دختران طبقه 13

پشت درهای یک هتل قدیمی، رازی مخوف پنهان شده و در انتظار کشف‌شدن است. وقتی کارآگاه ماریا میلر به صحنهٔ یک قتل وحشیانه فراخوانده می‌شود، شواهد او را به قلب ساختمانی فراموش‌شده با گذشته‌ای وحشتناک می‌کشاند. او هر چه بیشتر در پرونده کاوش می‌کند، مشخص می‌شود که سایه‌های هتل چیزی بیش از گردوغبار را در خود پنهان کرده‌اند، شاید آن‌ها قاتلی را پنهان کرده‌اند که دقیقاً می‌داند چگونه با ترس بازی کند. کتاب «دختران طبقه‌ی ۱۳» (The Girls on Floor 13) اثر هلن فایفر (Helen Phifer) نویسندهٔ داستان‌های جنایی است. رمانی معمایی-هیجانی و پلیسی که داستان را با ماجراهای ماوراءالطبیعه درهم آمیخته است و اثری جذاب و خواندنی برای طرفداران داستان‌های جنایی تاریک و شخصیت‌محور است.

درباره‌ٔ کتاب

 .
«دختران طبقه‌ی ۱۳» یک داستان جنایی بسیار خواندنی است. وقتی اجساد دو دختر نوجوان در اتاق یک هتل قدیمی در شهر نیویورک کشف می‌شوند، کارآگاه ماریا میلر به صحنهٔ جرم فراخوانده می‌شود. قرار بود این دو دختر که بهترین دوستان هم هستند، در یک مهمانی شبانه در حومهٔ شهر، کیلومترها دورتر از این مکان باشند. هیچ سابقه‌ای از رزرو اتاق در طبقهٔ سیزدهم وجود ندارد، این دختران در آن‌جا چه می‌کردند؟

پیام‌های شوم روی تلفن‌های دختران نشان می‌دهد که آن‌ها به‌خاطر شهرت هتل به وجود ارواح، به‌عنوان طعمه به آنجا کشانده شده‌اند. دی‌اِن‌اِی قاتل در هیچ کجا بر جای نمانده و تلاش‌های ماریا برای ردیابی هویت قاتل به بن‌بست می‌خورد. اما ماریا شکی ندارد که قاتل در هتل کار می‌کند؛ وگرنه دختران چطوری به اتاق دسترسی پیدا کرده‌اند و فهمیده‌اند که اتاق خالی است؟

ماریا به سرعت سعی می‌کند به سراغ بازجویی از کارکنان هتل برود قبل از این‌که جسد دیگری پیدا شود، اما مدیر هتل مقاله‌ای قدیمی در مورد یک قتل دوگانهٔ مشابه در دهه‌های  قبل را به اون نشان می‌دهد. آیا این پرونده‌ها ممکن است بهم مرتبط باشند؟ پس از این‌که مظنون کلیدی ماجرا در خانه‌اش مُرده پیدا می‌شود، کشفی در اتاق هتل لرزه بر اندام ماریا می‌اندازد. آیا ماریا می‌تواند قبل از این‌که قربانی بعدی اتاق سیزدهم شود، اسرار آن را کشف کند؟

ویژگی‌های برجسته‌ٔ کتاب 
.

«دختران طبقه‌ی ۱۳» یک معمای وهم‌آلود و تاریک است که درعین‌حال شخصیت اصلی‌اش را به قلمرویی ماورائی سوق می‌دهد. برخی از ویژگی‌های شاخص این کتاب عبارت‌اند از: 

• تریلر روانشناسی و جنایی با عناصر ماوراءالطبیعه: این کتاب یک داستان کارآگاهی معمولی نیز و نویسنده آن را با عناصر ماوراءالطبیعه ترکیب کرده تا فضایی پرتنش ایجاد کند که در آن مرز بین واقعیت و وحشت محو شده است. سبک نوشتاری هلن فایفر مستقیم و گیرا است و به‌گونه‌ای طراحی شده که خواننده را به خواندن بیشتر ترغیب کند.
• محیط وهم‌آلود: محیط ترسناک رمان به‌ویژه طبقهٔ ۱۳ هتل، تقریباً به یک شخصیت در داستان تبدیل می‌شود و نمادی از اسرار پنهان و آسیب‌های گذاشته است. این مکان با استفاده از حال‌وهوای افسانه‌های شهری باعث آشفته‌کردن شخصیت‌ها و خوانندگان می‌شود و عنصر تعلیق را به داستان افزوده است.
• رمزورازهای پنهان: قتل‌های زمان حال، باعث می‌شود که رویدادهای هولناک گذشته آشکار شوند و نشان می‌دهد که چگونه تراژدی‌های حل‌نشده می‌توانند در طول زمان طنین‌انداز شوند. قاتل از کنجکاوی ترس قربانیان سوءاستفاده می‌کند و از طریق ابزارهای روان‌شناختی آن‌ها را فریب می‌دهد.
• اعتماد و خیانت: با عمیق‌تر شدن تحقیقات کارآگاه ماریا میلر، او مجبور می‌شود از خود بپرسد که به چه کسی می‌تواند اعتماد کند و این‌که آیا افراد مرتبط با پروندهٔ قدیمی و حتی نزدیکانش قابل اعتماد هستند یا خیر. او طی داستان مصمم و تیزبین می‌شود و یک قهرمان قابل درک اما پیچیده است. 

افتخارات و جوایز 
.

از زمان انتشار «دختران طبقه‌ی ۱۳» در سال ۲۰۲۴ این اثر با استقبال چشمگیری از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شد و مورد تحسین قرار گرفت اما تاکنون هیچ جایزه ادبی یا رسمی دریافت نکرده است.

بازخوردها به رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳»
.

• خیلی عالیه... نمی‌تونم به اندازهٔ کافی توضیح بدم که چطور این یکی از بهترین کتاب‌های جنایی، معمایی و ماوراءالطبیعه بود که تا حالا خوندم! نقد خواننده
• عاشقش شدم! از هیجان این کتاب لذت بُردم و تبدیل به خوانندهٔ وفادار این نویسنده شدم. برای جلد بعدی صبر و قرار ندارم. نقد خواننده
• کل داستان باعث شد ان‌قدر سریع صفحات رو ورق بزنم که مطمئنم انرژیم تموم شد... فضای داستان فوق‌العاده و دلهره‌آور بود و هیچ راهی برای زمین گذاشتن کتاب نداشتم. خدای من، این منو شگفت‌زده کرد. به شدت خوندنشو توصیه می‌کنم. نقد خواننده

این کتاب مناسب چه کسانی است؟ 
.

رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳» برای طرفداران کاترین اسلاتر، مری استون و ای‌.جی ریورز بسیار خواندنی است و شما را وادار می‌کند تا صفحه به صفحه با این ماجرای نفس‌گیر پیش بروید و در انتها با چراغ‌های روشن بخوابید. این کتاب انتخابی عالی برای خوانندگانی است که از مطالعهٔ داستان‌های مهیج روان‌شناختی با ریتم تند و با محوریت کارآگاه زن قوی لذت می‌برند. همچنین اگر طرفدار داستان‌های جنایی بریتانیایی هستید که در یک فضای تاریک رخ می‌دهد، از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهید بُرد.

چرا رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳» را بخوانیم؟
. 

• داستانی پلیسی جذاب و سریع: فصل‌های کوتاه و پیچش‌های مداوم داستان به شدت خواننده را به خود جذب می‌کند و زمین گذاشتن کتاب بسیار دشوار است. 
• کارآگاه زن قوی و قابل درک: کارآگاه ماریا میلر شخصیتی مصمم و پیچیده است که در این داستان سعی می‌کند بین زندگی شخصی و تحقیقات دشوار تعادل برقرار کند و به داستان عمق احساسی می‌بخشد. 
• فضای جذاب و پُرتنش: هتلی که در داستان وقایع در آن رخ می‌دهد حال‌وهوایی ترسناک و جالب دارد و فضا را برای طرفداران داستان‌های جنایی بسیار وهم‌آور و پُرتعلیق کرده است.
• پیچش‌ها و رازها: اگر از حدس زدن پایان کتاب‌ها یا کشف انگیزه‌های پنهان لذت می‌برید، این کتاب شگفتی‌های بسیار زیادی برایتان خواهد داشت.
• ایده‌آل برای طرفداران داستان‌های جنایی: اگر به مطالعهٔ داستان‌های جنایی پُرهیجان و پُرتنش علاقه دارید یا دوست دارید یک داستان نفس‌گیر بخوانید و ساعتی سرگرم‌ شوید، این کتاب را بخوانید.

اگر به رمان‌های پلیسی مهیج علاقه دارند باید رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳» را بخوانید. این کتاب از آن نوع داستان‌هایی است که به سرعت شما را جذب می‌کند و پیچش‌های آن شما را در حدس و گمان نگه می‌دارد و فضای ترسناک آن به تعلیق داستان می‌افزاید. این کتاب فقط دربارهٔ حل یک قتل نیست، بلکه داستانی از کشف اسرار تاریک گذشته است.

درباره‌ٔ نویسنده 
.

هلن فایفر نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز و کتاب‌های جنایی بسیار محبوبی است و تاکنون بیش از نیم میلیون نسخه از کتاب‌هایش در سراسر جهان به فروش رفته‌اند. او در شهر شلوغ بارواین‌فرنس (Barrow-in-Furness) زندگی می‌کند که کیلومترها خط ساحلی آن را احاطه کرده است و با ماشین می‌توان به منطقهٔ باشکوه دریاچهٔ انگلیس رسید. هلن عاشق مطالعهٔ کتاب‌هایی است که او را تا سرحد مرگ می‌ترساند و تا ابد از استیون کینگ، دین کونتز و جیمر هربرت برای نوشتن کتاب‌های ترسناک‌شان سپاسگزار است. او که هیچ‌گاه از خواندن داستان‌های ترسناک سیر نمی‌شد، تصمیم گرفت داستان خودش را بنویسند و اولین رمانش با عنوان «خانهٔ ارواح» (The Ghost House) که در اکتبر ۲۰۱۳ به چاپ رسید، تبدیل به پرفروش‌ترین کتاب جهانی شد.

معرفی کتاب‌ مشابه: دختران مطرود (The Broken Girls)
.

اگر عاشق معما و تعلیق با چاشنی ژانر گوتیک یا وهم‌آلود هستید و به‌خصوص داستان‌هایی که در آن‌ها گذشته با حال ترکیب می‌شود، کتاب «دختران مطرود» اثر سیمون سنت جیمز (Simone St. James) را نیز بخوانید. نویسنده در این رمان نیز به کشف اسرار تاریک، جنایت‌های پنهان و عناصر ماوراءالطبیعی پرداخته است.

رمان «دختران مطرود» مربوط به یک مدرسهٔ شبانه‌روزی می‌شود که شایعه شده جن‌زده است. داستان پس از پرش زمانی به سال ۲۰۱۴ می‌رسد و داستان روزنامه‌نگاری را تعریف می‌کند که پس از بیست سال هنوز نتوانسته با قتل حل‌نشدهٔ خواهرش که جنازه‌اش در نزدیکی این مدرسهٔ شبانه‌روزی پیدا شده کنار بیاید. مرمت این مدرسهٔ قدیمی باعث می‌شود تا فیونا دوباره به سراغ این مدرسه برود و اسرار مدفون‌شدهٔ آن را پیدا کند.

شباهت‌ها و پیوندها با «دختران طبقه‌ی ۱۳» 
.

این دو کتاب معمایی هر دو حول مؤسسات قدیمی و متروکه‌ای می‌چرخند که اسرار تاریکی را پنهان کرده‌اند. در «دختران مطرود» با محیط وهم‌آلود یک مدرسهٔ شبانه‌روزی به قلب داستان وارد می‌شوید و در «دختران طبقه‌ی ۱۳» در یک هتل قدیمی نقش داستان کلید می‌خورد. هر دو نویسنده از مکان‌های وهم‌آلود استفاده کرده‌اند تا آسیب‌های روحی شخصیت‌ها و اسرار مختلفی را به تصویر بکشند.

• فضاهای خالی از سکنه و دلهره‌آور: هر دو رمان حول مکان‌های متروکه و وهم‌آور می‌چرخند که حال‌وهوایی دلهره‌آور و تعلیق‌آمیز ایجاد می‌کنند که برای تنش داستان حیاتی است. 
• دو خط زمانی و گذشته‌های پنهان: نویسنده در رمان «دختران مطرود» دو خط زمانی را از گذشته و حال به‌هم پیوند داده است، رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳» نیز جنایات گذشته مرتبط با وقایع امروزی را آشکار می‌کند و کشف اسرار را به عنصری کلیدی در هر دو تبدیل کرده است.
• شخصیت‌های اصلی زن قوی: هر دو کتاب شخصیت‌های زن مصممی را به تصویر می‌کشند که‌ نه‌تنها در حال تحقیق در مورد جنایات هستند، بلکه از نظر احساسی نیز با پرونده‌ها درگیر می‌شوند و داستان را به چیزی بیش از یک روایت سادهٔ کارآگاهی تبدیل می‌کنند.
• رازها و آسیب‌های روحی: گذشته‌های پنهان، رازهای خانوادگی و آسیب‌های عاطفی نقش محوری در هر دو کتاب ایفا می‌کنند و به معماها عمق می‌بخشند و جنایات را به تاریخچه‌های شخصی مربوط می‌کنند.
• تعلیق و درگیری عاطفی: ترکیب حل معما با داستان‌های عمیق عاطفی در هر دو داستان، این دو کتاب را برای خوانندگانی که از داستان‌های مهیج و احساسی لذت می‌برند، بسیار جذاب کرده است.

هر دو نویسنده در این دو کتاب پرونده‌های جذابی را به تصویر کشیده‌اند و داستانی عمیق را به نمایش گذاشته‌اند. این داستان‌ها فقط دربارهٔ حل چند جنایت ساده نیستند، بلکه در مورد مواجهه با ارواح گذشته چه به معنای واقعی کلمه و چه به معنای احساسی و یافتن راه‌حلی عمیقاً شخصی هستند و همین این دو کتاب را بسیار خواندنی و منحصربه‌فرد کرده است.

سخن پایانی
.

رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳» ترکیبی جذاب از تعلیق و معماهای پلیسی است و همین آن را به اثری برجسته در داستان‌های جنایی معاصر بریتانیا تبدیل کرده است. این رمان با روایت سریع و پیچش‌های داستانی جذاب خود، موفق شده است تا نظر خوانندگان بسیاری را تا انتها به خود جلب کند.

هل فایفر با ایجاد فضایی وهم‌آلود در یک هتل، پس‌زمینه‌ای جذاب و تاریک به داستان اضافه کرده تا به تنش رمان بیفزاید. این محیط نه‌تنها به عنوان صحنه‌ای دلهره‌آور بر جنایت عمل می‌کند، بلکه نمادی از اسرار تاریک و آسیب‌های پنهانی است که با پیشرفت تحقیقات به مرور آشکار می‌شود.

یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت این رمان، به‌تصویر کشیدن کارآگاه میلر است که داستان شخصی و تلاش‌هایش برای حل پرونده به این روایت عمق خاصی بخشیده است. این کتاب به جای این‌که صرفاً یک داستان روایی باشد، به پیچیدگی‌های عاطفی شخصیت اصلی نیز پرداخته و او را قابل درک و انسانی‌تر کرده است.

تعادلی که بین توسعهٔ شخصیت و طرح داستان برقرار شده، رمان «دختران طبقه‌ی ۱۳» را تبدیل به داستانی چندلایه و عمیق کرده است. در پایان باید این‌طور گفت که این رمان برای هر کسی است که از مطالعهٔ تریلرهای روان‌شناختی با شخصیت‌های قوی و فضای پُر از تنش لذت می‌برد. داستان‌سرایی مؤثر و ریتم پُرتعلیق این کتاب، آن را در میان آثار مشابه متمایز کرده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
.

صدای میشل، هم‌زمان که با مادر دوری صحبت می‌کرد از راه‌پله‌ها نزدیک و نزدیک‌تر شد. میشل بهترین دوست دوری بود و مادر دوری بیش از هر کس دیگر – حتی دختر خودش ـ به او اطمینان داشت و با خیال راحت ساعت‌ها آن دو را با یکدیگر تنها می‌گذاشت. دوری به رفتار نامناسب خودش در بسیاری از مواقع آگاه بود. هرگاه که میشل به دیدن آن‌ها می‌رفت بیشتر از دوری با مادرش صحبت می‌کرد. البته او میشل بود، دختری استثنایی که می‌توانست با هر کسی درباره‌ی هر موضوعی ساعت‌ها حرف بزند؛ اما دوری دوست نداشت مادرش سر از کارهای او در بیاورد. یک‌بار که خواسته بود درباره‌ی ارواح هتل پارکر یا آخرین قسمت از برنامه شکارچیان ارواح با مادرش صحبت کند مادرش سری تکان داد و با بی‌تفاوتی از کنار او رد شد. پس از چند ضربه آرام به درب مشیل وارد اتاق دوری شد

«مادرت از اینکه دوباره زباله‌ها رو بیرون نبردی و ظرف‌های کثیف رو توی ماشین ظرف‌شویی نذاشتی از دستت دلخوره.»