

انتشارات دوستان منتشر کرد: ژرژ ساند-در حقيقت آمانتين اورور لوسيل دوپن-بانوي صاحب قلم و پيشواي زن بند گسسته(1804-1876)که بي پروا از پيشداوري هاي جامعه محافظه کار مردانه اختيار ميکرد لباس مردانه ميپوشيد و حتي نام مستعار مردانه برگزيد-و در مورد اخير دست کم براي دو زن نويسنده ديگر سرمشق قرار گرفت-رمان حاضر را هم در همان راستاي نماياندن توانايي هاي زن به اوج رساندن خود مينوشت.اين اثر که در سال 1871 و اندکي بعد از ماجراي کومون پاريس خلق شده در لابلاي سطرهاي خود به خصوص زماني که از ماجراهاي خونبار 1793 ياد مي شود.رد و انکار سياست از طريق خشونت را آشکار ميکند.قهرمان اصلي اين اثر مانند بسياري از رمان هاي ساند دختري از پايين ترين طبقه هاي اجتماعي است که به جاي هرچيز همتي والا و روشن بيني ژرف دارد.او نه تنها خود بلکه همراهي را هم که در اصل به جامعه اشرافي تعلق دارد ولي به دليل آن که پسر کوچک خانواده است بايد از هرگونه امتياز ارث بردن محروم شود با نيروي تلاش از غرقاب هاي دوران وحشت انقلاب کبير فرانسه مي رهاند و به عزت مي رساند.نانون دخترک روستايي پيشين در سال هاي آخر عمرش-زماني که از عنوان اشرافي مارکيز برخودار است-خاطرات خود را مي نويسد و به اين ترتيب آخرين اثر بزرگ ژرژ ساند خلق مي شود. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













