

آزمایش - استخر (خالی)(جیبی)
انتشارات مروارید منتشر کرد:
چطور میشود شر و مجریان آن را در فضای فردمحورِ غیرقابلدرکِ دنیای مدرن شناسایی کرد؟ این سؤال آزاردهنده مرا به نوشتن «آزمایش» وا داشت. در ابتدا آن را به این نیت نوشتم که دیالوگهای متن، در هر خط، بین چند بازیگر تقسیم شود، اما در بازههای زمانی مختلف، به صورت تکگویی بهوسیلۀ بازیگرهای مختلف اجرا شدند. جرقة اولیة نگارش استخر (خالی) نیز از چند عکسی که از عکاس امریکایی، نان گلدینگ، به من نشان دادند، شکل گرفت. عکسها آنقدر مرا مجذوب خود کرد که وارد مکاشفهای در باب ذات مخرب دوستی و ارتباط بین بیماری و هنر شدم. «بالهات رو باز کردی و بالای سرمون پرواز کردی. مشکلی نیست. سعیت رو کردی، دست مریزاد برای این تلاش. اما فکر کردی به همین ختم میشه؟ تو ابرها پرواز کنی و زندگیهای شهریمون رو از اون بالا تماشا کنی؟ واقعاً فکر کردی به همین ختم میشه؟ معلومه که به این ختم نمیشه. حالا هم که با مخ اومدی زمین. درد نداره، مگه نه؟ میفهمم. درد داره.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم



























































