

آگاتا کریستی (قتل راجر آکروید)(کارآگاه)
انتشارات کارآگاه منتشر کرد: اهالي روستاي كوچك "كينگز آبوت" همه از مرگ خانم فرارز حرف ميزنند كه يكي از بيماران دكتر جيمز شپارد بوده. خانم فرارز ظاهرا به علت مصرف بيش از اندازه ورونال فوت كرده و بسياري از اهالي روستا از جمله كارولين، خواهر فضول جيمز، معتقدند كه خانم فرارز چون شوهرش را با آرسنيك به قتل رسانده، دچار عذاب وجدان شده و خودكشي كرده. خانم فرارز قرار بوده پس از گذشت مدتي از برگزاري مراسم عزاداري شوهرش، با جوان شايستهاي به نام راجر آكرويد ازدواج كند. دكتر شپارد با يكي از همسايههايش به نام هركول پوآرو دربارهي اين مسائل صحبت ميكند. پوآرو بلژيكي است و قبلا كارآگاه بوده و حالا بازنشسته شده و اوقاتش را به كشت كدو مسمايي ميگذراند. شب بعد دكتر شپارد براي شام به منزل راجر آكرويد دعوت ميشود و پس از شام آكرويد نزد او اعتراف ميكند كه از مرگ خانم فرارز عذاب وجدان دارد. شپارد از آكرويد جدا ميشود و به خانه برميگردد. ولي هنوز يك ساعت نگذشته كه دوباره به خانه آكرويد احضار ميشود ... آگاتا كريستي اگر هم قبل يا بعد از نگارش "قتل راجر آكرويد" داستان پليسي ديگري ننوشته بود، باز هم به خاطر اين اثر جايگاه مهمي در تاريخ داستانهاي پليسي داشت. "قتل راجر آكرويد" به قواعد مرسوم و ديرپاي قصههاي جنايي پشت كرده و از اين لحاظ بين خوانندگان و كارشناسان اختلاف نظر وجود دارد. كريستي در زندگينامهاش به اين اختلافنظرها اعتراف كرده و نوشته است: "خيليها معتقدند "قتل راجر آكرويد" تقلب است، ولي اگر داستان را با دقت بيشتري بخوانند ميبينند كه اشتباه ميكنند. انحرافات زماني مختصري كه در داستان وجود دارد، بخوبي در جملات دوپهلو نشان داداده شده". فروشگاه اينترنتي 30بوک

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













