

اقامتگاه بین راهی (پرتقال)
انتشارات پرتقال منتشر کرد:
اقامتگاه بینراهی رمان کوتاه پرتعلیقی از نت کسیدی است؛ نویسندهای که به داستانهای روانشناختی و فضاسازیهای وهمآلودش شناخته میشود. این نخستین کتاب کسیدی است که به فارسی ترجمه شده، و او در این کتاب، فضای آشنای جاده و پمپبنزین را به صحنهای دلهرهآور تبدیل میکند که در آن ظاهر امنوامان محیط بهسرعت جایش را به وحشتی عمیق میدهد. کسیدی با نثری تند، تاریک و نفسگیر، ذهن خواننده را به بازی میگیرد و نشان میدهد ترسناکترین هیولاها شاید آنهایی باشند که نه پیش چشممان، بلکه در اعماق افکار ما حضور دارند. توقفی کوتاه در جاده، قرار است لحظهای برای استراحت باشد، اما وقتی اِبی در پمپبنزین توقف میکند، متوجه میشود چیزی درست نیست. اقامتگاه متروکه نیست، اما احدی هم آنجا حضور ندارد. ون عجیبوغریبی که آنجا پارک شده هم ترسهای ذهنیاش را به کابوسهایی عینی تبدیل میکند. فشار هرلحظه بیشتر میشود، در دستشویی قفل شده، سروصداهای مشکوکی به گوش میرسد، و مرز واقعیت و توهم دیگر اصلاً واضح نیست...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب «اقامتگاه بینراهی» (Rest Stop) نوشتهی نت کسیدی (Nat Cassidy)، تریلری روانشناختی و نفسگیر است که در تاریکی شب، در مکانی به ظاهر معمولی، به کابوسی مهارنشدنی تبدیل میشود. روایتی که از چند خط ساده آغاز میشود، اما تا پایان در ذهن خواننده باقی میماند.
دربارهی کتاب
در نیمهشب، موسیقیدانی جوان هنگام سفر در جادهای خلوت، تصمیم میگیرد در یک پمپبنزین متروک توقف کند. اما لحظهای بعد، درِ دستشویی پشت سرش قفل میشود؛ نه توسط خودش، بلکه به دست نیرویی نامرئی.
او در تاریکی محبوس شده است، در حالی که در بیرون، صدای قدمهایی ناشناس و فریادهایی دور شنیده میشود. اما وحشت اصلی درون همان اتاق است؛ چیزی روی دیوارها حرکت میکند، سایههایی میلغزند و مرز میان واقعیت و توهم در ذهن او فرو میپاشد.
کسیدی با مهارتی سینمایی و نثری موجدار، حس خفگی و تعلیق را لحظهبهلحظه افزایش میدهد. «اقامتگاه بینراهی» داستانی است کوتاه اما عمیق، دربارهی ترس، انزوا و ذهن انسان در برابر ناشناخته. این رمان، وحشتی را تصویر میکند که نه از هیولا، بلکه از درون خود انسان زاده میشود.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
طرفداران داستانهای ترسناک روانشناختی با فضاهای بسته و اضطرابآور.
کسانی که از داستانهایی با روایت محدود، اما تنش بالا و پایانهای مبهم لذت میبرند.
اهمیت کتاب
«اقامتگاه بینراهی» تنها یک داستان ترسناک نیست؛ بلکه نمونهای برجسته از تحول ژانر وحشت روانشناختی (Psychological Horror) در ادبیات معاصر است.
نت کسیدی با استفاده از فضایی محدود - یک دستشویی کوچک در پمپبنزینی در نیمهشب - توانسته اضطرابی عمیق و فراگیر خلق کند که از درون ذهن انسان سرچشمه میگیرد، نه از هیولاهای بیرونی.
اهمیت این کتاب در همین نگاه نو است:
به جای ترس از ناشناختههای جهان بیرون، خواننده با ناشناختههای درون خود مواجه میشود. راوی در فضایی بسته گرفتار شده، اما ترس واقعی از جایی آغاز میشود که مرز میان واقعیت، توهم و گناه در ذهن او از بین میرود.
این اثر نمونهای درخشان از رویکرد مینیمالیستی در داستانگویی است؛ نشان میدهد که بدون صحنههای بزرگ، بدون هیولاهای آشکار و حتی بدون چندین شخصیت، میتوان وحشتی خلق کرد که بسیار واقعیتر و انسانیتر احساس میشود.
به همین دلیل، «اقامتگاه بینراهی» به درون ذهن انسان نفوذ میکنند تا نشان دهند ترس، بخشی جداییناپذیر از خود ماست.
در ادبیات امروز، این کتاب نماد نوعی بازگشت به ریشههای وحشت است:
ترسی که از سکوت، تنهایی، و شک در ادراک خود زاده میشود، ترسی که پس از پایان کتاب هم در ذهن خواننده ادامه دارد.
معرفی کتاب مشابه: غبرستان حیوانات خانگی از استیون کینگ
در جهان استیون کینگ، مرگ هرگز پایان نیست و هیچ عشقی بیهزینه نیست.
«غبرستان حیوانات خانگی» (Pet Sematary) یکی از تاریکترین و تأثیرگذارترین آثار این نویسندهی بزرگ است؛ داستانی دربارهی خانوادهای که با اندوه، فقدان و وسوسهی خطرناکِ بازگرداندن مردگان روبهرو میشوند.
زمانی که لوئیس کرید (Louis Creed)، پزشک جوان، به همراه همسر و دو فرزندش به شهری کوچک در ایالت مِین نقل مکان میکند، زندگیشان آرام و بیدغدغه بهنظر میرسد. اما در جنگل پشت خانه، مکانی وجود دارد که اهالی محل از آن با ترس و احترام یاد میکنند — گورستان حیوانات خانگی.
جایی که کودکان سالها حیوانات مردهی خود را دفن کردهاند... و جایی که، بنا بر افسانهها، مرگ همیشه آخرین واژه نیست.
اما وقتی تراژدی، خانوادهی لوئیس را در هم میشکند، او تصمیمی میگیرد که مرز میان عشق و جنون را در هم میریزد. آنچه در ادامه میآید، نه بازگشتِ زندگی، بلکه آغازِ وحشتی غیرقابلتصور است.
چرا کتابی مشابه «اقامتگاه بینراهی» است؟
همانند «اقامتگاه بینراهی» اثر نت کسیدی، این رمان نیز ترس را از هیولاهای بیرونی به درون انسان میبرد.
در هر دو اثر، قهرمان داستان در برابر ترسِ وجودی و روانی خود قرار میگیرد:
در «اقامتگاه بینراهی»، وحشت از درون ذهن و احساس اسارت زاده میشود؛
و در «غبرستان حیوانات خانگی»، وحشت از دل عشق، دلتنگی و ناتوانی انسان در پذیرش مرگ.
استیون کینگ در این اثر، با نگاهی عمیق به مفهوم فقدان، گناه و وسوسهی جاودانگی، مرز میان عشق و نفرین را محو میکند. او نشان میدهد که بزرگترین وحشت، نه در ارواح و گورستانها، بلکه در دل انسانهاییست که نمیتوانند رها کنند.
سخن پایانی
«اقامتگاه بینراهی» سفری کوتاه به اعماق ذهن انسان است؛ جایی که ترس، توهم و واقعیت در هم فرو میروند. نت کسیدی در این اثر نشان میدهد که حتی در سادهترین مکانها - مثل یک سرویسبهداشتی در کنار جاده - میتوان به جهنمی واقعی قدم گذاشت.
اگر به دنبال داستانی هستی که ضربان قلبت را تندتر کند و تا مدتها از یادت نرود، این کتاب همان کابوسی است که با چشمان باز تجربهاش میکنی.
شاید بپسندید














از این مترجم


























































