

آلیس کوچولو
نشر رابید منتشر کرد:
ادوارد آلبی نویسنده مشهور آمریکایی در «آلیس کوچولو» سویههای دیگری از آنچه ابزورد آمریکایی مینامند را مورد کندوکاو قرار میدهد. قهرمان نمایش در حالی نشان داده میشود که بین دنیای عقلانی که همه چیز در آن بر مبنای منفعت پیش میرود از یک سو و کلیسا که نماینده دین به شمار میرود از سوی دیگر گیر افتاده است. آلبی در این نمایشنامه هم به انتقاد از جامعه میپردازد هم به شدت کلیسا یا همان نهاد دین را مورد نقد قرار میدهد که با ادعای اصلاح جامعه اما شکل دیگری از منفعتطلبی را دنبال میکند. به قول مارتین اسلین، آلبی در این نمایشنامه «مبتکر نوعی نمایش شد که آشکارا میخواهد تصویر پیچیده جستجوی انسان به دنبال حقیقت و قطعیت در دنیای دائما در حال تغییر را بسط دهد، بدون اینکه اصلا بخواهد تمثیل کاملی بپرورد یا هیچ راه حلی برای سوال طرح شده ارائه کند.»
از نظر اسلین واکنش تند و خصمانه برخی منتقدان به این نمایشنامه از نوعی بدفهمی عمیق نسبت به این نمایشنامه ناشی شده است. نمایشنامهای که به شدت برآشوبنده بوده و به دنبال بحرانی کردن برخی مسائل بنیادین و بدیهی انگاشته شده است.
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
دربارهٔ کتاب
.
نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو» با درگیریای داغ بین یک کاردینال و یک وکیل که نمایندهٔ یک زن ثروتمند به نام خانم آلیس است شروع میشود. وکیل به کاردینال وعدهٔ کمک مالی هنگفتی میدهد، اما با یک شرط غیرمعمول: کلیسا باید یک برادر غیر روحانی به نام جولیان را به عنوان منشی شخصی و مشاور معنوی خانم آلیس منصوب کند. جولیان که مردی عمیقاً مذهبی است که گرفتار گناه و بحران ایمان شده است، این موقعیت را میپذیرد و به عمارت مجلل خانم آلیس نقلمکان میکند.در آنجا او با یک ماکت عجیب از خانه روبهرو میشود؛ یک مینیاتور کاملاً دقیق که تقریباً زنده بهنظر میرسد. همانطور که جولیان با خانم آلیس، وکیل و پیشخدمتش تعامل میکند، مرزهای میان واقعیت و توهم شروع به محو شدن میکنند. خانم آلیس بین اغوا کردن، مسخره کردن و توضیح دادن به جولیان درگیر است و او را به یک بازی روانشناختی و معنوی میکشاند که حس خود و ارادت او به خدا را به چالش میکشد.
در نیمهٔ دوم نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو» رابطهٔ جولیان با خانم آلیس به نوعی اتحاد عرفانی عمیقتری تبدیل میشود. او کمکم باور میکند که خانم آلیس مظهر الوهیت و شکل انسانی «آلیس کوچولو»، شخصیت مرموزی است که در خانهٔ مینیاتوری قرار دارد. بااینحال تمام این دانستهها و افشاگریها در نهایت تنها خیانت و نابودی را به همراه دارد.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
«آلیس کوچولو» به عنوان یکی از پیچیدهترین و غنیترین نمایشنامههای آلبی از نظر نمادین است که الهیات، روانشناسی و سورئالیسم را در یک دیدگاه واحد ادغام کرده است. این نمایشنامه مخاطب را به چالش میکشد تا از طریق داستانی معمایی که مرزهای بین وحی معنوی و دستکاری روانی را محو میکند، با سؤالاتی در مورد ایمان، توهم و ماهیت خدا روبهرو شود. ابهام نمایشنامه، دیالوگهای لایهلایه و نمادگرایی نمایشی آن را به اثری عمیقاً روشنفکرانه تبدیل کرده است. ویژگیهای برجستهٔ این کتاب عبارتاند از:• نثر فلسفی و الهیاتی: این نمایشنامه ایمان، شک و نیاز انسان به معنای الهی را بررسی میکند. آلبی از بحران جولیان برای زیر سوال بردن چگونگی درک مردم از خدا استفاده میکند.
• نمادگرایی و تمثیل: خانه مینیاتوری، نام شخصیتها و کل ساختار نمایشنامه به عنوان استعارههایی برای روح انسان، دین نهادی و جستجوی تعالی عمل میکنند.
• پیچیدگی روانشناختی: رابطهٔ بین خانم آلیس و جولیان نه تنها احساسی، بلکه وجودی است؛ این رابطه نمایانگر وسوسه، اشتیاق معنوی و فروپاشی هویت شخصی است.
• واقعیت مبهم: دنیای نمایش بین رویا و واقعیت در نوسان است و فضایی از رمز و راز و تنش ایجاد میکند. خواننده هیچگاه به این قطعیت نمیرسد که چیز رویا و چه چیزی واقعی است.
• سبک نمایشی جسورانه: این نمایشنامه با دیالوگهای شدید، تصاویر سورئال و نمادگرایی دراماتیک خود، از فرم روایی مرسوم سرپیچی میکند. آلبی از صحنه به عنوان فضایی برای پرسش فلسفی به جای داستانسرایی استفاده میکند و تئاتر را به شکلی از کاوش معنوی تبدیل میکند.
افتخارات و جوایز
.
از زمان انتشار «آلیس کوچولو» در سال ۱۹۶۴، این اثر با استقبال چشمگیری از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شده است. برخی از افتخارات و جوایز آن عبارتاند از: • نامزد دریافت جایزهٔ تونی ۱۹۶۵ برای بهترین نمایشنامه
بازخوردها به کتاب «آلیس کوچولو»
.
• نویسنده در این نمایش به بررسی نقشی میپردازد که دین میتواند در ایجاد حائلی بین انسان و رویارویی او با چیزهایی که هستند ایفا کند... طرح داستان یک خیالپردازی است و تفسیرهای متفاوتی میتوان از این نمایشنامه داشت. آنتیا ماریا استنز (Anita Maria Stenz)• این نمایشنامه ساختاری محکم دارد و بسیار زیبا نوشته شده است و بهطرز شگفتانگیز و خندهداری جسورانه و معمایی است که باید آن را خواند. بن برانتلی (Ben Brantley)
• واکنشهای انتقادی منفی و گیجکنندهای به نمایش «آلیس کوچولو» در زمان تولید اولیهٔ آن شد. اجرای سال ۲۰۰۰ اما نقدی بهشدت مثبت در نیویورک تایمز دریافت کرد. سایر نقدها متفاوت بودند و اشخاصی مانند لیندا ونیز از تایم اوت نیویورک به شدت این نمایشنامه را توصیه کردند. پلی بیل (The Playbill)
اجراهای نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو»
.
• نمایش «آلیس کوچولو» برای اولینبار در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۴ در تئاتر بیلی رُز در برادوی به روی صحنه رفت، درحالیکه پیشنمایشها رسماً در ۲۹ دسامبر ۱۹۶۴ اجرا شدند و در ۲۲ مه ۱۹۶۵ پس از ۸ پیشنمایش و ۱۶۸ اجرا به پایان رسید. این نمایش به کارگردانی آلن اشنایدر (Alan Schneider) و ایرنه ورث (Irene Worth) در نقش خانم آلیس اجرا شد و برندهٔ جوایزی مانند بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن، بهترین کارگردانی نمایشنامه و بهترین تهیه کننده و نویسنده شد. ایرنه ورث جایزهٔ تونی را بُرد. • این نمایش در ماه مه و ژوئن ۱۹۹۸ در هارتفورد استیج، کنتیکت، به کارگردانی مارک لاموس و با بازی ریچارد توماس در نقش برادر جولیان اجرا شد. قرار بود این نمایش با حضور لاموس و توماس به برادوی منتقل شود و انتظار میرفت در فوریه ۱۹۹۹ افتتاح شود، اما این اتفاق نیفتاد.
• نمایش «آلیس کوچولو» از 16 نوامبر 2000 تا 7 ژانویه 2001 در تئاتر سکند استیج در خارج از برادوی به روی صحنه رفت. این نمایش دو بار تمدید و برنده جایزه لوسیل لورتل در سال 2001، برای اجرای برجسته شد.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
این کتاب مناسب خوانندگان و علاقهمندان به نمایشنامه و تئاتر است. همچنین این نمایشنامه مناسب کسانی است که به فلسفه، الهیات و روان انسان و همچنین نمایشنامههای پیچیده علاقه داشته باشند. محققان، طرفداران آلبی و همچنین علاقهمندان به کتابهای مبهم و روانشناسانه نیز از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهند بُرد.چرا کتاب «آلیس کوچولو» را بخوانیم؟
.
• ماهیت ایمان و باور را بررسی میکند: این نمایشنامه به بررسی چگونگی تفسیر و واکنش افراد به امر الهی میپردازد و هم راحتی و هم خطر ذاتی در فداکاری مذهبی را به تصویر میکشد. مبارزه جولیان با باور نشان میدهد که چگونه ایمان میتواند الهامبخش بینش و آسیبپذیری عمیق باشد. خواندن «آلیس کوچولو» انسان را به تأمل در پیشفرضهای معنوی و اخلاقی خود فرا میخواند و نشان میدهد که چگونه انتظارات شخصی و اجتماعی، نحوه درک ما از حقیقت و الوهیت را شکل میدهند.• نمادگرایی غنی و تمثیلی بینظیر: آلبی از اشیاء، محیطها و شخصیتها به عنوان نماد برای انتقال ایدههای انتزاعی در مورد قدرت، توهم و اخلاق استفاده میکند. خانهٔ مینیاتوری «آلیس کوچولو» به عنوان استعارهای برای روح انسان، کنترل اجتماعی و آرمانهای دستنیافتنی عمل میکند. تعامل با این نمادها، تجربه خواندن را عمیقتر میکند و نمایشنامه را نه فقط یک داستان، بلکه کاوشی چندلایه در پرسشهای وجودی میسازد.
• پیچیدگی روانی و عاطفی: تعاملات بین جولیان، خانم آلیس و دیگر شخصیتها، پویاییهای پیچیده روانشناختی مانند دستکاری، میل، ترس و خودفریبی را آشکار میکند. تصویرسازی آلبی از آسیبپذیری و جاهطلبی انسان، خوانندگان را تشویق میکند تا روشهای اعمال و تجربهٔ کنترل توسط افراد، چه در روابط و چه در درون خود را در نظر بگیرند. این عمق روانشناختی، نمایشنامه را جذاب میکند، زیرا با تجربیات واقعی انسان و معضلات اخلاقی طنینانداز میشود.
• فرم نمایشی نوآورانه و چالشبرانگیز: ساختار نامتعارف، تصاویر سورئال و دیالوگهای لایهای آلبی، مرزهای تئاتر سنتی را جابهجا میکند. این نمایشنامه نمونهای از چگونگی عملکرد درام به عنوان واسطهای برای پرسش فلسفی است که روایت، نماد و اجرا را در کاوشی یکپارچه از تجربهٔ انسانی ترکیب میکند. خواندن «آلیس کوچولو» مخاطبان را در معرض تکنیکهای نوآورانه داستانسرایی قرار میدهد که انتظارات متعارف را به چالش میکشد و درک فرد از درام مدرن را غنیتر میکند.
نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو» را بخوانید چون کاوشی استادانه در ایمان، قدرت و ادراک انسانها است که در روایتی سورئال و از نظر روانشناختی تفکربرانگیز، پیچیده شده است. آلبی خواننده را به چالش میکشد تا ماهیت واقعیت، توهماتی که میسازیم و روشهایی که نهادها و افراد به کمک آنها باورها را دستکاری میکنند، زیر سؤال ببرد. این نمایشنامه بینشهای عمیقاً باارزش در مورد تمایلات انسان، ابهام اخلاقی و جستوجوی تعالی در اختیار خواننده قرار میدهد.
دربارهٔ نویسنده
.
ادوارد آلبی نمایشنامهنویس آمریکایی بود که در سال ۱۹۲۸ به دنیا آمد و در ۲۰۱۶ درگذشت. او را بیشتر بهخاطر آثاری مانند «داستان باغوحش» و «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟» (Who's Afraid of Virginia Woolf) میشناسند که در سال ۱۹۶۲ منتشر شد. برخی از منتقدان معتقدند که برخی از آثار او بهگونهای نسخهٔ آمریکایی چیزی است که مارتین اسلین آن را تئاتر آبزورد یا پوچی نامید. سه نمایشنامهٔ او جایزهٔ پولیتزر را برای درام و دو اثر دیگرش جایزهٔ تونی را برای بهترین نمایشنامه از آن خود کرد. او در آثارش اغلب به بررسی صریحی از وضعیت جامعهٔ مدرن میپردازد. آثار اولیهاش منعکسکنندهٔ تسلط و آمریکاییشدن تئاتر پوچی است که اوج آن در آثار نمایشنامهنویسان اروپایی مانند ساموئل بکت، اوژن یونسکو و ژان ژنه یافت میشود.معرفی نمایشنامه مشابه: پس از دوشیزه جولی (After Miss Julie)
.
نمایشنامهٔ «پس از دوشیزه جولی» از پاتریک ماربر (Patrick Marber) کمدین، نمایشنامهنویس، کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس انگلیسی است که اولینبار در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. این اثر بازآفرینی مدرنی از نمایشنامهٔ کلاسیک طبیعتگرایِ آگوست استریندبرگ (August Strindberg) با عنوان «خانم جولی» است. این نمایشنامه تنها سه شخصیت دارد؛ خانم جولی، یک خانم ثروتمند بیستوچند ساله و دو خدمتکار: جان یک پیشخدمت و رانندهٔ سیساله و کریستین یک آشپز سیوپنج ساله است. داستان در آشپزخانهٔ یک خانهٔ روستایی بزرگ در خارج از لندن اتفاق میافتد، زمانی که حزب کارگر بریتانیا به تازگی در انتخاباتی معروف به پیروزی قطعی رسیده است. این نمایشنامه به نویسندگی و کارگردانی پاتریک ماربر در ۴ نوامبر ۱۹۹۵ توسط بیبیسی ۲ به عنوان بخشی از یک مجموعه به نمایش درآمد.این نمایشنامه نیز درست مانند «آلیس کوچولو» به بررسی پویایی قدرت، تنش روانی و تعامل پیچیده میل و سلسله مراتب اجتماعی در محیطهای محدود میپردازد. در هر دو اثر، شخصیتها از نظر جسمی، اجتماعی یا روانی به دام افتادهاند و باید روابط دستکاریشدهای را که آسیبپذیریها، جاهطلبیها و تناقضات اخلاقی آنها را آشکار میکند، هدایت کنند. هر نمایشنامه به جنبههای تاریکتر رفتار انسان میپردازد و چگونگی تلاقی طبقه، اقتدار و میل شخصی را بررسی میکند. از شباهتهای هر دو نمایشنامه میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
• کاوش در قدرت و کنترل: هر دو نمایشنامه بر شخصیتهایی تمرکز دارند که بر دیگران تأثیر میگذارند و برجسته میکنند که چگونه اقتدار و فرمانبرداری رفتار را شکل میدهند.
• پیچیدگی روانی و عاطفی: شخصیتها در هر دو اثر با تضادهای شدید درونی و معضلات اخلاقی روبهرو هستند و آرزوها، ناامنیها و جاهطلبیهایی را آشکار میکنند که تنش و درام را به پیش میراند.
• طبقه و سلسله مراتب اجتماعی: هر دو نمایشنامه نشان میدهند که چگونه ساختارها بر تعامل انسان تأثیر میگذارند.
• ابهام و عدم قطعیت اخلاقی: هیچکدام از نمایشنامهها راهحلهای روشنی ارائه نمیدهند؛ هر دو مخاطب را در حال پرسش از انگیزهها، اخلاق و ماهیت حقیقت رها میکنند و حس تنش و تأمل طولانی ایجاد میکنند.
سخن پایانی
.
نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو» اثری است که مدتها پس از پایان در ذهن شما باقی خواهند ماند و نه به دلیل اینکه پاسخ روشنی دربارهٔ تمام شکوتردیدهایتان به شما میدهد، بلکه به این دلیل که شما را با عمیقترین سؤالات در مورد ایمان، قدرت و ادراک انسان روبهرو میکند. ادوارد آلبی جهانی ساخته است که در آن واقعیت و توهم در هم میآمیزند و شخصیتها و مخاطب را مجبور به دستوپنجه نرم کردن با عدم قطعیت میکند. سفر جولیان، که بین فداکاری و دستکاری روانی گیر افتاده است، تعادل ظریف بین باور، میل و خودفریبی را به نمایش میگذارد. یکی از برجستهترین جنبههای نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو» استفادهٔ نویسنده از نمادگرایی و تمثیل است. خانهٔ مینیاتوری خانم آلیس و تعاملات آیینی شخصیتها به عنوان استعارههایی عمل میکنند که درک ما از حقیقت را شکل دادهاند. آلبی این نمایشنامه را به یک آزمایشگاه فلسفی تبدیل کرده است، جایی که از مخاطب دعوت میشود که نهتنها انگیزههای شخصیتها، بلکه فرضیات خود در مورد اخلاق، اقتدار و الوهیت را در نظر بگیرید. این پیچیدگی چند لایه، باعث شده است تا نمایشنامهٔ «آلیس کوچولو» به شدت جذاب باشد.
این نمایشنامه ذهن خواننده را به چالش میکشد تا بپذیرد که وضوح و قطعیت اغلب توهم هستند و ابهام را باید به عنوان بخشی اساسی از زندگی پذیرفت. نمایش آلبی راهحلهای قطعی به خواننده نمیدهد اما با نشان دادن عدم قطعیت فضایی برای تأمل، پرسش و رویارویی با نیروهای زندگی ارائه کرده است. خواندن این نمایشنامه سفری به درون تنش بین توهم و واقعیت است و مخاطب را با پیچیدگیهای عمیق وجود انسان آشنا میکند.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم










































