

مسیر انتقام
انتشارات افرا منتشر کرد:
در سال 1954، آنا متیسون به همراه فهرستی از نامها و قلبی سنگی از فقدانها سوار قطار شبانهی لوکسی میشود که از قبل رزرو کرده است. دوازده سال قبل، در اوج جنگ جهانی دوم، شش نفر زندگی خانوادهی او را نابود کردهاند. اکنون آنا با نقابی دروغین و نقشهای دقیق، این دیدار دلهرهآور را ترتیب داده و آنها را در قطار به دام انداخته است.
داستانی پر از هیجان و تنش. دیوید بالداچی
سیجر میداند که چطور داستانی خلق کند که خواننده را مدام به حدسزدن وادارد. واشنگتن پست
سیجر در اوج هنر خود داستانی مهیج ارائه میدهد که بادقت نوشته شده و چنان ساختار محکمی دارد که خوانندگان نفسزنان و شوکه از دل داستان بیرون میآیند. او با این کتاب اثری درخشان خلق کرده است. بوکلیست
قتل در قطاری لوکس، در این تریلر بسیارپیچیده، رنگ و بویی تازه میگیرد. این کتاب برای خوانندگانی که دنبال یک داستان با قهرمان زن جذاب هستند، مناسب است. پابلیشرز ویکلی
فروشگاه اینترنتی 30بوک
این اثر که بلافاصله پس از انتشار به پرفروشترین فهرست نیویورک تایمز راه یافت، ترکیبی بینقص از درام تاریخی، معمای قتل، و داستان انتقام شخصی است که در محیطی بسته و پرابهام - یک قطار شبانه - روایت میشود.
خلاصهی داستان
سال ۱۹۵۴ است. قطار مجللی از فیلادلفیا به مقصد شیکاگو در دل شب و سرمای زمستان حرکت میکند. در یکی از کوپههای این قطار، زنی به نام آنا ماتسون (Anna Matheson) نشسته است - زنی با گذشتهای دردناک، هویتی جعلی و قلبی پر از خشم فروخورده.
دوازده سال پیش، در بحبوحهی جنگ جهانی دوم، شش نفر زندگی خانوادهی آنا را نابود کردند؛ توطئه، خیانت و طمع آنان باعث مرگ عزیزانش شد و همهچیز از او گرفته شد. اکنون او بازگشته است تا آن گذشته را تسویه کند.
با نیرنگ و نقشهای دقیق، آنا هر شش نفر را دعوت کرده تا در این سفر شبانه شرکت کنند - بیآنکه بدانند چه انتظاری در پیش است. او قصد دارد در طول مسیر، تکتک آنها را روبهرو کند، وادارشان کند حقیقت را بگویند، و در پایان، عدالت را به دستان قانون بسپارد.
اما پیش از طلوع آفتاب، یکی از مسافران به قتل میرسد. ترس، شک و اتهام مانند دود در قطار میپیچد. اکنون روشن میشود که آنا تنها کسی نیست که برای انتقام آمده است.
قطار، در میان برف و یخ، همچنان میتازد - بیتوقف و بیامان. و هر دقیقه، احتمال زندهماندن کمتر میشود.
آنا ناچار است حقیقت را از میان لایههای دروغ و تزویر بیرون بکشد، در حالی که برای نجات جان کسانی میجنگد که زمانی آرزو داشت نابودشان کند. او باید بین انتقام و بخشش، عدالت و جنون یکی را انتخاب کند - زیرا قاتل تصمیم گرفته هیچکس، حتی آنا، به مقصد نرسد.
درونمایهها و مفاهیم اصلی
رمان «مسیر انتقام» بیش از آنکه صرفاً داستانی جنایی باشد، روایتی است دربارهی زخمهای گذشته و هزینهی عدالت شخصی.
۱. انتقام در برابر عدالت
سیجر بارها این پرسش را پیش میکشد:
«وقتی قانون شکست میخورد، آیا انتقام تنها راه عدالت است؟»
آنا در ابتدا قهرمان ماجرا به نظر میرسد، اما هرچه داستان پیش میرود، مرز میان قربانی و مجرم در او محو میشود. او هم شکار است، هم شکارچی.
۲. راز و گناه
همهی مسافران، از جمله خود آنا، رازی در گذشته دارند. قطار استعارهای است از وجدان انسان - فضایی بسته که هیچکس نمیتواند از حقیقت بگریزد. در طول مسیر، هر ایستگاه، مرحلهای از اعتراف و مواجهه با خویشتن است. ۳. بقا و رستگاری
همانطور که برف بیرون قطار میبارد، درون شخصیتها نیز طوفانی از اضطراب و ترس در جریان است. بقا در این داستان صرفاً فیزیکی نیست؛ معنوی و روانی هم هست. آنا باید یاد بگیرد که نجات گاهی به معنای بخشیدن است، نه کشتن.
۴. قدرت زنان در برابر نظام مردانه
در فضای دههی ۱۹۵۰ آمریکا، زنی مانند آنا که خود عدالت را به دست میگیرد، نمادی از مقاومت در برابر جامعهای مردسالار و قانونمحور است. او یادآور قهرمانان زن آثار نئونوآر است - آسیبپذیر اما شکستناپذیر.
فضای تاریخی و اجتماعی
رمان در دههی ۱۹۵۰، دورهای از ترس، بازسازی و بیاعتمادی پس از جنگ جهانی دوم میگذرد. در آن زمان، آمریکا با زخمهای روانی و اخلاقی جنگ دستبهگریبان بود؛ بیعدالتی، فساد اقتصادی، و بحران هویت ملی در حال گسترش بود.
سیجر با هوشمندی، این بستر تاریخی را به درونمایهی شخصی آنا پیوند میدهد: همانطور که ملتها در پی عدالتاند، او نیز در پی جبران و حقیقت است.
قطار در این میان استعارهای از تاریخ بیامان بشر است - قطاری که پیش میرود، بیآنکه فرصتی برای بازگشت بگذارد.
سبک نوشتاری و ساختار
نثر رایلی سیجر در «مسیر انتقام» تلفیقی است از نوشتار سینمایی و روایت روانشناختی.
او با توصیفهای دقیق و حسی از نور، صدا، و حرکت قطار، فضایی ملموس و نفسگیر خلق میکند.
ریتم روایت تند و پرکشش است؛ هر فصل مانند یک صحنهی فیلم تنظیم شده، که خواننده را وادار میکند صفحه بعدی را بلافاصله بخواند.
یکی از ویژگیهای خاص سیجر، استفاده از ساختار محدود مکانی است. او همانند فیلمنامهنویسی چیرهدست، از فضای بستهی قطار برای افزایش فشار روانی استفاده میکند؛ هر کوپه بهنوعی صحنهی بازجویی، محاکمه یا اعتراف است.
لحن و تأثیر احساسی
آنچه این کتاب را فراتر از یک تریلر ساده میبرد، احساسات انسانی در دل تاریکی است.
در میان قتلها و فریبها، قلب داستان دربارهی بخشیدن خود است.
در پایان، خواننده درمییابد که شاید هیچ انتقامی کافی نباشد، اما درک حقیقت و رهایی از گذشته، شکل والاتری از عدالت است.
تحسین از کتاب
- سیجر میداند چطور داستانی خوب تعریف کند - داستانی که تا پایان، ما را در حدس و گمان نگه میدارد. واشنگتن پست (The Washington Post )
- تریلری پرشتاب، معمایی در فضای بسته و روایتی خشونتبار از انتقام… با ضربآهنگی بینقص و پیچوتابهایی استادانه. نیویورک تایمز بوک ریویو (The New York Times Book Review)
- رایلی سیجر نوازندهای چیرهدست در خلق تریلرهایی است که نفس را در سینه حبس میکنند؛ و گردآوریگری ماهر از پیچشهای داستانی و غافلگیریهای غیرمنتظره. بازفید (Buzzfeed)
- یک تریلر نفسگیر در فضای بسته. پیپل (People)
- سیجر در اوج توانایی خود است. او تریلری خلق کرده که آنقدر فشرده و دقیق نوشته شده که خواننده پس از اتمام کتاب، با نفسی حبسشده و حالتی از شوک از آن بیرون میآید. با این رمان، سیجر دست به کاری درخشان زده است. بوکلیست (Booklist)
- قتل در قطاری لوکس، در این تریلر تاریخی پرپیچوخم، روایتی تازه و هیجانانگیز یافته است… برای خوانندگانی که دنبال داستانی پرتعلیق با قهرمان زنی جسور هستند، این کتاب بلیتِ برنده است. پابلیشرز ویکلی (Publishers Weekly)
- مسیر انتقام نمونهی درخشان یک تریلر در فضای بسته است! تعلیقی بیوقفه، با پیچوتابهایی که سرتان را به چرخش درمیآورد! فریدا مکفادن (Freida McFadden)، نویسندهی پرفروش شمارهی ۱ نیویورک تایمز
معرفی کتابهای مشابه
قتل در قطار سریعالسیر شرق (Murder on the Orient Express)
شاهکار جاودانهی آگاتا کریستی (Agatha Christie) و یکی از معروفترین آثار ژانر معمایی در تاریخ ادبیات است. داستان در قطاری مجلل و بینالمللی به نام «اورینت اکسپرس» روی میدهد که در میانهی راه به دلیل برف متوقف میشود. صبح روز بعد، یکی از مسافران به قتل میرسد و کارآگاه مشهور هرکول پوآرو مأمور کشف حقیقت میشود. همهی سرنخها در همان واگنهاست، و هر مسافر، رازی در دل دارد. کریستی با مهارتی مثالزدنی از فضای بستهی قطار برای خلق تعلیق، تضاد و تنش اخلاقی بهره میبرد.
این رمان، الگویی کلاسیک برای دهها اثر بعدی از جمله مسیر انتقام است: مکانی محدود، گروهی از مظنونان، و رازی که تا آخرین صفحه در تاریکی باقی میماند. «قتل در قطار سریعالسیر شرق» نهفقط داستانی پلیسی، بلکه تأملی بر عدالت، گناه و وجدان انسان است. پایانی درخشان و غافلگیرکننده دارد که هنوز یکی از برترین پیچشهای تاریخ ادبیات جنایی بهشمار میرود.
و سپس هیچکس باقی نماند (And Then There Were None)
رمانی که بهدرستی لقب «پرفروشترین اثر معمایی تمام دوران» را گرفته است. ده نفر با پیشینههای گوناگون به عمارت مرموزی در جزیرهای دورافتاده دعوت میشوند. در شب نخست، از طریق ضبط صوت، صدایی آنان را به جنایتهایی در گذشته متهم میکند. اندکی بعد، یکییکی به شیوههایی مرموز کشته میشوند و خواننده درمییابد که قاتل در میان خود آنهاست.
کریستی در این اثر، اوج توانایی خود در خلق تعلیق روانی در فضای محدود را نشان میدهد. هر صفحه، اضطراب، بیاعتمادی و وحشت را تشدید میکند و مرز میان قربانی و قاتل را از میان میبرد.
مانند «مسیر انتقام»، این داستان نیز دربارهی گناه، انتقام و عدالت شخصی است. شخصیتها نمیتوانند از گذشتهی خود بگریزند و جزیره، استعارهای از وجدان و تنهایی انسان در برابر اعمالش است.
پایان تکاندهندهی رمان، از همان زمان انتشار در ۱۹۳۹ تا امروز، معیار «غافلگیری کامل» در ادبیات جنایی محسوب میشود.
دختری در قطار (The Girl on the Train)
رمان پرفروش پائولا هاوکینز (Paula Hawkins) که با روایتی چندصدایی و پر از تردید، مرز میان واقعیت و توهم را در ذهن خواننده درهم میشکند.
قهرمان داستان، ریچل واتسون، زنی تنها و الکلی است که هر روز با قطار از کنار خانهای میگذرد و زندگی زوجی ناشناس را تماشا میکند. او خیال میکند آنان خوشبختترین مردم دنیا هستند - تا روزی زنی ناپدید میشود و ریچل درمییابد درگیر ماجرایی شده که از آن گریزی ندارد.
هاوکینز در این اثر با بهرهگیری از زاویهدیدهای متفاوت و راویان غیرقابلاعتماد، تعلیقی روانشناختی میسازد که ریشه در حافظه و احساس گناه دارد. مانند «مسیر انتقام» داستان از دل سفر با قطار آغاز میشود و به سفری درون ذهن و گذشتهی راوی تبدیل میگردد.
«دختری در قطار» اثری است دربارهی خاطره، فریب، و شکنندگی درک انسان از حقیقت - رمانی مدرن، نفسگیر و مملو از پیچشهای غیرمنتظره.
سخن پایانی
رمان «مسیر انتقام» (With a Vengeance) یکی از پرکششترین و هوشمندانهترین آثار رایلی سیجر است؛ سفری در قطاری که از ایستگاه گناه حرکت میکند و شاید هرگز به ایستگاه بخشش نرسد.
در این داستان، هیچکس بیگناه نیست، هیچ رازی برای همیشه پنهان نمیماند، و هیچچیز همانطور که به نظر میرسد نیست.
سیجر با نثری پرتعلیق و احساسی، خواننده را تا آخرین صفحه در دام تردید و اضطراب نگه میدارد.
کتابی که هم دوستداران تریلر کلاسیک را راضی میکند، هم خوانندگان مدرن را با عمق روانیاش شگفتزده میسازد.
«مسیر انتقام» داستانی است دربارهی قطاری که مقصدش روشن نیست، اما هر ایستگاه آن، لحظهای از رویارویی انسان با وجدان خویش است. اثری که پس از بستن آخرین صفحهاش، هنوز صدای غرش قطار و تپش قلب آنا در ذهن خواننده میپیچد.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم

















































