

نشر تندیس منتشر کرد:
جس و استوری، دو دوست قدیمی، طبق رسم هر سالهشان برای شکار به دل طبیعت بکر و خلوت شمال مین میروند؛ اما این بار، همهچیز بهکلی فرق میکند. وقتی به نخستین دهکده میرسند، چیزی جز خاکستر باقی نمانده است. هیچ خبری از زندگی نیست، جز باد، پرندههایی که بالای سرشان میچرخند و صدای پاهای خودشان روی خاکستر.
سیگنال تلفن قطع شده و راهی برای بازگشت وجود ندارد. گویی جهان یا شاید فقط این بخش از جهان خاموش شده است. گویی جنگی رخ داده که هیچکس از آن خبر ندارد. از شهری به شهری دیگر، آنچه باقی مانده چیزی نیست جز سکوت، خاکستر و نشانههایی از وحشت. اما این سکوت، بار معنای سنگینی را با خود حمل میکند. چرا اینطور شده؟ چه کسانی پشت ماجرا هستند؟ و مهمتر از همه: چه بلایی سر عزیزانشان آمده؟
رمان شعلهور سفری است در دل ویرانی، اضطراب و دوستی. اما نه فقط درباره آنچیزی که از بیرون در حال سوختن است؛ بلکه درباره آنچه درون آدمی شعله میکشد و خاموش نمیشود. یعنی وفاداری، اندوه و امیدی که گاه فقط در یک تکه سنگ کوچک جا میگیرد، و تصمیمهایی که وقتی هیچ نقشه و راهی نیست، باید گرفت.
پیتر هلر در شعلهور روایتی میسازد از دنیایی که هم خشن است و هم لطیف، هم سوخته و هم زنده. داستان آتش و سکوت، بقا و اندوه. میان خشونت بیپرده کورمک مککارتی و مهربانی خاموش کنت هروف، داستانی متولد شده که هم میسوزاند و هم التیام میدهد.
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
دربارهٔ کتاب
.
داستان «شعلهور» دربارهٔ دو دوست به نامهای جس و استوری است که هر ساله سفری زیارتی به دورافتادهترین گوشههای کشور دارند. آنها جایی اردو میزنند، شکار میکنند و به پیادهروی میروند و بخش زیادی از دوستی طولانی خود را ناگفته میگذارند. گرچه ایالت مِین تمام تابستان با شیدایی جدایی طلبی متشنج شده است، جس و استوری تصور میکنند که این مبارزهای مختص قانونگذاران یا در بدترین حالت، مردم پایتخت است.اما پس از هفتهها جستوجو و گریز از شبکهٔ قدرت، این مردان به شهری کوچک میرسند و از آنچه میبینند شوکه میشوند؛ پُلی که فرو ریخته، ساختمانهایی که به کلی سوختهاند و ماشینهای بمبگذاری شده که در جاده رها شدهاند. آنها در تلاش برای درک ویرانی ناگهانی اطرافشان، نگاه خود را به یافتن راه خانه معطوف میکنند، گاری را در جادههای خاکی ناهموار میکشند، از قایقهای رهاشده در دریاچهها زباله جمع میکنند و درحالیکه به دنبال راهی برای رسیدن به امنیت هستند، از دست مردان مسلح فرار میکنند.
سپس یک کشف شگفتانگیز، مسیر و خطرات فرار آنها را به شدت تغییر میدهد.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«شعلهور» کاوشی استادانه در باب بقا، عشق و اخلاق در جهانی پساآخرالزمانی است. تصویرسازی صریح و تکاندهندهٔ این رمان از چشماندازی متروک، تصویری عمیقاً احساسی از پیوند میان دیگران ساخته و نثر مینیمالیستی و شاعرانهٔ آن بسیار جذاب است. توانایی این رمان در برانگیختن همزمان تنش، ناامیدی و امید، ضمن بررسی پرسشهای عمیق اخلاقی و فلسفی، آن را به اثری برجسته در ادبیات معاصر تبدیل کرده است. ویژگیهای برجستهٔ این کتاب عبارتاند از:• فضای پادآرمانشهریِ فراموشنشدنی: رمان به وضوح جهانی ویرانشده را به تصویر میکشد و فضایی از ویرانی و خطر را خلق میکند که تجربیات شخصیتها را شکل میدهد. این فضا بر شکنندگی تمدن و مبارزهٔ مداوم برای بقا تأکید دارد.
• رابطهٔ دوستانه در هستهٔ داستان: پیوند عاطفی میان دو دوست، روایت را پیش میبرد و هم تنش و هم امید را فراهم میکند. رابطهٔ آنها قدرت پایدار دوستی را نشان میدهد، حتی زمانی که همه چیز از دست رفته باشد.
• نثر مینیمالیستی و شاعرانه: سبک نوشتاری پراکنده و برانگیزاننده هلر، تاریکی جهان را افزایش میدهد و در عین حال به خوانندگان اجازه میدهد تا عمیقاً با افکار و احساسات درونی شخصیتها درگیر شوند.
• کاوش در اصول اخلاقی: این رمان سوالاتی در مورد درست و غلط در جهانی بیقانون مطرح میکند و خوانندگان را مجبور میکند تا در نظر بگیرند که چگونه اخلاق در هنگام فروپاشی ساختارهای اجتماعی پابرجا میماند.
• امید در میان ناامیدی: با وجود تاریکی فراگیر، داستان بر تابآوری روح انسان تأکید میکند و اعمال کوچک مهربانی، غرایز بقا و میل به محافظت از عزیزان را برجسته میکند.
بازخوردها به رمان «شعلهور»
.
• رمان «شعلهور» بهخاطر لطافت، قدرت و هشدارش فراموشنشدنی است. برای قلبی شکسته و اعتمادی متزلزل به آیندهای که این ملت ممکن است در پیش بگیرد، آماده باشید. بث کانل، مجلهٔ کتاب نیویورک (Beth Kanell, New York Journal of Books)• هلر در توصیف حس احاطهشدن توسط طبیعت استاد است. در جایی از رمان «شعلهور» تجربهٔ خواندن را به فرو بردن صورتم در پوست خشکشدهٔ کاج مقایسه کردم و این رمان قطعاً انسانی است و از لبههای سنگی طبیعت سرچشمه میگیرد. از رمان «شعلهور» دور میشود، در حالیکه بوی جنگل را حس میکند و کمی نگرانی در دلتان دربارهٔ احتمال فروپاشیدن همه چیز وجود خواهد داشت. آلیسون بوردن، دنور پست (Alison Borden, The Denver Post)
• گیرا، تاریک و بهطرز شگفتآوری سیاسی... رمان «شعلهور» شما را از همان فصل اولش ـ که جس و استوری در شهری متروکه پرسه میزنند که ساختمانهایش در حال سوختن هستند ـ به خود جذب میکند و هرگز رها نمیکند. هلر نشانههای زیادی ارائه نکرده که نشان دهد جناحهای متخاصم به تفاهم میرسند یا نه، اما مانند کتابهایش او به خوبی برخی مردم و غریزهٔ انسانی برای حفظ امنیت یکدیگر را منعکس کرده است. کریس هیویت، مینیاپولیس استار تریبون (Chris Hewitt, Minneapolis Star Tribune)
• بسیاری از کتابهای پیتر هلر ـ داستانی و غیرداستانی ـ مربوط به ماجراجویی در طبیعت است که منظورم واقعاً داستانهای بقا است: روی رودخانه، در یک کلبهٔ کوهستانی، حتی در یک کشتی شکار نهنگ ژاپنی. اما هلر همیشه عمیقتر از ماجراجوییهای جسورانه پیش میرود و احساسات پیچیدهٔ زیر بهمن ترسهای یک شخصیت را کاوش میکند. بتان پاتریک، لسآنجلس تایمز (Bethanne Patrick, Los Angeles Times)
• مسحورکننده... هلر یک رماننویس ادبی با استعداد در ژانر تعلیق است که دربارهٔ دنیای طبیعی و همچنین هر کسی مینویسد. مبارزهٔ جس و استوری برای بقا، ضعفهای کاملاً انسانی آنها و حقایق پنهانی که دوستی آنها را تعریف کرده، آشکار میکند. تیلور آنتریم، مجلهٔ ووگ (Taylor Antrim, Vogue)
• هر کسی باید کتاب «شعلهور» را بخواند. هیچکس نباید فرصت تجربهٔ چنین احساساتی را از دست بدهد. این نوع کتابها بهندرت نوشته میشوند و پیدا کردن یکی از آنها در هر زمان و هر مکان و از هر طریق ممکن، فرصت است که نباید از دست داد... کاش من این کتاب را نوشته بودم. تری بروکس، نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز (Terry Brooks, New York Times bestselling author)
• هلر... اهمیت منحصربهفرد و پیوند قوی دوستی مردانه را برجسته کرده است. او با توصیفات باشکوه و احساسی از مناظر زیبای روستایی نشان میدهد نویسندهای است که به وضوح در فضای باز احساس راحتی میکند. بوکلیست (Booklist)
• در این رمان مهیج و تأملبرانگیز پادآرمانشهری از هلر، یک سفر جذاب به مِین خواهید داشت که به نبردی برای بقا تبدیل میشود... با وجود خطرات زیاد، هلر به روایت فضای زیادی برای نفس کشیدن میدهد و به آن اجازه میدهد تا با عبور قهرمانانش از مناظر ویران شده، طلسمی تسخیرکننده و فراگیر خلق کند. توصیفات هنرمندانهاش از طبیعت و تأملات فلسفی درخشان، روند داستان را ارتقا داده است. نتیجه یک ماجراجویی در طبیعت وحشی با عمق احساسی واقعی است. پابلیشرز ویکلی (Publishers Weekly)
• رمان هلر داستان جس و استوری، دو دوست در مِین را دنبال میکند؛ درحالیکه سفر شکار سالانهشان به فاجعه تبدیل میشود... ماهیت دقیق فاجعه تا اواسط داستان آشکار نمیشود... هلر بهطرز ماهرانهای تکانههای ناشی از تلاش این دو مرد برای زنده ماندن را به تصویر میکشد و این کتاب را از نظر لحن به رمانی مهیج تبدیل کرده و داستانی بلندپروزانه دربارهٔ بقا نوشته است. کایرکاس (Kirkus)
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
این کتاب مناسب کسانی است که از مطالعهٔ رمانهای شخصیتمحور لذت میبرند که حس تعلیق و عمیق احساسی را با هم در آمیخته باشد. این کتاب بهویژه مناسب کسانی است که به داستانهایی دربارهٔ تابآوری، بقا و انتخابهای اخلاقی در مواجهه با خطر علاقه داشته باشند. کسانی که از مطالعهٔ رمانهایی با شخصیتهای قوی و درونگرا لذت میبرند نیز از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهند بُرد.چرا رمان «شعلهور» را بخوانیم؟
.
• این کتاب تعلیق را با عمق احساسی ترکیب میکند: برخلاف بسیاری از رمانهایی که فقط بر کنشهای بیرونی تمرکز دارند، «شعلهور» به پیامدهای عاطفی و روانی انتخابهای شخصیتهایش میپردازد. پیتر هلر فقط نمیخواهد خوانندگان آدرنالین را حس کنند، او میخواهد آنها احساس همدلی کنند. هر صحنه، تنشی آرام را به همراه دارد، جایی که بقا نه تنها در فرار از خطر، بلکه در مواجهه با ترسها، پشیمانیها و مرزهای اخلاقی خود است. این ترکیب شما را مشتاق میکند تا ببینید چه اتفاقی در ادامه میافتد و هم باعث میشود در معانی عمیق پشت وقایع تأمل کنید.• به زیبایی احساسات انسانی را با دنیای طبیعی پیوند میدهد: هلر به خاطر سبک نوشتاری شاعرانه و احترام عمیقش به طبیعت شناخته شده است و «شعلهور» نیز این سنت را ادامه میدهد. طبیعت وحشی در این رمان فقط یک پسزمینه نیست، بلکه نیرویی زنده است که آشفتگی درونی و تابآوری شخصیتها را منعکس میکند. باد، آتش و منظره به نمادهایی از دگرگونی و تجدید تبدیل میشوند. خواندن آن مانند قدم گذاشتن به دنیایی است که در آن هر صدا و سایهای اهمیت دارد و طبیعت همزمان آزمایش و التیام مییابد.
• اخلاق و رستگاری را به شیوهای خام و انسانی بررسی میکند: در قلب خود، رمان «شعلهور» دربارهٔ فرصتهای دوباره است و نشان میدهد چگونه مردم با گذشتهٔ خود روبهرو میشوند و به دنبال درست کردن اوضاع هستند، حتی زمانی که غیرممکن به نظر میرسد. شخصیتهای هلر دارای نقص، تضاد و به طرز دردناکی واقعی هستند، که سفر آنها را جذابتر میکند. مضمون رستگاری، که از طریق احساسات ظریف و داستانسرایی گیرا روایت میشود، «شعلهور» را نه تنها به داستانی از آتش و خاکستر، بلکه به داستانی از بشریت که برای معنا و صلح میسوزد، تبدیل میکند.
کتاب «شعلهور» را بخوانید چون ترکیبی گیرا از داستانسرایی احساسی، تعلیق و نثر غنی است که زیبایی و طبیعت انسان را به تصویر میکشد. هلر از دنیای طبیعی به عنوان محیط و پسزمینهٔ داستانش استفاده کرده و همزمان آن را به عنوان استعارهای برای بقا، گناه و تجدید حیات به کار برده است. تنش رمان نهتنها از آنچه اتفاق میافتد، بلکه از احساسی که شخصیتهای داستان دارند ناشی میشود. این داستانی است که شما را به ورق زدن صفحات ترغیب میکند و درعینحال شما را به فکر کردن دربارهٔ تابآوری، اخلاق و معنای شروع دوباره وامیدارد.
دربارهٔ نویسنده
.
پیتر هلر نویسنده و قایقران آمریکایی و پرفروشترین نویسندهٔ بینالمللی است. کتاب او با عنوان «نقاش» (The Painter) در سال ۲۰۱۴، نامزد نهایی جایزهٔ کتاب لسآنجلس تایمز برای بهترین رمان معمایی و هیجانی شد. رمان دیگرش با عنوان «ستارههای سگی» (The Dog Stars) تا به امروز به بیش از بیستوشش زبان ترجمه و منتشر شده است. هلر همچنین چهار کتاب غیرداستانی کوتاه نوشته است که جایزهٔ ملی کتاب Outdoor Literature را از آنِ خود کردند. او مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا از کارگاه نویسندگان آیووا در شعر و داستان دارد و هم اکنون در دنور، کلرادو زندگی میکند.معرفی کتاب مشابه: جاده (The Road)
.
کتاب «جاده» اثر اثر کورمک مک کارتی (Cormac McCarthy) نویسندهٔ آمریکایی برندهٔ جایزهٔ پولیتزر است. این رمان که در دنیایی تاریک و پساآخرالزمانی روایت میشود، داستان پدری بینام و پسر جوانش را دنبال میکند که در میان چشماندازی متروک به سمت جنوب سفر میکنند. تمدن فروپاشیده و محیط زیست ویران شده است، خاکستر زمین را پوشانده و هیچ نشانهای از زندگی وجود ندارد. پدر و پسر برای زنده ماندن تلاش میکنند، در میان زبالهها به دنبال غذا میگردند و از دستههای آدمخوار دوری میکنند. پیوند آنها هستهٔ عاطفی رمان است که نمایانگر عشق و امید در جهانی عاری از هر دو است.در این رمان نیز نویسنده درست مثل «شعلهور» به موضوعاتی مثل بقا، دوستی و پیچیدگیهای اخلاقی یک جامعهٔ از هم پاشیده پرداخته است. از جمله شباهتهای هر دو رمان میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
• فضای پسا آخرالزمانی: هر دو رمان، جهانهایی را به تصویر میکشند که توسط وقایع فاجعهبار ویران شدهاند و منجر به فروپاشی تمدن و مبارزه برای بقا میشوند.
• مضامین بقا و اخلاق: شخصیتهای اصلی هر دو داستان با معضلات اخلاقی روبهرو میشوند، چون در محیطهای خطرناک حرکت میکنند و در دنیایی بدون قوانین مشخص، آنچه درست است را زیر سوال میبرند.
• پیوندهای قوی انسانی: در «جاده»، رابطه پدر و پسری محوریت دارد، در حالی که در «شعلهور»، دوستی بین جس و استوری و پیوند آنها، محور روایت است.
• کاوش در خشونت و تأثیر آن: هر دو رمان به بررسی تأثیرات خشونت بر افراد و جوامع میپردازند و بررسی میکنند که چگونه شخصیتها با وحشیگری کنار میآیند و به آن واکنش نشان میدهند.
سخن پایانی
.
پیتر هلر در رمان «شعلهور» استادانه نشان میدهد که چگونه دنیای بیرونی آتش، طبیعت وحشی و خطر آینهای از دنیای درونی انسان است. این رمان به خواننده نشان میدهد که بقا مربوط به اخلاق، روان و عاطفه نیز میشود. هر لحظه از تنش در داستان منجر به بررسی انتخابها شده، عواقبی به همراه دارد و سنگینی خاموش گناه را نشان میدهد. هلر در رمانش به همان اندازه به قلب انسانها اشاره کرده و طبیعت بکر را نیز به تصویر کشیده است و روایتی خلق کرده که در آن طبیعت و روان جداییناپذیرند و ارزشهای زندگی کامل هم در نفس و هم در وجدان سنجیده میشوند.فراتر از لحظات هیجانانگیزش، «شعلهور» تأملی بر تابآوری است. سفر شخصیتهای اصلی داستان در میان آتش و انزوا فقط دربارهٔ استقامت نیست، بلکه دگرگونی را نیز نشان میدهد. هلر شکنندگی و قدرت انسان را به یک اندازه بهتصویر نکشیده و نشان میدهد که شجاعت فقط فقدان ترس نیست، بلکه تصمیم به پیشروی با وجود ترس است. طبیعت وحشی کتاب نیز به عنوان دشمن و هم به عنوان مربی عمل میکند و شخصیتها را مجبور میکند تا با حقیقت وجود خود، اشتباهات و امکان شروع دوباره روبهرو شوند.
این داستانی است که نشان میدهد حتی وقتی ظاهراً همهچیز در اطرافمان در حال سوختن است، جایی برای تجدید و شروع وجود دارد. این رمان تأثیری در ذهن خواننده بر جای میگذارد که تا مدتها پس از آخرین صفحه در ذهن باقی میماند. این داستان دربارهٔ بقا، جستوجوی شجاعت در مواجهه با حقایق و یافتن جرقهای از امید حتی در شعلهورترین لحظههاست.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
جس هیزم جمع کرد. شاخههای افتادهٔ صنوبر و غان سفید. به خودش زحمت نداد که صدای شکستن شاخههای بلندتر را با چیزی خفه کند. میتوانستند ببینند که حمله از کجای شهر به بیرون خزیده است ـ خاکستر و گل و لکههای نفت خونمانندی که روی جاده و اطراف ساحل به سمت شمال ادامه پیدا کرده بود. چند نفر بودند؟ نمیدانستند. آنها رفته بودند. فقط مقداری خاکستر گرم در میان ویرانهها باقی مانده بود، پس احتمالاً چند ساعت از رفتن آنها میگذشت. او و استوری حالا نقشهٔ بهتری داشتند؛ کتابچهٔ نموری که آن را نزدیک شهر بیرون بدنهٔ سوختهٔ یک فورد برانکو پیدا کرده بودند. جنازهای در کار نبود، اما محتویان یک کولهپشتی روی جادهٔ دوبانده پخشوپلا شده بود ـ یک چراغقوه، یک بارانی گورتکس و یک بسته گوشت خشک شدهٔ فلفلی. انگار راننده را دستگیر و وسایلش را تفتیش کرده بودند. فندک زیپویی که جس داشت از آن استفاده میکرد هم روی جاده افتاده بود. شاید آنها را با خود برده بودند. زنده یا مرده، همه را برده بودند. این فکر درحالی به ذهن جس خطور کرد که مشغول خردکردن یک مشت شاخهٔ خشکیدهٔ صنوبر و آتشزدن آنها با فندک بود. چرا سراغ قایقها نرفته بودند؟ انگار وقت نکرده بودند.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم

















































