جادوی مامان بزرگ

کتاب «جادوی مامان‌بزرگ» (GRANNY MAGIC) داستانی جذاب و الهام‌بخش برای کودکان و نوجوانان اثر الکا اوالدز (Elka Evalds) نویسندهٔ داستان‌های کودکان و نوجوانان است که برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. این کتاب دربارهٔ مادربزرگ‌ها، بافتنی‌ها و گوسفندان جادویی است که در یک ماجراجویی جذاب و هیجان‌انگیز در کنار هم پیش می‌روند و داستان ویل را دنبال می‌کنند که رازهای مادربزرگ مرحومش را کشف می‌کند. چرا کسی سعی دارد تمام بافتنی‌های قدیمی او را بخرد و دقیقاً در کنار کارخانهٔ پشم قدیمی چه می‌گذرد؟ ویل با کمک گروه بافتنی قدیمی مادربزرگش، متوجه می‌شود که لباس‌های پشمی او قدرت‌های جادویی دارند و حالا باید بجنگد تا مطمئن شود این قدرت به دست افراد نادرست نمی‌افتد.

درباره‌ٔ کتاب 
.

داستان «جادوی مامان‌بزرگ» دربارهٔ پسری به نام ویل است که مادربزرگش اخیراً فوت کرده و کلی از بافتنی‌هایش مانده که باید مرتب شوند. مادربزرگ ویل بافتنی‌های دوست‌داشتنی می‌بافت که چیز زیادی هم در موردشان وجود ندارد یا حداقل بقیه این‌طور فکر می‌کردند. وقتی آقای فیچت مرموز شروع به خریدن تمام بافتنی‌های قدیمی او از فروشگاه خیریه محلی کرد، ویل به این نتیجه می‌رسد که بافتنی‌های مادربزرگ رازی دارند.

ویل متوجه می‌شود که کامواهای مادربزرگ خاص است و حتی عجیب‌تر این‌که، هر کسی که پلیورهای او را بپوشد، این لباس‌ها اندازه‌اش می‌شوند! ویل کنجکاو می‌شود و با به سراغ دوستان مادربزرگش می‌رود که به همراه او بافتنی می‌بافتند و می‌فهمد که بافتنی‌های مادربزرگ جادویی است. حقیقتی که جاسپر فیچت از قبل می‌داند و سعی می‌کند از آن به نفع خود استفاده کند و از کامواهای مادربزرگ به نفع خودش بهره ببرد. آیا ویل می‌تواند پیش از آنکه دیر بشود جلوی جاسپر را بگیرد؟

ویژگی‌های برجسته‌ٔ کتاب 
.

«جادوی مامان‌بزرگ» یک ماجراجویی خیال‌انگیز و دلگرم‌کننده برای کودکان و نوجوانان است که جادو، رمزوراز و جذابیت بافتنی‌های زیبا را در هم آمیخته است. ویل سعی دارد با کمک دوستان مادربزرگش جلوی سوءاستفادهٔ دیگران از بافتنی‌های جادویی مادربزرگش را بگیرد و نویسنده در خلال این داستان به موضوعاتی مثل خانواده، فقدان و شگفتنی‌های غیرمنتظره پنهان در زندگی روزمره پرداخته است. برخی از ویژگی‌های برجستهٔ این کتاب عبارت‌اند از:

• بافتنی‌های جادویی: سفر ویل از غم به کشف جادوی مادربزرگ،‌ هم تأثیرگذار و هم ماجراجویانه است و او را به شخصیتی قابل درک و جذاب تبدیل می‌کند.
• شخصیت‌های جذاب: گروه بافتنی مادربزرگ با ویل همراه می‌شوند تا جامعه‌ای از زنان قوی را به نمایش بگذارند و نقشی محوری در داستان ایفا می‌کنند.
• دشمن شرور: وجود جاسیر به عنوان یک شرور کلاسیک داستان را بسیار جذاب کرده و جلوگیری از مقاصد شرور او تنش و هیجان داستان را تغییر داده است.
• خانواده و فقدان: در هستهٔ خود این داستان دربارهٔ پیوندهای خانوادگی، کنارآمدن با فقدان و عشق پایدار از نسلی به نسل دیگر است.
• طنز و ماجراجویی: نویسنده در این کتاب داستانی طنز را با ماجراجویی‌های هیجان‌انگیز ترکیب کرده و آن را به اثری خواندنی برای کودکان و نوجوانان تبدیل کرده است.

این کتاب مناسب چه کسانی است؟ 
.

این کتاب مناسب خردسالان و کودکان ۷ سال به بالا و نوجوانانی است که از مطالعه‌ٔ ماجراهای خیال‌‌انگیز، عناصر جادویی و داستان‌های جذاب لذت می‌برند. این کتاب به‌ویژه مناسب والدین، مربیان و معلم‌هایی است که می‌خواهند حس کنجکاوی و تخیل کودکان را تقویت کنند. می‌توانید این کتاب را با صدای بلند برای کودکان بخوانید تا از شنیدن یک داستان شیرین و زیبا لذت ببرند. همچنین این کتاب بسیار مناسب هدیه‌دادن به کودکانی است که به داستان‌های جادویی و خارق‌العاده علاقه دارند.

چرا کودکان باید رمان «جادوی‌ مامان‌بزرگ» را بخوانند؟ 
.

• داستانی تخیلی و ماجراجویانه: طرح داستان حول‌محور بافتنی‌های جادویی مادربزرگ می‌چرخد و نویسنده یک داستان جادویی و تخیلی را به تصویر می‌کشد. این عنصر فانتزی، کودکان را به داستان جذب می‌کند و آن را به انتخابی عالی برای تقویت ذهن‌های کودکان و خوانندگان جوان تبدیل می‌کند.
• خانواده و تاب‌آوری: در هستهٔ خود، نویسنده در این داستان به بررسی پیوندهای خانوادگی، کنارآمدن با فقدان و غم و یافتن قدرت از طریق سختی‌های زندگی می‌پردازد.  این موضوعات برای خوانندگانی در هر سنی جذاب است و درس‌های زندگی را به شیوه‌ای معنادار و ملایم به کودکان می‌آموزد.
• شخصیت‌های جذاب و قابل درک: ویل و گروه بافتنی مادربزرگ بسیار جذاب هستند و احساسات را به داستان افزوده‌اند. شخصیت‌ها و اعمال آن‌ها داستان را به پیش می‌برند و باعث می‌شوند خواننده بسیار کنجکاو بماند و ببیند چطور ویل و دوستان مادربزرگ موفق می‌شوند که بافتنی‌های جادویی مادربزرگ را حفظ کنند.
• خلاقیت و یادآوری بافتنی‌های زیبا: نویسنده از طریق طرح جادویی بافتنی‌، خلاقیت، حل مسئله و ارزش هنر دست‌ساز را ستایش کرده و خوانندگان را به خلاقیت و بافتن یا ساختن صنایع دستی و هنری تشویق می‌کند.

«جادوی مامان‌بزرگ» را برای کودکان بخوانید چون داستانی دلنشین و تخیلی است که جادو، ماجراجویی و داستانی عاطفی را در هم آمیخته است و حتی برای بزرگسالانی که به جادو علاقه دارند نیز داستانی جذاب است. نویسنده در این کتاب به موضوعاتی مثل خانواده، غم، خلاقیت و قدرت تخیل پرداخته که همگی در روایتی جذاب و خیال‌انگیز و البته معنادار گنجانده شده‌‌اند. پیچش‌های جذاب و شخصیت‌های دوست‌داشتنی این کتاب نه‌تنها حس کنجکاوی را در کودکان برمی‌انگیزند، بلکه باعث می‌شوند که کودکان قدردان شگفت‌های کوچک زندگی روزمره نیز باشند.

درباره‌ٔ نویسنده 
.

الکا اوالدز کار خود را به عنوان دستیار موزه آغاز کرد و دکترایش را در رشتهٔ تاریخ هنر از دانشگاه ییل دریافت کرد. پس از دوازده سال تدریس در دانشگاه، در سال ۲۰۱۶ مدرک کارشناسی ارشد خود را در نویسندگی خلاق برای کودکان و نوجوانان از دانشگاه بث اسپا دریافت کرد. او علاوه بر نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان، سخنرانی‌هایی نیز برای بزرگسالان برگزار کرده است و چندین دوره در زمینهٔ تاریخ کتاب مصور کودکان تدریس کرده است.

معرفی کتاب‌های مشابه: 
.

اگر این کتاب را جذاب یافتید و به دنبال کتاب‌های مشابهی می‌گردید که در ژانر فانتزی یا تخیلی برای کودکان نوشته شده باشند اما برای بزرگسالان هم جذاب باشند و آن‌ها را به دنیایی خیالی و فانتزی بکشاند، یا به دنبال کتاب‌های مشابه می‌گردید که برای هدیه دادن به کودکان و نوجوانان مناسب باشند، کتاب‌های زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

• دختری که ماه را نوشید (The Girl Who Drank the Moon)
.

کتاب «دختری که ماه را نوشید» اثر کلی بارن هیل (Kelly Barnhill) نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب از لحاظ موضوعی بسیار به کتاب «جادوی مامان‌بزرگ» شباهت دارد و هر دو نویسنده به موضوعاتی مثل جادو، از دست‌دادن و فقدان و یافتن حقیقت می‌پردازند. از جمله شباهت‌های این دو کتاب می‌‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

• قهرمانان جوان: هر دو کتاب قهرمانانی را نشان می‌دهند که توانایی‌های جادویی خود را کشف می‌‌کنند.
• جادو: مادربزرگ‌ها در این دو کتاب قدرت‌های خاص و جادویی دارند و نویسندگان از طریق داستان، جوامع خاصی را به تصویر کشیده‌اند.
• خانواده و خاطره: هر دو کتاب به موضوعاتی مثل از دست‌دادن و کنار آمدن با غم و یافتن حقیقت می‌پردازند.
• مهربانی و شجاعت: هم ویل و هم لونا با مهربانی و شجاعت خود تغییراتی بسیار خاص و اساسی در زندگی‌شان ایجاد می‌کنند.

داستان در شهری غم‌زده روایت می‌شود، جایی که هر ساله کوچکترین نوزاد برای آرام کردن جادوگری که ظاهراً شرور است، قربانی می‌شود. جادوگر - زان - که مردم شهر از آن بی‌خبرند، در واقع مهربان است و نوزادان را نجات می‌دهد و آن‌ها را به خانواده‌های مهربان در شهرهای دور تحویل می‌دهد. یک سال، او به طور تصادفی به جای نور ستاره، به یک دختر بچه به نام لونا نور ماه می‌دهد و او را با جادویی قدرتمند آغشته می‌کند. زان با درک خطر بالقوه لونا، تصمیم می‌گیرد خودش او را در کنار یک هیولای مرداب شاعرانه به نام گلرک و یک اژدهای کوچک به نام فیریان بزرگ کند. با بزرگ شدن لونا، جادوی او به طور غیرقابل کنترلی شروع به آشکار شدن می‌کند و اسراری درباره گذشته‌اش، مادرش و منبع واقعی غم و اندوه شهر شروع به آشکار شدن می‌کند.

• ماتیلدا (Matilda)
.

کتاب «ماتیلدا» اثر رولد دال (Roald Dahl) نویسندهٔ مشهور بریتانیایی است. این کتاب بسیار خواندنی است و از لحاظ موضوعی بسیار به کتاب «جادوی مامان‌بزرگ» شباهت دارد و هر دو کتاب از جادو، انعطاف‌پذیری و قدرت آن بر زندگی و ایستادن در مقابل ظلم و ستم و سوءاستفاده گفته‌اند. از جمله شباهت‌های این دو کتاب می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

• جادو: هر دو کتاب به میراث خانوادگی و جادو گره خورده‌اند و از طریق جادو تغییرات اساسی شکل می‌دهند.
• به چالش کشیدن ظلم: در هر دو کتاب شخصیت‌های اصلی سعی دارند یا از جادو استفاده کنند یا از آن محافظت کنند.
• خانواده و عاطفه: در هر دو کتاب شخصیت‌ها در کنار دیگران محبت و مهربانی را درک می‌کنند.
• شفا و التیام: هر دو کتاب نشان می‌دهند که چطور یافتن جادو و حقایق می‌تواند به افراد کمک کنند تا با غم کنار بیایند.

داستان درباره ماتیلدا، دختری پنج ساله و باهوش است که در خانواده‌ای متولد شده که نه قدر عقل او را می‌دانند و نه او را درک می‌کنند. در حالی که والدینش خام و بی‌توجه هستند، ماتیلدا در کتاب‌ها آرامش پیدا می‌کند و در نهایت متوجه می‌شود که قدرت خاصی دارد. در مدرسه، او با معلم مهربانش، خانم هانی، دوست می‌شود که منبع دلگرمی او می‌شود. آن‌ها با هم با خانم ترانچبول، مدیر مستبد مدرسه، که ظلم و ستمش بر مدرسه حاکم است، مقابله می‌کنند. ماتیلدا از قدرت‌های خود برای افشای اعمال ناشایست خانم ترانچبول و کمک به خانم هانی برای بازپس‌گیری ارث قانونی خود استفاده می‌کند و در نهایت خانه‌ای پر از محبت با معلمش پیدا می‌کند.

سخن پایانی 
.

«جادوی مامان‌بزرگ» داستانی خیال‌انگیز و جذاب است که برای کودکان نوشته شده اما بزرگسالان نیز آن را بسیار جذاب خواهد یافت. نویسنده در این کتاب استادانه داستانی فانتزی و تخیلی را با ماجرایی هیجان‌انگیز در هم آمیخته است و خواننده را از طریق بافتنی‌های جادویی مامان‌بزرگ به دنیایی می‌برد که اشیا در آن قدرت‌های غیرمنتظره دارند و باید از قدرت آن‌ها محافظت کرد. این فرضیهٔ مبتکرانه، روایت را تازه و جذاب نگه می‌دارد و درعین‌حال کودکان را به کاوش در شگفتی‌های وسایل و تخیل تشویق می‌کند.

نویسنده سعی دارد در این کتاب از یک موضوع فانتزی و تخیلی استفاده کند و درس‌های زندگی را به کودکان بیاموزد. فراتر از عناصر جادویی، این کتاب در به تصویر کشیدن موضوعاتی مثل خانواده، تاب‌آوری و رشد شخصیتی بسیار ماهرانه عمل کرده است. سفر ویل از غم تا کشف جادو و رازهای مادربزرگش، صمیمانه و قابل درک است و نشان می‌دهد که چگونه ارتباط، حمایت و شجاعت می‌تواند به افراد در عبور از چالش‌های زندگی کمک کند.

این رمان داستانی جذاب دربارهٔ خلاقیت، ماجراجویی، قدرت پایدار عشق و تاب‌آوری است. طرح جذاب، شخصیت‌های قابل درک و دلنشین آن، یک تجربهٔ غنی و لذت‌بخش برای خواننده شکل می‌‌دهند. این کتاب کودکان را تشویق می‌کند تا جادو را در زندگی روزمره بیابند و تأثیر ماندگاری بر تمام خوانندگان خود خواهد داشت.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
.

ساختمان دوباره غرید و چنان صدایی از آن بلند شد که انگار صد تا دوش را با هم باز کرده باشند. این صدا خروشِ درهم‌برهمِ رودخانه را خفه کرد. 

مجبور شدند راهی که آمده بودند، برگردند و بعد، از پل سنگیِ ماشین روی رودخانه بگذرند. ویل وقتی داشت با مامان از خیابان سنگ‌فرشِ آن‌طرف رودخانه بالا می‌رفت، برگشت تا کارخانه‌ی قدیمی را نگاه کند. درخت‌های بلندی که در امتداد رودخانه روییده بودند جلوی دید را می‌گرفتند، اما یک‌لحظه بادی وزید و شاخه‌ها کنار رفتند. پشت پنجره‌ی طبقه‌ی بالا یک صورت بود؟

صورتی به رنگ‌پریدگیِ جنازه داشت به آب پرجوش‌وخروش نگاه می‌کرد. بعد برگ‌‌ها دوباره ساختمان را پوشاندند. 

مامان گفت: «مونده‌م می‌خوان توی اون کارخونه‌ی قدیمی چی تولید کنن. احتمالاً دیگه پلیور و کلاه‌پشمی نباشه.»