

در، چيز نابه کاري است...من بارها درباره ي آن فکر کرده ام. فقط به احتمال و بيشتر از آن با يقين به وجود در است که آدم گرد منطقه ي محصوري مي گردد...اگر پاي در در ميان نبود ديوارها به خوبي مي توانستند معني بن بست يا به عبارت ديگر منع را به طور کامل براي خود محفوظ بدارند و تا ابد بر سر اين معنا بايستند. و باز در اين صورت هر ديوار مي توانست به طور قاطع يک يقين منفي باشد و در برابر آن هر عابري يکسره تکليف خود را بداند... ازاين گذشته در يک انگل تمام عيار است. شخصيت او فقط به شخصيت ديوار وابسته است و معذلک مي بايد در اين نکته ترديد کرد. زيرا اگرچه وجود در را تنها ديوار است که توجيه مي کند، با وجود در شخصيت ديوار همچنان که گفتم ديگر آن برش و قاطعيت محض را نمي تواند داشته باشد. و با اين همه اگر ديوار وجود نمي داشت در تمام عالم چيزي بي مصرف تر و مضحکتر از يک در پيدا نمي شد. چه چيز از دري که مي کوشد مستقلا و جدا از ديوار شخصيتي براي خود قائل شود خنده آورتر است؟ و با اين وجود، دري که به ديواري استوار نشده باشد هميشه اين استعداد شگرف را دارد که تفکري را در آدمي برانگيزد... احمد شاملو متولد تهران شاعر، نويسنده، فرهنگنويس، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم ايراني و از مؤسسان و دبيران کانون نويسندگان ايران در قبل و بعد از انقلاب بود و از او آثار زيادي منتشر شد. كتاب "درها و ديوار بزرگ چين" مجموعه نوشته هاي کوتاه احمدشاملو است. کتاب در سال 1352 توسط انتشارات مرواريد چاپ اول خورده ولي گذشت روزگار گزندي به متن ها نرسانده و پس از اين همه سال هنوز هم خواندني اند، نوشته هايي بي زمان. کتاب هم متن ادبي دارد، هم نوشته هاي نوستالژيک، هم قصه، هم نمايشنامه و هم فيلم نامه و انصافا شاملو تو همه ي نوشته هاش سربلند بوده.
شاید بپسندید














از این نویسنده













