

انتشارات تنديس منتشر کرد: سال 2059 بسياري از شهرهاي بزرگ جهان تحت تسلط نيرويي امنيتي است به نام قلمه پيج ماهوني در دنياي زيرزميني خلافکارهاي لندن قلمه کار ميکند و عضوي از دار و دسته هفت مهر آخرالزمان است. کارش اما حتا با معيار خلافکارها هخم غريب است. گردآوري اطلاعات از طريق رخنه در ذهن ديگران پيج رويانورد است. يعني رده کمياب و خاصي از روشن بينان اما روشن بينان در دنياي تحت فرمان قلمه بزرگترين مجرمان هستند چون هر نوع فعاليت مرتبط با روح و ماوراء در دنياي قلمه قدغن است. اما وقتي پيج را دستگير ميکنند, متوجه ميشود قدرتي در پشت پرده وجود دارد بسيار پليدتر و عظيمتر از قلمه روشن بين ها را به زنداني مي برند که خودش شهري مستقل است: شهر آکسفورد که دو قرن پيش از روي نقشه ها محو گردند و الان در اختيار نژادي قدرتمند و فراطبيعي است به نام رفائيم. روشن بين ها ارزش زيادي براي رفائيم دارند. اما تنها در مقام سرباز و کارگر. پيج را به يکي از رفائيم مي سپرند به نام سماک مشارتيم يا حارس که مسئول آموزش و نگهداري از او باشد. حارس ارباب پيج است و در نتيجه دشمنش. اما اگر پيج بخواهد آزادي اش را به دست بياورد, بايد از ذهن حارس و انگيزه هاي مرموزش سردربياورد. فصل استخوان اولين جلد از مجموعه اي است درباره دختري که بايد ياد بگيرد قدرتهايش را بپرورد, اما در دنيايي که همه چيزش را از او گرفته اند. اما در عين حال درباره نويسنده جوان خارق العاده اي هم هست که به او لقب رولينگ دوم داده اند. سامانتا شنن در نخستين رمان خود دنيايي غريب و متفاوت و حيرت انگيز خلق کرده که باعث ميشود از کوتاه بودن حجم کتاب ناراحت بشويد! فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













