30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
پسرکی با پیژامه‌ راه راه
پسرکی با پیژامه‌ راه راه

پسرکی با پیژامه‌ راه راه

(8)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
276

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب پسرکی با پیژامه‌ راه راه

به آرامی به سوی پنجره رفت، به این امید که شاید از آن جا بتواند سراسر راهی را که به برلین می انجامید ببیند، خانه اش و خیابان های دور و بر آن و میزها را، که مردم دورش می نشینند و نوشیدنی های شان را می خورند و برای هم داستان های سرخوشانه تعریف می کنند. برای این آرام میرفت که نمیخواست سرخورده و نومید شود. اما آنجا فقط اتاق کوچک یک پسربچه بود و تنها آن قدر از او فاصله داشت که تا به خود بجنبد و قدم از فدم بردارد به پای پنجره رسیده بود. صورتش را به شیشه پنجره چسباند و چشم انداز بیرون را به چشم خود دید، و این بار چشمش از حدقه برآمد و دهانش از حیرت بازماند و دست هایش به دو سوی بندنش گشوده شد؛ چیزی او را بر آن داشته بود که احساس سرمایی گزنده همراه با ناامنی کند. -از متن کتاب-

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی