زنی از میان تاریکی (جیبی)
نشر رایبد منتشر کرد:
ساموئل دشیل همت در 27 می 1894 در مریلند به دنیا آمد. کودکی او با فقر و نبود آموزش رسمی سپری شد. این تجربیات ابتدایی رد پای عمیقی بر آثار بعدی او باقی گذاشت و به کارهای او اصالت و عمق خاصی بخشید. ورود همت به دنیای داستان‌های کارآگاهی به شدت از تجربیات شخصی‌اش تاثیر گرفته بود. در بیست سالگی در آژانس کارآگاهی ملی پینکرتون مشغول کار شد، شغلی که به او بینشی دست اول از پیچیدگی‌های کار کارآگاهی و دنیای زیرزمینی جرم و جنایت داد. دوران ناپیوسته کار او در پینکرتون تقریبا یک دهه طول کشید و نوشته‌های او را با سطحی از جزییات و واقع‌گرایی پر کرد که باعث شد کارهایش از سایر داستان‌های جنایی معاصر متمایز شود.
داستان زنی از میان تاریکی، با عنوان فرعی داستان عشقی خطرناک، اولین بار در سال 1933 به صورت پاورقی در مجله لیبرتی چاپ شد. تازه در سال 1951 بود که این داستان به شکل کتابی با جلد مقوایی و کاغذ کاهی به چاپ رسید و این گونه بدل شد به آخرین کتاب دشیل همت که در زمان حیات او منتشر شده است. یک سال پس از انتشار داستان، همت آن را به مبلغ پنج هزار دلار به کمپانی سلکت پیکچرز فروخت و آنها در نیویورک فیلمی وفادار به داستان ساختند. کارگردان فیلم فیل روزن و بازیگرانش فی ری، رالف بلیمی و ملوین داگلاس بودند. منتقدان در مجموع به داستان و فیلمی که از روی آن ساخته شد روی خوش نشان دادند، آن را «مسحورکننده» خواندند و متذکر شدند که داستان دشیل همت «هوشمندانه پی‌ریزی شده و بسط یافته است.» و «فیلم بسیار پرکشش» است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
اگر علاقه‌مند به داستان‌هایی هستی که در دل تاریکی، از دروغ، فرار، نجات، و انتخاب‌های اخلاقی صحبت می‌کنند، این کتاب برایت تجربه‌ای متفاوت و هیجان‌انگیز خواهد بود.
خلاصه‌ی داستان
ماجرا با فرار زنی به نام لوییز فیشر آغاز می‌شود؛ زنی زخمی و وحشت‌زده که نیمه‌شب وارد خانه‌ای دورافتاده می‌شود. مردی تنها و ساکت به نام برازیل که پیش‌تر سابقه‌ی زندان داشته، همراه با دختری جوان به نام اولین در این خانه زندگی می‌کند. آنها به لوییز پناه می‌دهند.
اما خیلی زود معلوم می‌شود لوییز از مردی قدرتمند و خطرناک به نام رابسون فرار کرده. وقتی افراد رابسون سر می‌رسند، برازیل از لوییز دفاع می‌کند و یکی از آنها را به‌طور مرموزی از پا درمی‌آورد. همین اتفاق باعث آغاز فراری خطرناک و احساسی میان برازیل و لوییز می‌شود؛ فراری که هم به بیرون از شهر است، هم به درون زخم‌هایشان.
ویژگی‌های برجسته کتاب
- نثر ساده، کوتاه و مؤثر: دشیل همت با کمترین واژه‌ها، بیشترین تصویر را می‌سازد.
- فضای تاریک و پرتعلیق نوآر: تاریکی، سکوت، باران و ترس در هر صحنه حس می‌شود.
- شخصیت‌های خاکستری و پیچیده: نه کاملاً خوب، نه بد - فقط انسانی، آسیب‌دیده و انتخاب‌گر.
- حجم کم، تأثیر زیاد: با اینکه داستان فقط حدود ۱۰۰ صفحه است، اثری عمیق بر ذهن می‌گذارد.
- مضامین روان‌شناختی و اخلاقی: نجات، اعتماد، فرار از گذشته و تقابل قدرت و مهربانی.
کتاب مناسب چه کسانی است؟
- دوست‌داران رمان‌های جنایی کلاسیک با فضای تاریک
- علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه اما درگیرکننده
- کسانی که از داستان‌هایی با شخصیت‌های پیچیده و ضدقهرمان لذت می‌برند
- افرادی که دنبال آثاری هستند که در عین سرگرم‌کنندگی، لایه‌های درونی و روان‌شناسانه هم داشته باشد
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
چون «زنی از میان تاریکی» یک تمرین ادبی تمام‌عیار است برای درک دنیای نوآر. همت ما را به دنیایی می‌برد که در آن اخلاق، احساسات و انتخاب‌ها خاکستری‌اند و هیچ‌چیز مطلق نیست. این کتاب، هم برای لذت‌بردن از یک داستان هیجان‌انگیز مناسب است، و هم برای تأمل در مورد انسان، تنهایی، نجات، و ترس.
درباره‌ی نویسنده
دشیل همت (۱۸۹۴-۱۹۶۱) نویسنده‌ی آمریکایی و یکی از ستون‌های اصلی ادبیات جنایی قرن بیستم است. او کار خود را به‌عنوان کارآگاه خصوصی آغاز کرد و سپس تجربه‌اش را به داستان‌نویسی آورد. از آثار معروف او:
- شاهین مالت
- مرد بارانی
- کلید شیشه‌ای
معرفی کتاب پیشنهادی مشابه: دختر گمشده - گیلین فلین
اگر از فضای روانی، پیچیده و پر از ابهام زنی از میان تاریکی خوشت آمد، قطعاً از دختر گمشده هم لذت می‌بری. در این رمان مدرن، زنی به‌نام «امی» ناپدید می‌شود و همسرش در مظان اتهام قرار می‌گیرد. داستان پر از پیچش‌های ذهنی، روایت‌های دوگانه، و تحلیل‌های روان‌شناختی است. دختر گمشده نوآر مدرنی است که روح همان فضای تاریک و تودرتو را به شکلی امروزی‌تر بازآفرینی می‌کند.
سخن پایانی
«زنی از میان تاریکی» کتابی‌ست که نشان می‌دهد برای نوشتن داستانی ماندگار، نیازی به صدها صفحه نیست. فقط کافی‌ست صداقت، عمق و نگاهی انسانی در تاریکی وجود داشته باشد.
اگر دوست داری داستانی بخوانی که هم هیجان‌انگیز باشد و هم درونت را به فکر وادارد، این کتاب را از دست نده.
شاید بپسندید
