داستان های ایران باستان

(9)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
1793

علاقه مندان به این کتاب
17

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب داستان های ایران باستان

در این کتاب داستانهایی چند از متون کهن ایران به فارسی امروزی برگردانده شده است. متن اصلی این داستانها به زبانهایی است که امروز رایج نیست و فقط گروهی خاص به آن زبانها آشنا هستند. داستانهای کتاب متنوع است و شامل عناصر طبیعی، اسطوره ای و تاریخی اند. همه داستانهای انتخاب شده در میان اهل ادب شهرتی خاص دارند. این کتاب می تواند برای مخاطبان جوان گوشه ای از ناشناخته های فرهنگ و آداب و رسوم ایران پیش از اسلام را روشن سازد.

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب داستان‌های ایران باستان اثر احسان یارشاطر


احسان یارشاطر، در کتاب داستان‌های ایران باستان داستان‌های کهن‌سال ایران باستان را که از روزگار قدیم برای ما به یادگار مانده است گرد هم آورده است. اصل داستان‌های ایران باستان به زبان‌هایی بوده که امروز دیگر رایج نیستند و مدت‌هاست که از یاد مردم رفته‌اند.

دین اسلام پس از حملۀ اعراب به ایران به عنوان دین رسمی ایرانیان پذیرفته شد و همین سبب شد تا بسیاری از آثار دوران باستان به تدریج از خاطر مردم برود و کم‌کم از دسترس ایرانیان نیز خارج شود. البته در این میان فردوسی و برخی شاعران و نویسنده‌های دیگر سعی کردند تا این داستان‌ها و یاد دلاوران و شاهان کهن ایران را حفظ کنند. به‌خصوص فردوسی که با شاهنامه و سروده‌های زیبایش توانست سال‌های سال داستان‌های کهن ایران را روایت کند.

منابع داستان‌های ایران باستان

داستان‌ها و افسانه‌های ایران باستان تنها محدود به داستان‌های شاهنامه و برخی کتب تاریخ فارسی و عربی نمی‌شود داستان‌های این کتاب عموماً از زبان‌های باستانی ایران مثل اوستایی، فارسی باستان، سُغدی، پارتی و برخی دیگر از این داستان‌ها از آثار پهلوی انتخاب شده است. زبان پهلوی، زبانی است که پیش از اسلام در روزگار ساسانیان در ایران رایج بود و صورت کهن‌تری از فارسی امروز به شمار می‌رود. 

زبان سغدی نیز، از زبان‌های ایرانی شاخۀ شرقی و زبان ناحیۀ حاصلخیز سغد واقع در میان آمودریا و سیردریا بوده است. 

با این‌که کتاب داستان‌های ایران باستان نام دارد، اما آنچه امروز آن‌ها را به عنوان افسانه و داستان می‌خوانیم برای مردم آن زمان به نوعی حقیقت بوده است. در روزگار قدیم بسیاری از مردم تجربه‌ها و اندیشه‌هایشان را در قالب داستان بیان می‌کردند و گاهی نیز نویسندگان مختلف این داستان‌ها را مکتوب می‌کردند و کمی به آن‌ها شاخ و برگ می‌دادند.

بسیاری از ضرب‌المثل‌هایی نیز که ما امروزه به کار می‌بریم در روزگاران قدیم در قالب داستان کوتاه، دهان به دهان گشته است.

در کتاب داستان‌های ایران باستان به‌جز اوستا و آثار زبان پهلوی، از منابع دیگری همچون کتیبه‌های شاهان هخامنشی و آثار سُغدی و قطعات پارتی و آثار مورخان اسلامی و تاریخ هرودوت نیز استفاده شده است.

در کتاب داستان‌های ایران باستان چه می‌خوانیم؟

همان‌طور که پیش از این گفتیم، قسمتی از داستان‌های ایران باستان از اوستا نقل شده است. اوستا به زبان مردم خاوری ایران نوشته شده و زرتشت پیغمبر ایرانی، سروده‌هایش را به همین زبان می‌نوشت. اوستا گذشته از مطالب و دستورهای دینی مطالب بسیاری از داستان‌های کهن ایران قدیم و همچنین ستایش ایزدان و فرشتگان آریایی دارد. مثلاً داستان جمشید و ضحاک، فریدون و کیکاوس، کیخسرو و گرشاسب را در اوستا می‌یابیم و ستایش ایزدانی چون مهر و ناهید و آذر و بهرام را در آن می‌خوانیم.

اما از رستم، بهمن و بسیاری دلیران و نامداران دیگر در اوستا سخنی نیست چون قسمتی از اوستا در هجوم یونانیان و اعراب از بین رفته است، اگر این اتفاق نمیفتاد بی‌شک ما امروزه داستان‌های بیشتری داشتیم.

کتاب داستان‌های ایران باستان ۱۱ بخش دارد که بخش اول آن با عنوان «آرش کمانگیر» با استفاده از بخش‌هایی از اوستا نوشته شده است. نویسنده در این بخش جنگ میان ایران و توران و نقش آرش کمانگیر را در این واقعه شرح داده است.

بخش دیگری با عنوان «هرمزد و اهریمن» از متن پهلوی و بندهشن (بندهش) بزرگ گرفته شده است. در این فصل نویسنده اعتقادات زرتشتیان را توضیح داده است. زرتشتیان به وجود دو نیروی نیکی و بدی اعتقاد داشتند و در نهایت میان خیر و شر یا همان هرمزد و اهریمن جنگی در می‌گیرد که گرچه نیکی پیروز می‌شود اما در این میان دیو‌ها، پریان و شیاطین بسیاری به وجود می‌آیند.

تفاوت داستان‌های اوستا و شاهنامه

داستان‌های اوستا همیشه با داستان‌های شاهنامه یکی نبوده است و گاه تفاوت‌های فاحشی دارد. مثلاً جمشید در شاهنامه پادشاهی دادگر و پرشکوه به تصویر کشیده شده که توانست نخستین بار ساختن خانه و پارچه‌بافی را رواج دهد و کشور را آباد کند؛ اما سرانجام به دلایلی از پروردگار روی گرداند، گرفتار خودبینی و تکبر شد، ناسپاسی و نافرمانی کرد و این چنین فر ایزدی از او جدا شد و در نهایت به دست ضحاک از پای درآمد. اما اوستا جمشیدی دیگر دارد. بنابر روایت‌های اوستا، هورمزد، خدای بزرگ ایرانیان قدیم، پس از ساختن دنیا، نگهبانی‌ آیین و سرپرستی مردم و جانوران را به دست جمشید سپرد. 

یا به عنوان مثال، ضحاک در اوستا به صورت یک اژدهای سه پوز و شش سر و هزار دستی توصیف شده است که از یاران اهریمن و دشمن خدایان زرتشتی است. 

فهرست مطالب تاریخ ایران باستان

• یک - آرش کمانگیر از متن اوستایی، تشتر یشت و آثار الباقیه بیرونی
• دو - هرمزد و اهریمن از متن پهلوی، بند هشن بزرگ
• سه - داستان جمشید از متن اوستایی، وندیداد فصل دوم
• چهار - فرشته باران و دیو خشکی، از متن اوستایی تشتر یشت، متن پهلوی
• پنج - فره ایزدی، از متن اوستایی زامیاد یشت
• شش - زادن زرتشت، از متن پهلوی دینکرت
• هفت- داستان آفرینش، از متن‌های پهلوی و پارتی مانوی
• هشت - جنگ رستم و دیوان، از متن سغدی
• نه - زریر و ارجاست، از متن پهلوی یادگار زریران
• ده - داریوش بزرگ و گوتا، از متن پارسی باستان، کتیبه داریوش در بیستون و تاریخ هرودوت کتاب سوم
• یازده - سرگذشت اردشیر پاپکان، از متن پهلوی، کارنامک اردشیر پایگان

بریده‌هایی از کتاب داستان‌های ایران باستان

«نخست گنبد آسمان را از پولاد گداخته آفرید و آن را حصار عالم کرد، و سر آن را به روشنایی بی‌کران پیوست. آسمان چون زرهی بود تا هرمزد در جنگ با اهریمن به خود بپوشد. دوم دریاها را آفرید و برای آن که دریاها بپاید و خشکی نبیند باد ابرانگیز را به یاری دریاها گماشت.  سوم زمین را در میان گنبد آسمان به یک پهنا و یک درازا و یک ژرفا پدید آورد. روی آن را از نشیب و فراز پوشاند و در آن کوه‌ها پدید آورد، و در کوه‌ها فلزات گوناگون از آهن و روی و گچ و گوگرد نشاند. زیر زمین همه جا را آب قرار داد. چهارم گیاه آفرید، بدین‌گونه که در وسط زمین گیاهی پدید آورد تر و شیرین، بی‌شاخه و بی‌پوست و بی‌خار.»

«آن‌گاه هرمزد هفت سپهر آفرید و ماه و مهتاب و اختران ثابت و سیار را میان زمین و آسمان در‌آن‌ها جای داد و همه را آمادۀ نبرد ساخت. سپهر اول را جایگاه ابرها کرد. سپهر دوم را برفراز ابرها پدید آورد و اختران ثابت را بر آن نشاند. از میان اختران چهار اختر را برگزید و بر همۀ اختران فرمانده کرد. ستارۀ «تِشتَر» را به سرداری خاور و «سدویس» را به سرداری جنوب و «وَنَند» را به سرداری باختر و «هفت اورنگ» را به سرداری شمال گماشت. از هفت کشور هفت ریشه به «هفت اورنگ» پیوست تا در روز نبرد هر یک از ستارگان آن کشوری را نگهبان باشد. «ستارۀ قطبی» را بر این سرداران سپهبد کرد و فرماندۀ همۀ ستارگان قرار داد.»

خواندن کتاب داستان‌های ایران باستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

اگر به آئین و رسوم، داستان‌ها و افسانه‌های کهن ایران باستان علاقه‌مند هستید، حتماً کتاب داستان‌های ایران باستان را بخوانید.

دربارۀ نویسندۀ کتاب داستان‌های ایران باستان

کتاب داستان‌های ایران باستان

احسان یارشاطر در سال 1299 در همدان به دنیا آمد و در سال 1397 و در سن 98 سالگی در کالیفرنیا از دنیا رفت. او نویسنده، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا، بنیان‌گذار مرکز مطالعات ایران‌شناسی و استاد مطالعات ایرانی دانشگاه کلمبیا نیویورک بود. یارشاطر در طول حیاتش با 40 ویراستار و 300 نویسنده در سراسر آمریکا، اروپا و آسیا همکاری داشت و سرویراستاری سه‌ جلد تاریخ ایران کمبریج را نیز برعهده داشته است. از او شانزده جلد کتاب تاریخ ادبیات فارسی به یادگار مانده است.

یارشاطر کلاس هفتم بود که مادرش را بر اثر بیماری و یک سال بعد نیز پدرش را به دلیل سینه‌پهلو از دست داد و مدتی پیش دایی‌اش زندگی می‌کرد. او دوران سختی را نزد دایی‌اش سپری کرد، در پانزده سالگی خانۀ دایی‌اش را ترک کرد و با کمک برادر بزرگ‌ترش و با استفاده از «قانون تأسیس دانشسراهای مقدماتی» به دانشسرا معرفی شد، ادامۀ تحصیل داد و دانشسرای مقدماتی را به پایان رساند. او توانست با بورس تحصیلی وارد دانشگاه تهران شود.

یارشاطر در سال 1321 مدرک کارشناسی‌اش را در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت و سپس معلم دبیرستان شد و سال بعد معاونت دانشسرای مقدماتی تهران برعهده‌اش گذاشته شد. یارشاطر در سال 1326 مدرک دکترایش را در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه الهیات دانشگاه تهران گرفت و برای ادامۀ مطالعات و تحصیلاتش به انگلستان رفت.

در انگلستان با والتر هنینگ، خاور‌شناس و ایران‌شناس آلمانی آشنا شد و شروع به پژوهش در زبان‌های باستانی ایران کرد و نزد هنینگ و مری بویس زبان‌های باستانی ایران را یاد گرفت. او در سال 1331 مدرک کارشناسی ارشد و در سال 1339 مدرک دکترایش را از دانشگاه لندن گرفت. 

در سال 1332 به ایران بازگشت و دانشیاری کرسی زبان اوستا و فارسی باستان را برعهده گرفت و تا سال 1337 به همین کار مشغول بود. پس از بازنشستگی نیز استادی فرهنگ ایران باستان به وی واگذار شد. یارشاطر عضو هیئت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز بود و در کار تدوین دانشنامۀ ایرانیکا نیز همکاری داشت. 

یارشاطر در نیویورک مرکز ایران‌شناسی را تأسیس کرد و در آمریکا تلاش کرد تا آثار کلاسیک ادبیات ایران را به زبان‌های غربی برگرداند. از جمله آثار احسان یارشاطر می‌توان به حکمت تمدنی، تاریخ ادبیات فارسی و داستان‌های شاهنامه برای نوجوانان اشاره کرد. 

تحلیل سی بوک از کتاب داستان‌های ایران باستان

کتاب داستان‌های ایران باستان، نمونه‌ای جامع از داستان‌های متون کهن ایران است که به زبان فارسی امروزی برگردانده شده است. داستان‌های کتاب متنوع و جذاب، اسطوره‌ای و تاریخی هستند و از کتب مختلف جمع‌آوری شده‌اند. این کتاب می‌تواند نوجوانان را با ناشناخته‌های فرهنگ و آداب و رسوم ایران پیش از اسلام آشنا کند.

اگر از کتاب داستان‌های ایران باستان خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید.

برگردان روایت‌گونه شاهنامه فردوسی به نثر به قلم کتر سید محمد دبیرسیاقی کتابی دربارۀ قصه‌های شاهنامه است. دکتر سیاقی در این اثر محتوای شاهنامه را به نثر ساده و روان برگردانده است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • حسین صفوی
    • پاسخ به نظر

    خواندن این کتاب بر هر ایرانی لازمه...

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی