه و هویت به شیوههای مختلف دستوپنجه نرم میکنند. آنها باید حین حفظ جان خود، خانواده و کشور را نیز نجات بدهند.
• مقاومت و فداکاری: داستان به بررسی معنای ایستادگی در برابر بیعدالتی میپردازد و نشان میدهد حتی اگر هزینهٔ آن بالا باشد، باید مقاومت کرد. همچنین نویسنده در این داستان نگاهی ظریف به شجاعت در اشکال مختلف انداخته است.
• قهرمان زن قوی: رمان از طریق سفر ایزول، یک شخصیت زن قوی و قدرتمند را به تصویر کشیده است و همین کتاب را بهویژه برای خوانندگانی که به قهرمانان قوی و چندبُعدی علاقه دارند، تبدیل به یک کتاب خواندنی کرده است.
• نثر غنی و روان: نثر هور زیبا و خاطرهانگیز است و خوانندگان را با ظرافت به درون آشفتگیهای عاطفی و سیاسی آن دوران میکشاند.
کتاب «درنایی در میان گرگها» کتابی خواندنی برای هر کسی است که به داستانهای عاشقانه و هیجانانگیز، عمیق و تاریخی علاقهمند است. این کتاب با پسزمینهای غنی و روایتی سرشار از احساسات، نهتنها فصلی بیرحم از تاریخ را روشن میکند، بلکه به موضوعاتی مانند عدالت، وفاداری و شجاعتی که برای مقابله با استبداد لازم است نیز میپردازد.
دربارهٔ نویسنده
.
جون هور نویسندهٔ اهل کُره جنوبی، نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز و برندهٔ جوایز متعدد برای نوشتن کتابهای تاریخی نوجوانان است. از جمله داستانهایش میتوانیم به «سکوت استخوانها» (The Silence of Bones) و «قصر سرخ» (The Red Palace) اشاره کنیم که «قصر سرخ» به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. جون در کره جنوبی به دنیا آمد ولی در ایالات متحده، کانادا و کره جنوبی بزرگ شد و سپس در دانشگاه تورنتو به تحصیل در رشتهٔ تاریخ و ادبیات پرداخت و در کتابخانهٔ عمومی این شهر مشغول به کار شد. او هم اکنون به همراه خانوادهاش در تورنتو زندگی میکند.معرفی کتاب مشابه: دختری که به اعماق دریا افتاد (The Girl Who Fell Beneath the Sea)
.
اگر به دنبال رمانهای فانتزی و خواندنی میگردید که به موضوعاتی مانند شجاعت و فداکاری و مبارزه با ناعدالتی میپردازند، کتاب «دختری که به اعماق دریا افتاد» اثر اکسی اوه (Axie Oh) را بخوانید که یک بازآفرینی باشکوه و غنی از یک داستان عامیانهٔ کرهای است.کتاب داستان دختر شجاعی به نام مینا را روایت میکند که خود را به جای معشوق برادرش، به دریا میاندازد تا فدای خدای دریا کند. اما بهجای غرق شدن، به قلمرو ارواح میرود؛ دنیایی از خدایان، شیاطین و جادوی باستانی را کشف کند. او متوجه میشود که خدای دریا در خوابی جادویی گرفتار شده و سرنوشت مردم در هالهای از ابهام است. او حالا باید اسرار این قلمرو را کشف کند، سرنوشت را به چالش بکشد و مردم سرزمین خودش را هم نجات بدهد.
شباهتها و پیوندها با «درنایی در میان گرگها»
.
این دو کتاب گرچه دو ژانر متفاوت دارند اما هر دو بر فداکاری، مقاومت و قدرت زنان جوانی متمرکز شدهاند که در جهانهای سرکوبگر سعی میکنند راه خود را به پیش ببرند. هر دو رمان قهرمانانی را به تصویر میکشند که با میل و رغبت جانِ خود را برای محافظت از عزیزانشان به خطر میاندازند و شباهتهای بسیاری به هم دارند.• قهرمانان زن فداکار: مینا و ایزول هر دو داوطلبانه جان خود را به خطر میاندازند تا کسی که دوستش دارند را نجات بدهند و با همین کار موضوعاتی مثل وفاداری و شجاعت را برجسته کردهاند. هر دو شخصیت باید با نیروهای قدرتمندی مقابله کنند تا بتوانند سرزمینشان از ظلم و ستم رها سازند و هزینهٔ سرپیچی در جهانهای ناعادلانه را بپردازند.
• داستانهایی بر اساس اسطورهها و تاریخ: داستان «دختری که به اعماق دریا افتاد» ریشه در داستانهای اساطیری کشور کُره و قلمرو ارواح دارد؛ داستان ایزول نیز براساس وقایع تاریخی واقعی سلسلهٔ چوسان نوشته شده است و هر دو نویسنده از میراث فرهنگی قوی کشور کُره برای تعمق داستانسرایی خود استفاده کردهاند.
• هویت و دگرگونی: هر دو قهرمان، سفری عمیق و شخصی را پشت سر میگذارند و در نتیجهٔ آن قدرت درونی خود را کشف میکنند و فراتر از انتظارات اجتماعی یا نقشهای خانوادگی، خود را از نو تعریف میکنند و جهان را نیز دگرگون میکنند.
• نثر غنی و فراگیر: هر دو نویسنده جهانهای زنده، خیالی و تاریخی غنی را خلق کردهاند و خوانندگان را به محیطهایی با بافت غنی میکشانند که هم جادویی هستند و هم عمیقاً واقعی و انسانی بهنظر میرسند.
هر دو کتاب با نثری غنی و پس زمینههای فرهنگی متعدد از کشور کُره، به بررسی هویت، سرنوشت و شجاعت کسانی میپردازند که سرنوشت خود را به چالش میکشند و هویت واقعی خود را کشف میکنند. قهرمانان هر دو داستان با شجاعت و فداکاری نهتنها خانوادهشان را، بلکه مردم یک سرزمین را نجات میدهند.
سخن پایانی
.
«درنایی در میان گرگها» داستانی تکاندهنده از مقاومت و تأملی قوی در عدالت و تأثیرات ماندگار آن است. جون هور از طریق تلاشهای ناامیدانهٔ ایزول و آشفتگیهای درونی شاهزاده دهیون، روایتی را خلق کرده تا نشان دهد چگونه حتی خاموشترین صداها نیز میتوانند وقتی شجاعت در مکانهای آرام ریشه میدواند، جرقهٔ تغییر را بزنند.پسزمینهٔ تاریخی این کتاب به خوانندگان یادآور میشود که مبارزه علیه استبداد نهتنها سیاسی، بلکه گاهی نیز میتواند عمیقاً شخصی باشد. این رمان فراتر از طرح جذابش، اصالت احساسی را به تصویر کشیده است و اشکال مختلفی را که مقاومت میتواند به خود بگیرد را به نمایش میگذارد و شخشصیتها هرگز به کهنالگوهای ساده تقلیل نمییابند.
در عوض شخصیتهای این کتاب، نقص دارند، آسیبپذیرند و دائماً در حال تکامل هستند و همین واقعگرایی و قدرت را به انتخابهای آنها افزوده است. این صداقتِ احساسی، کتاب را از یک داستان سادهٔ تاریخی، به تأملی در معنای شجاعت تغییر داده است.
این رمان ادای احترامی به کسانی است که مقاومت میکنند، زنده میمانند وعلیه ظلم و ستم سخن میگویند، حتی زمانی که مجبور شوند هزینهٔ گزافی برای آن پرداخت کنند. جون هور با داستانی مهیج و شخصیتهای غنی به خواننده متذکر میشود که حاکمان ظالم پایدار نیستند و این داستانی است که در ذهن خوانندگان باقی میماند و از خود بپرسند چگونه ممکن است در مواجهه با بیعدالتی عمل کنند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
من و خواهر بزرگم پیش از این هم با وقایعی خوفانگیز روبهرو شده بودیم؛ مثلاً وقتی سربازان سلطنتی والدینمان را به قتل رساندند و ما قبل از اینکه به جزیرهای در دوردستها تبعید شویم، به خانهی مادربزرگ گریختیم. غم و اندوه باعث تضعیف پیوند در حال نابودیمان شده و ما را به غریبههایی بدل کرده بود که زیر سقف مادربزرگمان زندگی میکردیم و تعاملاتمان به غرولندهایی زیرلبی، زمزمههای کوتاه و نگاههای تند محدود شده بود. شکی نداشتم که مادربزرگ بعد از پیداکردن یادداشت من که در آن نوشته و اعلام کرده بودم برای یافتن خواهر گمشدهام خانه را ترک کردهام، شگفتزده شده بود.این تصمیم حتی خودم را هم شگفتزده کرده بود.
وقتی از نظر عاطفی از سویون دور بودم، او را به چشم خواهری میدیدم که باری بر دوشم بود و رفتارهای متظاهرانه و شبیه به قربانیانش همیشه آزارم میداد. اما حالا در طی این سه روزی که غرق در وحشت سپری میشد، قلبم به خاطرات او چنگ زده بود.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













