کاربر ناشناس (پالتوئی)

انتشارات خزان منتشر کرد:
«من گنجینه‌ی زندگیش بودم و مثل شاهزاده‌ها باهام رفتار می‌کرد. من هم خیلی دوستش داشتم و اون به چشم دختر دلبندش به‌م نگاه می‌کرد. قشنگه، مگه‌نه؟ چیزی که اون واقعاً دوست داشت همین بود، نه خود من، نه دختر واقعیش؛ بلکه ایده‌ی یه رابطه‌ی پدر و دختری زیبا رو دوست داشت.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک