%10


تماشاچی محکوم به اعدام
0٫0
(0)
0 نظر
نویسنده:
مترجم:
قیمت:
153٬000 تومان
170٬000
دفعات مشاهده کتاب
317
علاقهمندان به این کتاب
7
میخواهند کتاب را بخوانند.
2
کتاب را پیشنهاد میکنند
1
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
نشر احتمال منتشر کرد:
تماشاچی محکوم به اعدام با تبدیل صحنه نمایش به دادگاه که در آن یک تماشاگر به عنوان محکوم نشسته است.
فضای داوری در جهان جدید را به تمسخر می گیرد. جهانی که در آن مبناها سقوط کرده و به همین دلیل هر آنچه به عنوان عدالت، شناخته می شود تهی از معنی می شود.
در واقع این متن، طنزی سیاه از سقوط آرمان های اساسی جوامع بسته است
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
مترجم
نشر
شابک
9786226912730
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
102 صفحه
نوبت چاپ
1
وزن
90 گرم
سال انتشار
1404
کتاب «تماشاچی محکوم به اعدام» (Le spectateur condamné à mort) با عنوان انگلیسی (The spectator condemns to death) نمایشنامهای اثر ماتئی ویسنی یک (Matéi Visniec) نمایشنامهنویس رومانیایی-فرانسوی است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. این نمایشنامه تقلیدی تلخ از سیستم قضایی استالینیستی است که کاملاً این سؤال اساسی که آیا متهم واقعاً گناهکار است یا خیر را نادیده میگیرد. نویسنده در این نمایشنامه به بررسی مرزهای مبهم بین واقعیت، توهم و خودِ عمل تئاتر میپردازد. داستان با یک تماشاگر عادی که در یک اجرا شرکت کرده آغاز میشود، اما ناگهان شرکت کننده متوجه میشود که بهعنوان شخصیت اصلی نمایش انتخاب شده است. او بدون رضایت یا آمادگی، مجبور میشود در محاکمه شرکت کند. نویسنده در این نمایشنامه با ساختاری تئاتری و دیالوگمحور، به موضوعات عدالت، هویت و نقش تماشاگر در جامعه میپردازد.
دربارهٔ کتاب
.
داستان نمایشنامهٔ «تماشاچی محکوم به اعدام» روایتی غیرمعمول دارد و مرز میان واقعیت و توهم را به چالش میکشد. داستان از جایی آغاز میشود که یک تماشاچی عادی در سالن نمایش ناگهان خود را درون صحنه میبیند؛ او بدون آمادگی یا انتخاب شخصی، به شخصیت اصلی نمایش تبدیل میشود و به جرمهایی که از آنها آگاه نیست متهم و محاکمه میگردد. روند محاکمه به شکلی پوچ و غیرمنطقی پیش میرود تا جایی که او به اعدام محکوم میشود؛ گویی تنها جرمش این است که «تماشاچی» بوده است.ویسنی یک با این نمایشنامه به شکل نمادین از سلطهٔ قدرت، بیعدالتی و نقشهای تحمیلی که جامعه بر افراد تحمیل میکند، سخن میگوید. این اثر با زبانی طنزآمیز و تلخ، نشان میدهد چگونه انسان میتواند ناخواسته درگیر بازیهایی شود که هیچ کنترلی بر آنها ندارد. «تماشاچی محکوم به اعدام» نه تنها یک نقد اجتماعی و سیاسی است، بلکه به ماهیت خودِ تئاتر نیز اشاره دارد؛ جایی که مرز میان بازیگر و تماشاچی از بین میرود و همه ناگزیر به ایفای نقشی میشوند که برایشان نوشته شده است.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«تماشاچی محکوم به اعدام» روایتی تاریک و طنزی تلخ دارد. این اثر نهتنها یک نقد اجتماعی و سیاسی است، بلکه مرز میان بازیگر و تماشاچی را نیز محو میکند. نویسنده با قراردادن یک فرد عادی در نقش قهرمان و محکوم کردن او بدون دلیلی مشخص، نشان میدهد که چگونه انسانها در جامعه با نقشها و سرنوشتهای تحمیلی مواجه میشوند. ویژگیهای برجستهٔ این نمایشنامه عبارتاند از:• ترکیب واقعیت و توهم: نمایشنامه مرز میان صحنه و سالن، بازیگر و تماشاچی را از بین میبرد و فضای عجیبی خلق میکند که هم واقعی و هم خیالی به نظر میرسد. این ویژگی باعث میشود مخاطب احساس کند خودش هم بخشی از بازی است.
• نقد قدرت و بیعدالتی: با محاکمهٔ بیمنطق تماشاچی، نویسنده نشان میدهد چگونه ساختارهای قدرت میتوانند افراد بیگناه را قربانی سازند. این استعارهای از فشارهای سیاسی و اجتماعی بر انسان معاصر است.
• زبان طنز و تلخ: اگرچه موضوع نمایشنامه سنگین و جدی است، اما ویسنی یک با طنز سیاه و موقعیتهای مضحک آن را روایت میکند. همین امر باعث میشود مخاطب هم بخندد و هم عمیقاً به فکر فرو برود.
• بازاندیشی در ماهیت تئاتر: این اثر، تئاتر را نه صرفاً یک سرگرمی، بلکه فضایی برای بازتاب واقعیت و نقد جامعه معرفی میکند. در اینجا تماشاگر دیگر صرفاً ناظر نیست، بلکه به بخشی جداییناپذیر از اجرا تبدیل میشود.
• طرح پرسشهای فلسفی و وجودی: نمایشنامه دربارهٔ آزادی، سرنوشت، مسئولیت فردی و بیمعنایی نظامهای اجتماعی پرسشهایی اساسی مطرح میکند که فراتر از یک داستان ساده، ذهن مخاطب را به چالش میکشد.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
مطالعهٔ این نمایشنامه را به علاقهمندان به تئاتر ابزورد، آثار فلسفی و تأملبرانگیز توصیه میکنیم. دانشجویان و علاقهمندان به رشتههای ادبیات نمایشی، فلسفه و جامعهشناسی نیز از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهند بُرد. همچنین بازیگران تئاتر، کارگردانها و هنرمندان نیز با مطالعهٔ این نمایشنامه تجربهای بسیار متفاوت را تجربه خواهند کرد.چرا کتاب «تماشاچی محکوم به اعدام» را بخوانیم؟
.
• برخورد با نقد اجتماعی و سیاسی: این نمایشنامه با زبانی استعاری و موقعیتهایی مضحک، ساختارهای ناعادلانه قدرت و جامعه را به نقد میکشد. خواندن آن باعث میشود نسبت به فشارها و بیعدالتیهایی که در زندگی واقعی تجربه میکنیم، آگاهتر و حساستر شویم.• تجربهٔ تئاتر ابزورد در اوج خود: ویسنی یک یکی از برجستهترین نویسندگان تئاتر ابزورد است و این اثر نمونهای عالی از ترکیب طنز تلخ با موقعیتهای غیرمنطقی است. خواندن این متن به شما کمک میکند با یکی از شاخههای مهم تئاتر مدرن آشنا شوید و نگاهی نو به هنر نمایش پیدا کنید.
• برانگیختن پرسشهای فلسفی و وجودی: نویسنده در این نمایشنامه پرسشهایی اساسی دربارهٔ آزادی، مسئولیت فردی، نقش انسان در جامعه و معنای زندگی مطرح میکند. این پرسشها باعث میشوند شما نه تنها در مقام خواننده یا تماشاچی، بلکه به عنوان یک انسان به موقعیت خود در جهان فکر کنید.
• زبان طنز و تلخ: اگرچه موضوع نمایشنامه سنگین است، اما نویسنده با استفاده از طنز سیاه، روایت را جذاب و سرگرمکننده کرده است. این ترکیب باعث میشود در عین لذت بردن از متن، بتوانید لایههای عمیقتر آن را هم درک کنید.
• مرزشکنی در ماهیت تئاتر: این نمایشنامه تماشاگر را از جایگاه منفعل بیرون میکشد و او را به بخشی از اجرا تبدیل میکند. همین ویژگی باعث میشود شما هنگام مطالعه، نگاه تازهای به ماهیت تئاتر و نقش خودتان در تعامل با اثر هنری داشته باشید.
نمایشنامهٔ «تماشاچی محکوم به اعدام» را بخوانید، چون ذهن شما را به چالش میکشد و دید تازهای نسبت به جامعه، قدرت و حتی خودِ تئاتر به شما میدهد. خواندن این نمایشنامه فرصتی برای مواجهه با نقدهای اجتماعی و فلسفی در قالب یک تئاتر ابزورد و طنز تلخ است. مطالعهٔ این نمایشنامه هم سرگرمکننده است و هم شما را به فکر فرو میبرد. این کتاب نهتنها تجربهٔ متفاوتی از تئاتر را به شما نشان میدهد، بلکه شما را وادار میکند تا به نقشهای تحمیلی جامعه بیاندیشید.
دربارهٔ نویسنده
.
ماتئی ویسنی یک نمایشنامهنویس، شاعر و روزنامهنگار رومانیایی-فرانسوی است که در سال ۱۹۵۶ به دنیا آمد. او ساکن پاریس است و در سال ۱۹۸۰ از دانشکدهٔ تاریخ و فلسفهٔ دانشگاه بخارست فارغالتحصیل شد. او بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷، هشت نمایشنامه در دو یا سه پرده، حدود بیست نمایشنامهٔ کوتاه و چند فیلمنامه نوشت که با چاپ همهٔ آنها مخالفت شد. در سال ۱۹۸۷ یک بنیاد ادبی او را به فرانسه دعوت کرد و او آنجا درخواست پناهندگی سیاسی کرد. بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹ در لندن زندگی کرد و در آنجا برای بخش رومانیایی بیبیسی کار میکرد. پس از اقامت در فرانسه، آثارش را بیشتر به زبان فرانسوی نوشت و تابعیت فرانسه را دریافت کرد. پس از سقوط کمونیسم رومانی در سال ۱۹۸۹ به یکی از نمایشنامهنویسان پُر اجرا در این کشور تبدیل شد و بیش از ۳۰ نمایشنامه در بخارست و شهرهای دیگر به روی صحنه بُرد. نمایشنامهاش با عنوان «دلقک پیر تحت تعقیب» در فرانسه، آلمان، ایالات متحده، دانمارک، اتریش، لهستان، فنلاند، ایتالیا، ترکیه، برزیل، رومانی، آذربایجان، مولداوی و گرجستان اجرا شده است.معرفی کتاب مشابه: چهار صندوق
.
نمایشنامهٔ «چهار صندوق» اثر بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان مشهور ایرانی است که در سال ۱۳۴۶ منتشر شد و یکی از نمادگراترین نمایشنامههای بیضایی با مضمون انتقادی و سیاسی به حساب میآید. داستان این نمایشنامه دربارهٔ چهار فرد با چهار رنگ نمادین است که مترسکی برای محافظت از خود در برابر خطرهای محتمل برپا میکنند، اما نمیدانند که همین مترسک قرار است به آفت جان آنها تبدیل شود. مترسکی که برای حفاظت از آنها در برابر تهدیدات ساخته شده بود و به دست خودشان به سلاح مجهز گردیده بود، کنترل همه چیز را به دست گرفته و حتی بر سازندگان خود مسلط میشود. به گونهای که آنها را مجبور میکند «چهار صندوق» برای خود بسازند و در آنجا زندانی شوند. بیضایی این نمایش را با الهام از نمایشهای سنّتیِ ایرانی (از تخت حوضی و سیاهبازی و مجالسِ دیگرِ تقلید چون گونهٔ نمایشیِ چهار صندوق) نوشته است. در این نمایشنامه بهرام بیضایی درست مانند «تماشاچی محکوم به اعدام» از زبان نمادین و موقعیتهای نمایشی غیرواقعگرایانه استفاده کرده تا جامعه و ساختارهای قدرت را نقد کند. در هر دو اثر، تماشاگر نه تنها ناظر، بلکه بخشی از فرآیند نمایش است و مرز میان صحنه و واقعیت شکسته میشود. از جمله شباهتهای هر دو اثر میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
• نقد جامعه: هر دو اثر نقد اجتماعی و سیاسی دارند و به نقد ساختار قدرت در جامعه میپردازند.
• نمایشی متفاوت: در هر دو، تماشاگر یا مخاطب به نحوی وارد جریان نمایش میشود و نقش فعالی پیدا میکند.
• موضوعات فلسفی: در هر دو اثر نویسندگان از زبان نمادین و استعاری برای بیان مضامین عمیق و فلسفی مشترک استفاده کردهاند.
• شخصیتهای متفاوت: شخصیتها در هر دو نمایشنامه بیشتر نمایندهٔ ایدهها و نیروهای اجتماعی هستند تا افراد واقعی.
• تأملبرانگیز: هر دو پایانبندی باز و تأملبرانگیز دارند که مخاطب را وادار به پرسشگری میکند.
سخن پایانی
.
نمایشنامهٔ «تماشاچی محکوم به اعدام» اثری بسیار متفاوت است. نویسنده که در نوشتن تئاترهای ابسورد بسیار ماهر است با استفاده از طنز تلخ، در این اثر مرز میان واقعیت و نمایش را از بین بُرده و تماشاچی را وارد جهان تئاتری میکند که در آن هیچ چیز منطقی نیست، اما همهچیز یادآور واقعیتهای تلخ اجتماعی است. این اثر با ساختن یک داستان و استفاده از یک تماشاچی ساده که ناعادلانه محکوم میشود، نشان میدهد که چگونه انسان میتواند قربانی نقشهایی شود که جامعه یا ساختارهای قدرت برای او تعیین کردهاند.اهمیت این نمایشنامه در آن است که مخاطب را به بازاندیشی دربارهٔ موقعیت خود در جهان وادار میکند. پرسشهایی چون «آزادی واقعی چیست؟»، «چه کسی نقشها را تعیین میکند؟» و «آیا ما اختیار سرنوشت خود را داریم یا محکوم به ایفای نقشی از پیش نوشتهشده هستیم؟» از دل داستان بیرون میآید و خواننده را به تأملی عمیق فراتر از متن سوق میدهد. ویسنی یک به شکلی هنرمندانه از قالب نمایشنامه استفاده میکند تا نقدی چندلایه بر جامعه و سیاست ارائه دهد.
این نمایشنامه درواقع تجربهای فکری و فلسفی است که ذهن مخاطب را پس از خواندن نیز درگیر نگه میدارد. این اثر برای هر کسی است که میخواهد با تئاتر متفاوت، مرزشکن و اندیشهبرانگیز روبهرو شود. مطالعهٔ آن میتواند دریچهای تازه به سوی درک بهتر از تئاتر ابزورد، شرایط انسانی و نقشهای تحمیلی باز کند و نشان دهد که تئاتر میتواند فراتر از سرگرمی، بستری برای تفکر و آگاهی باشد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
فضای اجرا بهشکل یک دادگاه تدارک دیده شده است. درست در جلوی صحنه، روی یک پایه، ماسک قاضی قرار داده شده است. کمی پایینتر، میز وکیل مدافع و دادستان قرار دارد. برخی از تماشاگران بهصورت اتفاقی انتخاب خواهند شد تا در محل هیئت منصفه بنشینند. شخصیت نشسته بر صندلی اختصاص دادهشده به متهم، همان تماشاچی محکوم به مرگ خواهد بود.تمام دادگاه، بهاستثنای وکیل مدافع، با ظاهری سایهدار و مات منتظر شروع جلسه ی دادرسی هستند. دادستان چند قدم برمیدارد، به متهم خیره میشود، سپس با صدای جدی او را خطاب قرار میدهد.
دادستان: خانمها و آقایان، یک جنایتکار در میان ماست.
قاضی (با لحنی آرام): دوست عزیزم! اجازه بده که شما رو با رویهی کار آشنا کنم. شما نمیتونی کسی که جرمش اثباتنشده رو جنایتکار تلقی کنی.
دادستان (با لجاجت خطاب به حضار): خانوما و آقایون! نیاز به اثبات چیزی نیس. جنایت توی صورتش داد میزنه.
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم














153٬000 تومان
170٬000
%10































