تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
عباسقلىخان، پسر ابراهیمخان، پس از تسلط بر كرمان، به دو كار عجیبدست زد، نخست آنكه سپاه كرمان را برداشت و بر سر برادر خود رستمخان - كهحكومت بم را داشت - تاخت و او را شكست داد و دبیر و منشى او را بكشت وچون فتحعلىشاه، مأمور مخصوص خود خانلرخان زند را براى نصیحت كردن اوبه كرمان فرستاد، عباسقلىخان چهار تن غلام گمنام را با ارباب حسین نام نوكرِخود مأمور كرد تا خانلرخان را در باغین كشتند. و این واقعه در شب چهارشنبه 20جمادىالاخر سنه1243ه رخ داد. و این خانلرخان، هم نبیره محمدحسن خانقاجار از جهت مادرى، و فرزند علیمرادخان زند بود. مقصود این است كه پیوستگىاین میانجى نیز با خاندان سلطنت روشن شود. از طرف دیگر، در همین روزها، شاهزاده محمد ولى میرزا حاكم یزد، براىگزارش كار كرمان به تهران رفت. عبدالرضاخان یزدى كه مردى قوىدست و سركشبود، موقع را مناسب دانسته عیال نواب شاهزاده را از شهر بیرون كرد و درست درموقعى كه شاهزاده از تهران، بازمىگشت، در نایین ناگاه با زنان و فرزندان بىساز وبرگ باز خورد. ناچار اولاد و احفاد و پردگیان خویش را كه قریب سیصد تن بودندبرداشته روانه دارالخلافه گشت.
نشر علم
