

بوطیقای ساختارگرا
كتاب حاضر رساله دكتراي نگارنده ـ در كوران انقلاب ساختارگرايي در فرانسه تاليف شد. آنچه ساختارگرايي نويدش را ميداد انجام نوعي بازسازي مفهومي و بين رشتهاي در عرصه علوم انساني و علوم اجتماعي با محوريت مفاهيم نشانه و ساختار بود. ساختارگرايي نه تنها به پرسشهاي كلي درباره شكل احتمالي كارهاي آتي در حوزه معنا و فرهنگ اشاره كرد. بلكه براي هر فرد علاقمند به ادبيات نيز پرسشهايي درباره آينده مطالعات ادبي طرح نمود. اين كتاب از جمله نخستين تلاشها براي جذب ساختارگرايي فرانسوي در زمينه و چشمانداز فرهنگ آنگلو ـ آمريكايي است و نگارنده در همان حال كه نگاه انتقادي خود را به مهمترين طرحهاي ساختارگرايي از طريق تجربه آنها در ميدان عمل حفظ ميكند، همواره مدافع ساختارگرايي باقي ميماند و به صداي اين جنبش در آمريكا بدل ميشود. او با پذيرش اين فرض كه زبانشناسي بهترين الگوي دانش براي علوم انساني و اجتماعي است، تمايز چامسكي ميان «توانش» و «اجرا» را بر تمايز سوسور ميان «دستگاه زبان» و «گفتار» ترجيح ميدهد و در نتيجه كانون توجه را از متن به خواننده منتقل و در همان حال موضع هشداردهنده خود را درخصوص استفاده مستقيم از شگردهاي زبانشناسي براي ادبيات حفظ ميكند. كتاب شامل سه بخش با عناوين ساختگرايي و الگوهاي زبانشناختي، بوطيقا، و چشماندازها است.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم
















































