

زنی که پیر نمی شد
انتشارات تندیس منتشر کرد:
به آن زنهایی فکر کردم که مثل اودت بدنشان را میبرند چهرهشان را از ریخت میاندازند و پاک شدن سرگذشتی را میپذیرند که چهرهشان حکایت میکند تا یک سال و شاید هم دو سال تصور کنند آن گنج مال آنهاست، گنجی که نگاههای پر طمع را به سمتشان میکشد، در حالی که فقط هوسی زودگذر است که اشتیاق را بر میانگیزاند، گویی اشتیاق فقط به زیبایی مربوط است و زیبایی به جوانی. من به آن زنها فکر کردم، به نبردشان برای فریفتن مرگ، زیرا از آن ناامیدی حکایت میکند، به جنگ از پیش باختهشان علیه اولین چین و چروکها فکر کردم، اولین افتادگی پوست، همهٔ آن چیزهایی که به بقیه اعلام میکند چیزی از وجودشان در حال گریختن است. چیزی جبرانناپذیر، بدن ناپایدارشان، شرمشان و من خواستم داد بزنم، فریاد بکشم فقط چیزی که دیری نمیپاید ارزشمند است و تهدید به از دست دادن دقیقا همان چیزی است که به ما کمک میکند زندگی کنیم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
داستان از همان صفحات اول کنجکاوی خواننده را برمیانگیزد. بتی با دیدن عدم تغییرات جسمانی خود، متوجه میشود که جهان پیرامون او به مرور تغییر میکند و مردم اطرافش سالخوردهتر میشوند، اما او همچنان جوان باقی مانده است. این تفاوت باعث ایجاد فاصلهای روانی میان او و اطرافیانش میشود و او را به بررسی دقیقتر روابط و احساساتش سوق میدهد.
دربارهی داستان
داستان با نگاهی فلسفی به گذر زمان و اثرات آن بر جسم و روان انسان روایت میشود. نویسنده با استفاده از تکنیکهای روایت متنوع، مانند فلشبکها و مونولوگهای درونی، ذهن پیچیده شخصیتها را به تصویر میکشد.
یکی از نکات جالب داستان، پرداختن به فشارهای اجتماعی و فرهنگی است که زنان در برابر زیبایی و ظاهر فیزیکی تجربه میکنند. بتی با دیدن این که هیچ نشانهای از پیری در او نیست، نه تنها با خوشحالی و شگفتی مواجه میشود، بلکه اضطراب و سردرگمی نیز به سراغش میآید. او میپرسد: «آیا من هنوز همان فردی هستم که همیشه بودم؟» این سؤال، محور اصلی رمان را تشکیل میدهد.
همچنین داستان با عناصر رئالیسم جادویی، تجربهای فراتر از واقعیت ملموس ارائه میدهد. خواننده با بتی همراه میشود و به دنیایی وارد میشود که در آن زمان و تغییر به شکل غیرمنتظرهای عمل میکنند. این تجربه باعث میشود خواننده نه تنها به داستان، بلکه به زندگی شخصی خود نیز بیندیشد و سوالاتی درباره پیری، هویت و ارزشهای زندگی خود مطرح کند.
ویژگیهای مثبت کتاب
- شخصیتپردازی عمیق: شخصیت بتی با پیچیدگیهای روانی واقعی به تصویر کشیده شده است. او همواره درگیر احساسات متناقضی مانند شگفتی، اضطراب و کنجکاوی است و این باعث میشود خواننده بتواند با او همذاتپنداری کند.
- سبک نوشتاری شاعرانه: نثر گرگوار دولاکور ساده و روان است، اما در عین حال شاعرانه و تأملبرانگیز است. او با بهرهگیری از تصویرسازیهای دقیق و زبان هنری، داستانی جذاب و گیرنده خلق کرده است.
- نگاه فلسفی به زمان و هویت: کتاب به بررسی تأثیرات زمان بر زندگی انسان، روابط اجتماعی و احساسات فردی میپردازد. موضوعاتی مانند گذر عمر، زیبایی و تأثیرات آن بر روان انسان، با ظرافت و دقت مطرح شدهاند.
- ترکیب واقعگرایی و رئالیسم جادویی: این سبک باعث میشود داستان هم ملموس و هم شگفتانگیز باشد. خواننده همزمان با تجربه احساسات واقعی شخصیتها، با جهانی فراتر از واقعیت نیز مواجه میشود.
مضامین و درونمایه
کتاب «زنی که پیر نمیشد» مضامین و درونمایههای متعددی دارد که هر یک به نوعی به زندگی انسانی و روان او میپردازند:
- زمان و تغییر: اثر به تأمل در مورد گذر زمان و اثرات آن بر بدن و روان انسان اختصاص دارد. این بررسی باعث میشود خواننده به ارزش لحظات زندگی و اهمیت تغییرات شخصی پی ببرد.
- زیبایی و هویت: یکی از موضوعات اصلی، نقش زیبایی و ظاهر در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی است. بتی با عدم تغییر جسمانی، از سوی جامعه و اطرافیان به نحوی متفاوت دیده میشود و این باعث ایجاد احساسات پیچیدهای در او میشود.
- تنهایی و ارتباطات انسانی: داستان نشان میدهد که چگونه تفاوتها و تغییرات جسمی و روانی میتوانند بر روابط انسانی اثر بگذارند. بتی با چالشهای ارتباطی و فاصلهای که با اطرافیان ایجاد میشود مواجه میشود و این موضوع به بحث درباره تنهایی و نیاز انسان به پیوندهای عاطفی میانجامد.
- پرسشهای فلسفی: کتاب خواننده را به اندیشیدن درباره زندگی، ارزشهای انسانی، و معنا و مفهوم پیری و گذر زمان دعوت میکند.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
این اثر برای افرادی مناسب است که علاقهمند به داستانهای روانشناسانه و فلسفی هستند. کسانی که دوست دارند شخصیتها را از نزدیک بشناسند و به تأمل در مورد زندگی و گذر زمان بپردازند، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. همچنین، افرادی که به موضوعات مرتبط با هویت، زیبایی، و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر انسان علاقه دارند، این کتاب میتواند تجربهای ارزشمند برای آنها باشد.
دربارهی نویسنده
گرگوار دولاکور نویسنده فرانسوی متولد ۱۹۶۰ است. او آثار متعددی در زمینه رمان و داستان کوتاه منتشر کرده و با سبک خاص خود شناخته میشود. دولاکور به بررسی پیچیدگیهای روانی شخصیتها و تعاملات انسانی علاقهمند است و در آثارش اغلب ترکیبی از واقعگرایی و عناصر رئالیسم جادویی دیده میشود. او با خلق شخصیتهایی عمیق و داستانهایی تأملبرانگیز، خواننده را به سفری ذهنی و فلسفی دعوت میکند.
سخن پایانی
«زنی که پیر نمیشد» کتابی است که با داستانی جذاب و تأملبرانگیز، مفاهیم عمیقی مانند زمان، زیبایی، هویت و تنهایی انسان را بررسی میکند. این رمان برای کسانی که به تحلیل روانشناسانه و فلسفی شخصیتها علاقه دارند، تجربهای فوقالعاده است. خواندن این کتاب نه تنها سرگرمکننده است، بلکه باعث میشود به زندگی خود و ارزشهای شخصی بیشتر بیندیشید.شاید بپسندید














از این مترجم











































