

خفاش بودن چگونه است
انتشارات طرح نو منتشر کرد:
این اثر فلسفی از متون بنیادین در بحث آگاهی و ذهن در فلسفه تحلیلی به شمار میآید. نویسنده در آن استدلال میکند که هیچ تبیین فیزیکی یا عینی از ذهن نمیتواند ماهیت درونی تجربه آگاهانه را بهطور کامل توضیح دهد. او تمایزی دقیق میان دیدگاه شخص نخست و دیدگاه شخص سوم برقرار میکند و نشان میدهد که آگاهی همواره واجد وجهی است که تنها از درون تجربهگر قابل دسترسی است. بر این اساس، هرگونه تلاش برای فروکاستن ذهن به سازوکارهای زیستی یا رفتاری، بخش اساسی واقعیت آگاهی را نادیده میگیرد.
در این چارچوب، نویسنده با مثالی از موجودی غیرانسانی که شیوه ادراک و زیستش کاملاً متفاوت است، نشان میدهد حتی اگر تمام واقعیتهای علمی درباره او را بدانیم، باز نمیتوانیم دریابیم «بودن در جای او» چه کیفیتی دارد. این استدلال، نقدی ریشهای بر تقلیلگرایی علمی و فیزیکالیستی است و بر این نکته تأکید میکند که آگاهی امری پدیداری، کیفی و درونی است که در قالب مفاهیم صرفاً عینی قابل انتقال نیست. بدینترتیب، اثر مورد نظر نهتنها پرسش از امکان شناخت ذهن را دوباره مطرح میکند، بلکه مرزهای فهم فلسفی از تجربه را به چالش میکشد.
در عین حال، نویسنده با طرح این دیدگاه، مفهوم تازهای از عینیت را پیشنهاد میکند: عینیت راستین نباید تجربههای ذهنی را حذف کند، بلکه باید بتواند آنها را در افقی گستردهتر جای دهد. اهمیت اثر در آن است که مسیر تفکر فلسفی درباره ذهن را از تمرکز صرف بر مکانیزمهای فیزیکی و زبانشناختی، به سوی بررسی تجربه زیسته، احساس و منظر درونی سوق میدهد. از این رو، این نوشته به یکی از متون کلیدی در شکلگیری مباحث جدید درباره آگاهی، ذهن و نسبت علم با تجربه انسان تبدیل شده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













































