

چگونه کمال گرا نباشیم
انتشارات اندیشه بیگی منتشر کرد:
کمالگرایی (اسم)؛ به وضعیتی گفته میشود که فرد هر چیزی به جز نهایت کمال آن را غیرقابلقبول تلقی میکند.
از آنجا که خودم تمایلات کمالگرایانه دارم، میدانم که این طرز فکر تا چه حد میتواند مخرب و افسردهکننده باشد. در نظر دارم در این کتاب علاوه بر متقاعد ساختنتان، به شما نشان دهم که چگونه «کمالگرا نبودن» و «معمولگرایی» را در آغوش بگیرید. معمولگرایی بد نیست، بلکه خود آزادی است. بگذارید شفافسازی کنم، «حد کمال» هم بد نیست، طبق تعریفی که از آن در ذهن داریم، بیعیب و نقص بودن را میرساندِ، اما این کمالگرایی است که مشکلساز میشود. کمالگرایی شما را وادار میکند در خانه بمانید، مانع از آن میشود که از فرصتها استفاده کنید. و انجام پروژههایتان را به تأخیر میاندازد، باعث میشود فکر کنید زندگیتان از آنچه که در واقعیت هست، بدتر است؛ نمیگذارد خودتان باشید؛ به شما استرس میدهد؛ آنچه خوب است را در نظرتان بد جلوه میدهد؛ و سیر طبیعی انجام کارها را تکذیب میکند. قصد داریم در مورد راهکارهایی صحبت کنیم که میتوانند به شما کمک کنند تا کمالگرا نبوده و یک فرد معمولگرا باشید. قبل از آنکه به این کتاب بپردازیم، قسمتهایی از کتاب اولم را که مرتبط با سفرمان به سوی معمولگرایی است، عنوان میکنم.
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
دربارهٔ کتاب
.کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم» دربارهٔ راهکارهایی کارآمد و مؤثر برای مقابله با کمالگرایی است. انتظارات غیرواقعی، نشخوار ذهنی، نیاز به تایید شدن، نگرانی از ارتکاب اشتباه و غیره، از جمله محدودیتهای ذهن یک کمالگرا است. اینکه بدانید مشکلتان کمالگرایی است و نگرشتان را نسبت به نحوۀ انجام کارها تغییر بدهید همان راهحل کلیدی است که نگرانی از ارتکاب اشتباه را در وجودتان از بین میبرد.
با استفاده از راهکارها و معیارهای استفان گایز در کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم» میتوانید اعتماد به نفستان را بالا ببرید و با انجام حرکتی شورشی، نیاز به تایید را در وجودتان بکشید تا راه زندگی خود را آنگونه که خاص خودتان است برگزینید و لذت دستیابی به موفقیت با برداشتن گامهایی آهسته اما پیوسته را فدای ایدۀ پوچ کمالگرایی نکنید. مهمترین ساختار این کتاب، راهحلها و کاربردهای آن است که در بخش آخر کتاب آمده است.
استفان گایز در 9 فصل اول کتاب با جزئیات کامل به مفاهیمی پرداخته است که بتوانید همه چیز را در مورد کمالگرایی و مقابله با آن یاد بگیرید و در فصل آخر، تمام راهحلهای عملی و کاربردی را جمعبندی، طبقهبندی و خلاصه کرده است. کتاب طوری طبقهبندی شده است تا بتوانید بدون نگرانی از بهخاطر سپردن راهحلها و چگونگی به کارگیری آنها در زندگی، از مطالب آن لذت ببرید. قبل از بخش آخر، پیشنهاداتی به شما ارائه شده است اما تا قبل از به پایان رساندن کتاب، همه چیز دستگیرتان نخواهد شد.
راه جدید برای درمان کمالگرایی چیست؟
.
روش قدیمی درمان کمالگرایی این بود که افراد را متقاعد کنید که نیاز خود به کمالگرایی را رها کنند و امیدوار باشند که میتوانند این کار را انجام دهند. روش جدید این است که افراد را متقاعد کنیم که اقدامات ساده اما بسیار استراتژیکی انجام دهند که به آنها اجازه میدهد فرآیند رها کردن کمالگرایی را به راحتی تجربه کنند. با گذشت زمان، این رفتارها به عادت تبدیل میشوند و تغییرات پایدار میمانند.روش قدیمی این بود که به کمالگراها گفته شود که با تمام تفکرات کمالگرایانه مبارزه و در برابر آنها مقاومت کنند، اما روش جدید این است که خواستههای فعلی کمالگرایان با هدایت آنها به سمت برنامههای سالمتر اصلاح شود و در نتیجه موفقیت بیشتر با استرس کمتر حاصل شود. روش قدیمی مبتنی بر سنتهای رایج اما ناکارآمد تغییر رفتار، مانند زندگی مبتنی بر انگیزه، دستکاری عاطفی و تمرکز کلی بر خود به جای استفاده از استراتژیهاست.
روش جدید با درک عمیقی از چگونگی تعامل احساسات، انگیزه، ترس، عمل، جاهطلبی، میل به راحتی و ناامنیها آغاز میشود تا حالت پیشفرض کمالگرایی را تغییر دهد.
بررسی آموزههای کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم»
.
«چگونه کمالگرا نباشیم» نقشه راهی برای غلبه بر کمالگرایی و کاهش فشار خودخواسته است. نویسنده در این کتاب بر پذیرش اشتباهات، کنار گذاشتن استانداردهای غیرواقعبینانه و اقدام کردن صحبت کرده است؛ تا بتوانید حتی زمانی که همهچیز کامل نیست، دست به اقدام و عمل بزنید. با خواندن این کتاب یاد میگیرید که چگونه کمالگرایی میتواند شما را در زندگی شخصی و حرفهای عقب نگه دارد و چطور تغییرات هر چند کوچک میتوانند طرز فکر، بهرهوری، خلاقیت و رفاه کلی شما را تغییر دهند. همچنین با مطالعهٔ این کتاب خواهید آموخت:• غلبه بر ترس از شکست: یاد بگیرید که چگونه میل خود به کامل بودن را کنار بزنید، بر ترسهایتان غلبه کنید و دست به اقدام بزنید.
• پذیرش اشتباهات: درک خواهید کرد که خطاها بخشی از رشد و یادگیری و نه شکست کامل هستند.
• تعلل نکنید: کمالگرایی شما را عقب نگه میدارد اما با مطالعهٔ این کتاب تکنیکهایی برای شروع کارها خواهید داشت؛ حتی زمانی که شرایط ایدهآل نیست.
• تغییر طرز فکر: تفکر کمالگرایانه را با تمرکز بر پیشرفت و دست به عمل زدن جایگزین کنید.
• ایجاد اعتماد به نفس: با انجام اقدامات مداوم و ناقص به جای انتظار برای کمال، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
• بهبود بهرهوری: بیاموزید که گامهای کوچک و ناقص اغلب منجر به نتایج بهتری نسبت به تلاشهای بینقص و به تعویق افتاده میشوند.
افتخارات و جوایز
.
از زمان انتشار «چگونه کمالگرا نباشیم» در سال ۲۰۱۵، این اثر با استقبال چشمگیری از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده است. برخی از افتخارات و جوایز آن عبارتاند از:• پرمخاطبترین کتابِ آمازون
بازخوردها به کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم»
.
• این کتاب شایستهٔ تبدیل شدن به یک اثر کلاسیک است. ملیسا ویدِرشت (Melissa Wiederrecht)• استفان بهطرز ماهرانهای تحقیقات علمی را با تجربیات شخصی، آزمون و خطا و داستانهای خوانندگان در هم میآمیزد. از همه مهمتر، او استراتژیهای آسان و متعددی را برای مقابله با این مشکل ارائه کرده است. همهٔ اینها ایدههای مفهومی تغییر نگرش نیستند، بلکه گامهای علمی هستند که شما را خیلی سریع به پیشرفت میرسانند. داگلاس (Douglas)
• یک راهنمای هوشمندانه برای رسیدن به پیشرفت واقعی. جیسون (Jason)
• این کتاب به من کمک کرد تا آزاد شوم! من تازه کتاب را تمام کردم و همین الان هم میتوانم تغییر الگوی زندگیام را احساس کنم. سونیا تامپسون (Sonia Thompson)
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
این کتاب مناسب دانشجویان، دانشآموزان، معلمها، اساتید، مدیران، کارمندان و هر کسی است که با کمالگرایی دستوپنجه نرم میکند و از اشتباه کردن میترسد. این کتاب بهویژه مناسب دانشجویان، متخصصان و کسانی است که در زندگی شخصی خود با انتظارات بالایی روبهرو هستند. این کتاب همچنین مناسب روانشناسانی است که میخواهند اطلاعات خود را در زمینهٔ کمالگرایی و راهکارهای مقابله با آن افزایش دهند.چرا کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم» را بخوانیم؟
.
• غلبه بر تعلل: این کتاب با نشان دادن اینکه انتظار برای کمال و یا داشتن کمالگرایی، قاتل بهرهوری است، به شما کمک میکند تا فوراً کارهایتان را شروع کنید، حتی اگر بیعیب و نقص نباشند.• کاهش استرس و اضطراب: کمالگرایی اغلب باعث فشار روانی میشود؛ یادگیری پذیرش نقص میتواند تنش را کاهش داده و سلامت روان را بهبود بخشد.
• افزایش اعتماد به نفس از طریق عمل: برداشتن گامهای مداوم و ناقص به شما امکان میدهد پیشرفت را ببینید، که بهطور طبیعی اعتماد به نفس را ایجاد میکند.
• تشویق به رشد ذهنی: با تبدیل اشتباهات به فرصتهای یادگیری، شما سازگارتر، انعطافپذیرتر و مشتاقتر به امتحان کردن چیزهای جدید میشوید.
• استراتژیهای عملی: برخلاف بسیاری از کتابهای خودیاری، گایز تکنیکهای گام به گامی را ارائه میدهد که میتوانید در زندگی روزمره آنها را به کار ببرید و تغییر واقعی را حس کنید.
کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم» را بخوانید چون ابزارهایی عملی برای رهایی از دام کمالگرایی در اختیارتان قرار میدهد تا بتوانید تمامی پروژههایی را که دست به انجام آنها نزدید را تمام کنید و بهرهوری خود را تغییر دهید. این کتاب فقط برای تغییر طرز فکرتان نیست، بلکه با کمک استراتژیهای عملی آن میتوانید تعلل را کنار بگذارید و با ایجاد اعتمادبهنفس در خودتان، اشتباهات را بپذیرید. اگر حس میکنید گیر افتادهاید، اضطراب دارید یا سردرگم شدهاید چون هیچ چیز برایتان به اندازهٔ کافی خوب نیست، این کتاب را بخوانید و به جلو حرکت کنید.
دربارهٔ نویسنده
.
استفان گایز نویسنده، وبلاگنویس و کارآفرین بینالمللی است که کتابهای خودیاریاش بسیار پرفروش شدهاند. او بهخاطر ارائۀ استراتژیهای تغییر رفتار بسیار کاربردی در سطح جهانی به شهرت رسید. او در نزدیکی فلوریدا زندگی میکند. سبک روان و قابل فهم استفان گایز در نگارش کتابهایش و راهکارهای فوقالعاده عملی و راهبردیاش، او را به نویسندهای بینالمللی تبدیل کرده است تا جایی که کتاب اولش با عنوان «خرده عادتها» با فروش سی هزار نسخه و ترجمه به 17 زبان زندۀ دنیا، در فهرست پرفروشترین کتابهای سال قرار گرفت.معرفی کتاب مشابه: اضطراب موقعیت (Status Anxiety)
.
کتاب «اضطراب موقعیت» اثر آلن دوباتن (Alain de Botton) نویسنده و فیلسوف بریتانیایی سوئیسی تبار است که برندهٔ جایزهٔ سالانهٔ نویسندگان ملبورن شد و بهخاطر کاوش در زندگی مدرن و رفاه عاطفی شناخته شده است. این کتاب از لحاظ موضوعی شباهتهای زیادی با کتاب «چگونه کمالگرا نباشیم» دارد، گرچه هر کدام بر منابع استرس متفاوتی تمرکز کردهاند. از جمله شباهتهای این دو کتاب میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:• تمرکز بر موانع روانی: هر دو موانع ذهنی را که مانع شادی و رشد شخصی میشوند، بررسی میکنند.
• تأکید بر پذیرش خود: از پذیرش محدودیتها یا نقصها به عنوان بخشی از یک زندگی سالمتر و متعادل حمایت میکنند.
• نقد استانداردهای غیرواقعی: گایز کمالگرایی را هدف قرار میدهد؛ هدف دوباتن انتظارات اجتماعی و فشارهای ناشی از جایگاه اجتماعی است که ممکن است منجر به کمالگرایی شوند.
• راهنمای عملی برای رفاه: هر دو استراتژیها یا بینشهایی را ارائه میدهند که میتوانند برای کاهش اضطراب و بهبود رضایت از زندگی به کار روند.
• تشویق به تغییر دیدگاه: به خوانندگان میآموزند که آنچه را که واقعاً مهم است، دوباره ارزیابی کنند و اجازه ندهند ترس - از شکست یا قضاوت اجتماعی - زندگی آنها را کنترل کند.
دوباتن در این کتاب به بررسی وسواس انسان نسبت به منزلت و شناخت اجتماعی میپردازد و استدلال میکند که بخش زیادی از اضطراب مدرن ناشی از مقایسهٔ خود با دیگران و ترس از این است که به اندازهٔ کافی ارزشمند نباشیم و تحسین دریافت نکنیم. دوباتن ریشههای تاریخی، فرهنگی و روانشناختی اضطراب منزلت را تجزیه و تحلیل میکند و بررسی میکند که چگونه ثروت، موفقیت و تأیید اجتماعی اغلب به جای رضایت، به منبع استرس تبدیل میشوند. او بینشهای فلسفی و عملی ارائه میدهد تا به خوانندگان کمک کند این فشارها را درک کنند و رویکردی سالمتر و رضایتبخشتر به زندگی داشته باشند.
سخن پایانی
.
«چگونه کمالگرا نباشیم» یکی از معروفترین آثار برای مقابله با کمالگرایی است. این کتاب با دیدگاهی بدیع و رهاییبخش شما را به رشد شخصی و بهرهوریای میرساند که کمالگرایی مانع آن شده است. نویسنده با به چالش کشیدن این باور که همهچیز باید کامل باشد، طرز فکر شما را تغییر خواهد داد و به شما نشان خواهد داد که پیشرفت بسیار مهمتر از بینقص بودن است. او در این کتاب تأکید میکند که اقدام کردن، حتی اقدامی نصفهنیمه، بسیار ارزشمندتر از انتظار برای رسیدن به شرایط ایدهآل و مناسب است.یکی از جذابترین نکات این کتاب، توصیههای عملی و استراتژیهای آن است. گایز فقط در مورد کمالگرایی نظریه نساخته است، بلکه با راهحلها و راهکارهای خود که میتوانید بلافاصله آنها را در زندگی اجرا کنید، به شما کمک میکند تا معمولگرا شوید. از اقدامات کوچک روزانه گرفته تا تغییراتی در عادتهای بلند مدت خود، با این کتاب میتوانید به سمت پذیرش اشتباهات و ایجاد اعتمادبهنفس در خودتان پیش بروید و به نتایج بسیار چشمگیری در بهرهوری و رشد شخصی برسید.
این کتاب برای هر کسی است که احساس میکند هیچوقت نمیتواند به استانداردهای خودساختهٔ درون ذهنش برسد. این کتاب به خواننده یادآوری میکند که نقص یک ضعف نیست، بلکه یک بخش ضروری برای یادگیری، خلق کردن و زندگی کردن است. با کمک اصول این کتاب، میتوانید استرس خود را کم کنید، تابآوری خود را بالا ببرید و رویکردی رضایتبخش نسبت به زندگی شخصی و حرفهای خود در پیش بگیرید.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













