آنتیگونه

آنتیگونه

(34)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
3179

علاقه مندان به این کتاب
66

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب آنتیگونه

انتشارات آگه منتشر کرد:
در سال 480 پ م.مردم شهر آتن،که پیروزی خود را بر ایرانیان در جنگ سالامیس جشن می گرفتند،زیباترین پسر شهر را برگزیدند تا رقص و آواز جوانان شهر را رهبری کند.این پسر 16 ساله،که سوفوکلس فرزند سوفیلوس نام داشت،89 سال زندگی کرد و بیش از 120 نمایش نامه نوشت و روی صحنه آورد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب آنتیگونه اثر سوفوکلس

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

نمایشنامۀ آنتیگونه از سایت گودریدز امتیاز 3.7 از 5 را دریافت کرده است

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

نمایشنامۀ آنتیگونه از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی کتاب آنتیگونه:

آنتیگونه یک تراژدی اثر سوفوکلس شاعر تراژدی‌نویس یونانی است که ظاهراً به سال 441 قبل از میلاد در آتن به نمایش درآمد و ظهور آثار بسیار دیگری به همین نام را در فراورده‌های نمایشی اروپا باعث گردید. به روایت نویسندگان کهن، در پی موفقیت این تراژدی، سرایندۀ آن به شغل دولتی منصوب شد. شخص سوفوکلس در آن سال به عنوان رزم‌آرا در یک لشکرکشی شرکت کرد. آنتیگونه پیکار میان احکام مقدس و نقص‌ناپذیر الاهی و قوانین فایده‌پرستانه و مصلحت‌جویانۀ مدنی را با این نمایشنامه به روی صحنه آورد. 

واکنش‌های جهانی به کتاب آنتیگونه:

از میان آثار مُلهم از آنتیگونۀ سوفوکلس، پیش از همه، از نمایشنامه‌ای به همین نام اثر لوئیجی آلامانی شاعر ایتالیایی باید یاد کرد که در سال 1533 در لیون منتشر شد. این تراژدی تهذیبی است از آنتیگونۀ سوفوکلس به زبان ایتالیایی. در پی آن در 1850 آنتیگون یا رحم و شفقت اثر روبر گارنیه نمایشنامه‌نویس فرانسوی منتشر گردید که از روی اثر سِنِکا طرح‌ریزی شده است.

چرا باید کتاب آنتیگونه را بخوانیم؟

در آثار سوفولکس غالب و مغلوب در سرنوشت و در تیره‌بختی اتحاد و یگانگی می‌یابند؛ رحم و شفقتی عام هم شهیدان و هم‌گنهکاران را زیر بال می‌گیرد. در نمایشنامۀ منظوم سوفوکلس، حتی شادمانه مردن به خاطر آرمانی از دست رفته مطالبه می‌شود و مسئله لاینحل می‌ماند.

تحلیلی بر کتاب آنتیگونه‌:

در یک جانب آنتیگونه، دختر جوانسالی ایستاده است و در جانب دیگر کرئون، شاه پرقدرت و خودکامه و در میان این دو، پیکر بی‌جان پولونیکس، دشمن میهن و برادر آنتیگونه که شاه بر آن است تا خورش زاغانش سازد. ولی خواهرش بر آن است تا با مراسم دینی به خاکش سپارد. در این درام، پیروزی بهرۀ هیچ یک از دو حریف نمی‌شود، چه آنتیگونه جان خویش را بر سر مهر خواهری می‌بازد و کرئون نیز شاهد فروپاشی خاندان خویش است. در حقیقت، درونمایۀ تراژدی به معنای اخص آن بیرون از فاجعه می‌ماند؛ جدال مدعیان منظور نظر شاعر نیست، و آنان که به گمان خود این تراژدی را شهادت‌نامه به شمار می‌آورند تنها نمایی از درام را باز می‌گشایند نه جوهر آن را. درام بر روی یکی از چهره‌ها که همان آنتیگونه باشد متمرکز است؛ این دختر روح نمایشنامه است و چهرۀ او از مرزهای اسطورۀ کهن فراتر می‌رود. وانگهی این خود اصل هنری لاتغییر سوفوکلِس است: وی به اسطوره، یعنی سندی که توان گفت همواره از خوانهای عصر پهلوانی بیرون کشیده می‌شود، تنها از این جهت علاقه‌مند است که یک حکم جازم فلسفی یا اخلاقی زیر پوشش آن می‌تواند قرار گیرد؛ سوفوکلس را عادت بر آن است که همۀ درونمایه‌ها را بر روی یک چهره و یک شخص، که تعیین دیگر چهره‌ها به او باز بسته است، متمرکز سازد. سوفوکلس درام‌های خود را در حول اندیشه‌ای بنا نمی‌کند بلکه اندیشه را در چارچوب خودِ درام جای می‌دهد و به آن عنوان و پیکر و جان می‌بخشد. از این رو نمی‌توان گفت که آنتیگونه در ستایش برتری قوانین انسانی بر احکام دینی یا برعکس آن است؛ آنتیگونه سرود ایمان است؛ هر چه باشد. 

خلاصۀ داستان آنتیگونه

کرئون، شاه تِبای، رویدادگاه کل ماجرا، فرمان می‌دهد تا جسد پولونیکس را، که در جنگ برادرکشی -موضوع نمایشنامۀ مخالفان هفتگانۀ تِبای اثر اشیل- به ضد میهن به پیکار برخاسته بود، به خاک نسپارند. لیکن آنتیگونه، خواهر پولونیکس، شبانه از شهر بیرون آمده پیکر برادر را به آیین دینی با خاکستر می‌پوشاند. نگهبانان او را غافلگیر می‌کنند و به نزد شاه می‌برند. تلاش او برای بی‌گناه شمردن خود با توسل به اصل نقض‌ناپذیری احکام الاهی بیهوده است و به مرگ محکوم می‌شود. وی در غاری که دهانه‌اش را بسته‌اند خود را حلق‌آویز می‌کند. لیکن خودکشی او خالی از پی‌آمدهایی نیست؛ چه خودکشی همون، پسر کرئون و نامزد آنتیگونه و هم خودکشی اورودیکه، مادر همون و همسر کرئون، را به دنبال دارد. همچنان که زندگان زندگان را کشته‌اند، مردگان مردگان را باز می‌خرند.

اگر از خواندن کتاب آنتیگونه لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

آنتیگونه یکی از مشهورترین تراژدی‌های سوفوکلس است و خواندنی‌ترین نمایشنامۀ او است. اگر از خواندن این نمایشنامۀ زیبا لذت بردید، به شما پیشنهاد می‌کنیم نمایشنامه‌های زیر را نیز بخوانید.

تراژدی مکبت نمایشنامه‌ای از ویلیام شکسپیر است. این نمایشه کوتاه‌ترین تراژدی و یکی از محبوب‌ترین آثار این نویسنده است. اساس این تراژدی وقایع تاریخی اسکاتلند است اما شکسپیر تغییراتی در حوادث آن داده است. این تراژدی شرح زندگی پرحادثۀ سرداری دلیر و شجاع به نام مکبث است که به مقام و منصب می‌رسد اما زنی جاه‌طلب او را در خواب به قتل می‌رساند و همین حادثه جهنمی به وجود می‌آورد.

هملت نمایشنامۀ تراژدی و معروف ویلیام شکسپیر است که در سال 1602 نوشته شد و بلندترین اثر این نویسنده محسوب می‌شود. به گفتۀ ادب‌شناسان، چه قبل و چه بعد از شکسپیر، هرگز کسی نتوانسته است نمایشنامه‌ای همانند هملت بنویسد. این نمایشنامه زمانی نوشته شد که ارواح اغلب بخشی از نمایشنامه‌ها و ادبیات بودند. شکسپیر حماسه‌ای ساده و غم‌انگیز از شاهزاده هملت و تلاشش برای گرفتن انتقام پدرش، پادشاه فقید دانمارک را به تصویر کشید. او سعی می‌کند عمویش کلودیوس را در دام یک اعتراف بی‌نتیجه بیندازد. این کار نه تنها منجر به مرگ قهرمان داستان، بلکه شخصیت شرور به همراه شخصیت‌های مختلف دیگر می‌شود.

دربارۀ سوفوکلس‌: تراژدی‌نویس یونانی

آنتیگونه

سوفوکل یا سوفوکلس بین سال‌های 496 تا 497 قبل از میلاد به دنیا آمد و در زمستان سال 405 یا 406 درگذشت. او یکی از سه تراژدی‌نویس یونان باستان است که نمایشنامه‌هایی از وی باقی مانده است. او اولین نمایشنامه‌هایش را دیرتر از نمایشنامه‌های آیسخولوس یا معاصر با آن نوشت. سوفوکلس بیش از 120 نمایشنامه نوشت اما تنها هفت نمایشنامه از او باقی ماند: آژاکس، آنتیگونه، زنان تراکیس، ادیپ شهریار، الکترا، فیلوکتتس و ادیپ در کولونوس. برای تقریباً پنجاه سال، سوفوکلس مشهورترین نمایشنامه‌نویس مسابقات نمایشی دولت شهر آتن بود. او در سی مسابقه شرکت کرد و برندۀ بیست و چهار مسابقه بود و هرگز کمتر از مقام دوم نگرفت. معروف‌ترین تراژدی‌های سوفوکلس ادیپ و آنتیگونه است که عموماً به عنوان نمایشنامه‌های تبایی یا افسانه‌های تبایی شناخته می‌شوند گرچه هر کدام بخشی از چهارگانۀ متفاوتی بوده‌اند و سایر بخش‌های آن‌ها گم شده است. ادیپ شهریار، ادیپ در کولونوس و آنتیگونه هر سه در مورد سرنوشت اهالی تبس در طول دورۀ سلطنتی ادیپ پادشاه و بعد از آن می‌باشد. سوفوکلس بر توسعۀ درام تأثیر گذاشت و همچنین بیش از دیگر نمایشنامه‌نویسان به شخصیت‌های نمایشنامه‌هایش می‌پرداخت.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی