

کتاب «مردمان فرودست» همانطور که مي دانيم اولين کتاب داستايفسکي است. نخستين گام در راهي که از او يکي از نام آورترين نويسندگان جهان را ساخت. سبک نوشتاري بسيار ساده و حتا عاميانه است. دو نفر که تحصيلات چنداني ندارند، در کمال سادگي و بي پيرايگي، غم و غصه ها، ناراحتي ها و محبت صميمانه شان را طي نامه هايي با هم رد و بدل مي کنند.همين سادگي و بي پيرايگي بود که دو منتقد بزرگ و صاحب نام روس: بلينسکي و نگراسوف را چنان به شوق آورد که اعلام کردند ستاره درخشاني در عالم ادبيات روس ظهور کرده است. پيش بيني شان درست بود و داستايفسکي گامي بسيار بلندتر از آنچه آنها حدس مي زدند، نه تنها در ادبيات ملت روس، بلکه در همه جهان برداشت. استثنايي بودن خود داستايفسکي و زندگي اش، بلاهايي که به سرش آمد، سختي هايي که کشيد، با توجه به ويژگي هاي روحي و اخلاقي خاصي که داشت، همگي باعث شدند آثاري به وجود بياورد که در ادبيات جهاني بي نظيرند. از اين ها گذشته داستايفسکي پديده ي جديدي را در آثارش آفريد که تا آن موقع ناشناخته بود و پس از او «روانشناسي» نام گرفت. او با تجزيه و تحليل و روانکاوي ذهن خودش و آنچه در آن به صورت صدها شخصيت متفاوت، با اخلاق ها و روحيه هاي گوناگون وجود داشت، سبک جديدي را در عالم نويسندگي ايجاد کرد که سرمشق و راهنماي بسياري از نويسندگان جهان پس از خودش شد. از مقدمه مترجم
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













