

انتشارات همرخ منتشر کرد:
اين پاره یادداشتها از ميان آن سه «خ»- «خاطرات» و «خيالات» و «خرافات» – اگرچه عنوان خاطرات را به خود گرفته است و نه خيالات و نه خرافات، اما فقط خاطرات نيست؛ بسا توصيفاتی است كه از زاويه ديد نگارنده در لابهلای خاطرات، جامۀ نوشتار به خود پوشيده و در اين دفتر مجال طرح يافته است. اگر قدری تلخ و تند و گزنده میآيد، به عمد نبوده است؛ با كمال تأسف بايد گفت نگاهی است كه از دل واقعياتِ فروخفته در جای جای سازمانهای اداری منشأ میگيرد. راقم میتوانست سر در گريبان خود كند و چشم بر وقايع پيرامونی خود ببندد و قلم به جنبش درنياورد، يا از سر خيال، قلمی کند و نهايتاً از سبد ساختۀ ذهن مايه گذارد تا مذاقها را بيشتر خوش آيد، و بدينسان آفرين بر كارنامۀ خود بنشاند! اما دريغا چنين كاری از عهدۀ صاحب قلم برنيامد. نگارنده اينگونه راضیتر است. اگر اين شيوه دستاندركاران اداری را مطبوع نمیافتد با بزرگواری خود بر وی ببخشند و با دیدۀ اغماض بر او قلم عفو دركشند!
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده











































