

گیلگمش
نشر اختران منتشر کرد:
از ميان آثاري که از ادبيات سومري و بابلي بهجاي مانده است، جامعترين و زيباترين آن، داستان گيلگمش پهلوان است. دوازده لوح شکسته که در کتابخانه آشور بانيپال به دست آمده و اکنون در موزه انگلستان نگهداري ميشود جالبترين اثر ادبي بينالنهرين، يعني حماسه گيلگمش را در بردارد. تفاوت عظيم گيلگمش و ديگر افسانههاي بابايي، شخصيت و غم بزرگ انساني اوست. در اين داستان، نگاه و طمع و فقر و احتياج انسان چون لغتنامهي بزرگ حيات در برابر سرنوشت است. اين افسانه، از نظر توجه به انسان و شدت تاثير در ادبيات بابلي بيمانند است. ترديد و نابساماني انسان و عشق به حيات و تلاش بيفرجام انساني که ناکامي در سايه روشن لبخندهاي زهرآلود توفيق در پي استهزاي اوست، چون موجي گران داستان گيلگمش را فرا گرفته است.
حميد حميد (به نقل از کتاب هفته شماره 16)
فروشگاه اینترنتی 30بوک
دربارهٔ کتاب
.
متن اولیهٔ داستان «گیلگمش» از روی قراین باید در ۲۴۰۰ سال قبل از مبدأ تاریخ تنظیم شده باشد؛ سپس با خط میخی و زبان شنغاری-اکدی به بابلیها رسیده است. کتاب «گیلگمش» حماسهٔ پادشاهی قدرتمند و متفکر از اوروک را دنبال میکند که حکومت ظالمانهاش خدایان را به خلق انکیدو سوق میدهد، مردی وحشی که قرار است راه و روش زندگی او را تغییر دهد. پس از نبردی سهمگین میان، این دو با هم صمیمی شده و به مأموریتهای قهرمانانهای از جمله کشتن هیولای گاونر در آسمان میروند. بااینحال، سرپیچی آنها از خدایان، فاجعهای به همراه میآورد و زمانی که انکیدو بیمار شده و میمیرد، گیلگمش ویران شده و از مرگ خود میهراسد.گیلگمش که غرق در غمواندوه و آرزوی زندگی ادبی است، سفری خطرناک را برای یافتن مردی آغاز میکند که از سیل بزرگ جان سالم بدر بُرده و جاودانگی را یافته است. در طول مسیر او با چالشهای دلهرهآوری روبهرو میشود و میآموزد که جاودانگی فقط برای خدایان است. درنهایت، او خردمندتر و دلسوزتر به اوروک بازمیگردد و متوجه میشود که میراث واقعی او دستاوردهای ماندگارش در شهر و داستانهایی است که دربارهٔ او روایت شده است.
ویژگیهای برجستهٔ کتاب
.
کتاب «گیلگمش» نهتنها یکی از قدیمیترین حماسههای ادبی، بلکه کاوشی عمیق در طبیعت انسان، مرگ و جستوجوی معنا است. این حماسه نشان میدهد که چطور رهبری خردمند و درونگرا با یک دوستی عمیق تغییر میکند و همین آن را به میراثی ماندگار در ادبیات تبدیل میکند. برخی از ويژگیهای برجستهٔ این کتاب عبارتاند از:• مرگ در مقابل جاودانگی: سفر گیلگمش ناشی از ترس او پس از مرگ انکیدو است. تلاش او برای یافتن زندگی جاودان، او را به کسی میرساند که از بلایی طبیعی جان سالم به در بُرده است اما درنهایت او میآموزد که مرگ بخش اجتنابناپذیر زندگی انسان است و تلاش برای شهرت ابدی از طریق اعمال نیک امکانپذیر است.
• دوستی و روابط انسانی: پیوند بین گیلگمش و انکیدو محور اصلی داستان است. همراهی او، گیلگمش را از یک حاکم خودخواه به فردی همدلتر و خودآگاهتر تبدیل میکند. دوستی آنها اهمیت ارتباط عاطفی در شکلدهی به هویت و هدف را نشان داده است.
• غرور و محدودیتهای قدرت: در آغاز گیلگمش حاکم ستمگری است که از قدرت و جایگاه خود سوءاستفاده میکند. تکبر او را به چالش با خدایان و خودِ طبیعت سوق میدهد. تنها از طریق فقدان و شکست فروتنی را میآموزد و تشخیص میدهد که حتی قدرتمندترینها نیز تابع ارادهٔ الهی و محدودیتهای انسانی هستند.
• میراث و فرهنگ: این حماسه تأکید میکند گرچه زندگی شاید به پایان برسد اما میراث فرد میتواند پایدار باقی بماند. گیلگمش در نهایت با این ایده که دستاوردهایش مانند دیوارهای اوروک از او بیشتر عمر خواهند کرد و نسلهای آینده او را به یاد خواهند آورد، به آرامش میرسد.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
.
اگر شیفتهٔ تاریخ باستان، اسطورهشناسی یه داستانهای قدیمی ادبی هستید، این کتاب را حتماً باید بخوانید. دانشجویان ادبیات، فلسفه و مطالعات دینی نیز این اثر را بسیار ارزشمند خواهند یافت چون بینشهای ارزشمندی از تفکر انسانهای اولیه در مورد مرگ، دوست و جستوجوی معنا ارائه کرده است. همچنین برای خوانندگانی که از مطالعهٔ داستانهای حماسی و مضامین مربوطه لذت میبرند و به مطالعهٔ کتابهای مقدس یا حماسههایی مثل «هومر» علاقه دارند نیز این کتاب بسیار مناسب است.چرا کتاب «گیلگمش» را بخوانیم؟
.
• داستانی با موضوعاتی جادوانه: این حماسه تمام دغدغههای جهانی بشر مثل دوستی، مرگ، اندوه و جستوجوی هدف را بررسی کرده است و میتوان اینطور گفت که این موضوعات حتی امروزه نیز دغدغهٔ بسیاری از مردم است و کتاب بینشی قدرتمند نسبت به احساسات و مبارزات درونی در تمام دوران ارائه کرده است.• کتابی عمیق و فلسفی: سفر گیلگمش فقط فیزیکی نیست، بلکه وجودی نیز هست. تلاش او برای جاودانگی و درنهایت پذیرش محدودیتهای انسانی، تأمل در مورد معنای زندگی را برمیانگیزد و به خواننده نشان میدهد که چطور باید جاودانه زیست.
• اهمیت تاریخی: این کتاب یکی از قدیمیترین آثار ادبی باقیمانده در جهان است و نگاهی نادر به فرهنگ، باورها و ارزشهای مردم ساکن در بینالنهرین دارد. خواندن این کتاب شما را به ریشههای داستانسرایی و بیان انسانی متصل خواهد کرد.
• تأثیر ادبی: این حماسه آثار بیشماری از کتاب مقدس گرفته تا حماسههای هومر را شکل داده و بر آنها تأثیر گذاشته است. درک این داستان به شما کمک میکند با ادبیات غرب و تکامل سنتهای روایی آشنا شوید.
• ترجمهٔ روان و خواندنی: کتاب با پیشگفتاری دربارهٔ تاریخچهٔ کلی این حماسه آغاز میشود و پیشگفتار بورکهارت و بررسی لوحهای میخی و سپس متن اصلی میرسد. متن روان و آکادمیک داوود منشیزاده باعث شده است که این کتاب تبدیل به یکی از معتبرترین نسخهها بشود و بسیار مناسب علاقهمندان به اساطیر و ادبیات کلاسیک باشد.
خواندن کتاب «گیلگمش» مانند باز کردن یک کپسول زمان از سپیدهدم تمدن و دوران باستان میماند و تنها یک داستان نیست، بلکه این کتاب نشان میدهد که بشریت چطور در طول زمان در مورد زندگی، مرگ و معنا فکر میکرده است و همین کتاب را تبدیل به یک شاهکار باستانی کرده است.
دربارهٔ نویسنده
.
جورج اسمیت آشورشناس پیشگام انگلیسی بود که برای اولینبار لوح گِلی حماسهٔ گیلگمش، یکی از قدیمیترین آثار مکتوب ادبی شناختهشده را کشف و ترجمه کرد. اسمیت در ۱۸۴۰ به دنیا آمد و در ۱۸۷۶ از دنیا رفت. او پسر یک خانوادهٔ طبقهٔ کارگر در دوران ویکتوریایی بود و توانایی محدودی برای ادامهدادن تحصیلات خود داشت. ۱۴ ساله که بود در انتشارات برادبری و ایوانز (Bradbury and Evans) مستقر در لندن مشغول به کار شد تا حکاکی اسکناس را یاد بگیرد و مهارت زیادی در آن کسب کرد. از جوانی مجذوب فرهنگ و تاریخ آشوریان شده بود و در اوقات فراغت هر آنچه در مورد این موضوع مییافت را میخواند. علاقهٔ او چنان شدید بود که هنگام کار در چاپخانه، ساعت ناهار خود را در موزهٔ بریتانیا میگذراند و به مطالعهٔ نشریات مربوط به لوحهای میخی میپرداخت که در طول سفرهای باستانشناسی کشف شده بودند. در سال ۱۸۶۳ اسمیت با مری کلیفتون (۱۸۳۵–۱۸۸۳) ازدواج کرد و صاحب شش فرزند شدند.معرفی کتابهای مشابه:
.
اگر به داستانهای حماسی و کلاسیک علاقه دارید که به موضوعات مختلفی مثل اساطیر باستان و افسانهها پرداخته باشند و نبردهای اسطورهای، موجودات شگفتانگیز و جادوانگی را به تصویر کشیده باشند، میتوانید کتابهای زیر را نیز بخوانید و از مطالعهشان لذت خواهید بُرد. • کتاب ادیسه (Odyssey)
.
کتاب «ادیسه» اثر هومر (Homer) یکی از شاهکارهای ادبیات یونان باستان است و مانند «گیلگمش» سفری حماسی و پُر از چالشهای انسانی و داستان خدایان است. این کتاب یک حماسهٔ جاودان یونانی است و سفر ۱۰ سالهٔ قهرمان حیلهگر داستان را به تصویر میکشد درحالیکه پس از جنگ تروا تلاش میکند به خانهٔ خود بازگردد.در طول مسیر اُدیسه که نام شخصیت اصلی داستان است، با مجموعهای از چالشهای مختلف مواجه میشود. او با جادوگر سیرسه و سایرنهای مرگبار میجنگد و خشم خدای دریای پوسایدون را نیز برمیانگیزد، درحالیکه همسرش پنلوپه خواستگاران سرسخت خود را رد میکند و پسرش تلماخوس به دنبال او میگردد. این شعر حماسی با ترکیب ماجراجویی، داستانهای الهی و مضامینی مثل پشتکار، وفاداری، هویت و قدرت، یکی از خواندنیترین حماسههای تاریخی است.
• کتاب داستانهای ایران باستان
.
کتاب «داستانهای ایران باستان» برگزیدهای از داستانهای کهن و باستانی این مرز و بوم است. احسان یارشاطر، در کتاب داستانهای ایران باستان داستانهای کهنسال ایران باستان را که از روزگار قدیم برای ما به یادگار مانده است گرد هم آورده است. اصل داستانهای ایران باستان به زبانهایی بوده که امروز دیگر رایج نیستند و مدتهاست که از یاد مردم رفتهاند.داستانها و افسانههای ایران باستان تنها محدود به داستانهای شاهنامه و برخی کتب تاریخ فارسی و عربی نمیشود داستانهای این کتاب عموماً از زبانهای باستانی ایران مثل اوستایی، فارسی باستان، سُغدی، پارتی و برخی دیگر از این داستانها از آثار پهلوی انتخاب شده است. زبان پهلوی، زبانی است که پیش از اسلام در روزگار ساسانیان در ایران رایج بود و صورت کهنتری از فارسی امروز به شمار میرود. کتاب «داستانهای ایران باستان» ۱۱ بخش دارد که بخش اول آن با عنوان «آرش کمانگیر» با استفاده از بخشهایی از اوستا نوشته شده است. نویسنده در این بخش جنگ میان ایران و توران و نقش آرش کمانگیر را در این واقعه شرح داده است.
سخن پایانی
.
حماسهٔ «گیلگمش» خوانندگان را به تأملی عمیق در وضعیت انسان دعوت میکند. در هستهٔ خود این داستان تنها دربارهٔ یک پادشاه ظالم نیست، بلکه دربارهٔ یک سفر عاطفی و فلسفی است که این پادشاه را متحول خواهد کرد. تغییر گیلگمش از یک پادشاه مغرور به یک جویندهٔ متفکر و خردمند، بر این حقیقت تأکید دارد که رشد شخصی اغلب از فقدان و سختی ناشی میشود. این داستان به ما یادآوری میکند که حتی قدرتمندترین افراد نیز در برابر همان ترسها و غمهایی که ما تجربه میکنیم، آسیبپذیرند.یکی از برجستهترین جنبههای این حماسه، کاوش آن در مرگ است. تلاش ناامیدانهٔ گیلگمش برای فرار از مرگ و یافتن زندگی جاودان، در فرهنگ و دورههای مختلف برجسته شده است و بااینحال روایت آرامِ «گیلگمش» قاطعانه نشان میدهد که مرگ اجتنابناپذیر زندگی است و داستان به جای ارائهٔ راهحل نشان میدهد که اجتنابی از مرگ نیست، بلکه نحوهٔ زندگی ما و آنچه از خود به جای میگذاریم مهم هستند. این پیام هنوز هم در ادبیات مُدرن، فلسفه و حتی تأملات شخصی نیز برجسته شده است.
ارتباط عاطفی گیلگمش با شخصی که برای نابودیاش خلق شده است نیز لایهای از انسانیت را به داستان افزوده است و نشان میدهد که مردم باستان نیز بسیار به روابط انسانی اهمیت میدادند و به قدرت آنها آگاه بودهاند. مرگ این دوستی توهم شکستناپذیرش گیلگمش را در هم میشکند و تأثیر ماندگاری بر جای میگذارد و به خواننده نشان میدهد که روابط چقدر در زندگی ما تأثیرگذار هستند.
«گیلگمش» داستانی ماندگار است چون به سؤالاتی میپردازد که حتی امروزه نیز ذهن بسیاری از مردم را درگیر کرده است.
این کتاب خوانندگان را به چالش میکشد تا به دنبال زندگی معنادار بروند، یاد بگیرند چطور با فقدان کنار بیایند و چه نوع میراثی را بر جای بگذارند. چه این کتاب را به عنوان یک اثر تاریخی ارزشمند بخوانید و چه به عنوان یک سفر فلسفی و داستانی، این کتاب شما را به تأمل در انسانیت دعوت میکند و این همان چیزی است که «گیلگمش» را واقعاً جاودانه کرده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
.
خداوندگار زمین همهچیز را میدید. با هر کسی آشنایی میجست و توانایی و کار همه را میشناخت. همه چیز را درمییافت. از درون زندگی و رفتار مردم باخبر بود.رازها و نهفتهها را آشکار میکرد. داناییهایی به عمق بیپایان بر او کشف شد. از زمانِ پیش از طوفان بزرگ آگاهی میگرفت. راه درازی به دور دستها رفت. سرگردانی طولانی او پر از رنجها بود و سفر او پر از سختیها.
همهی مشقتها را رنجیده با قلم میخی نویسانید. آثار بزرگ و مصائب وی بر سنگ سخت نقر شدند.
گیلگمش، پهلوان پیروزمند گرداگرد اوروک حاصر میکشد. در شهر دیواردار، پرستشگاه مقدس مانند کوهی بلند بود. پایهی بنا محکم و استوار است، چنان که گویی از سرب ریخته. در پناه خانهی جلیلی، که خدای آسمان در آن منزل دارد، انبار گندم شهر زمین پهناوری را فرا گرفته. قصر شاه با سنگهای نمای خود در روشنی میدرخشد، پاسبانان همهی روز را بر دیوارها ایستادهاند. همچنین شب را نگهبانان پاس میدارند.
شاید بپسندید














از این مترجم













