شوخی های کیهانی

انتشارات نگاه منتشر کرد:
اين کتاب همچنين به کساني تقديم مي‌شود که هميشه اشتياق دانستن چيزهاي جديد را دارند، و هميشه از زمين و زمان مي‌خواهند چيزهاي بيشتري بدانند، و اين کتاب دقيقاً براي همين بيشتر دانستن است، گيرم که يک رگه طنزي و نيش تلخي هم داشته باشد. وجوه گوناگون کلام کالوينو اما به اين سادگي به دست نمي‌آيد؛ بايستي خواننده علاقمند کمي مداقّه کند تا متوجه شود ماه فقط در آسمان پيدا نمي‌شود، ماه و زمين در روزگاران پيشين عاشق‌تر از امروز بوده‌اند و اين‌چنين نبوده که ماه، بي‌اعتنا، هماره پشتش به زمين باشد؛ سپيده‌دمان فقط مخصوص سحرگاه نيست، بلکه ذهن آدميان نيز سپيده‌دمان خاص خود را دارد که تا زمانش نرسد بدبختي‌هايش از شمار بيرون است؛ فضا و زمان کلماتي نسبي و هم معني هستند، و زمان مکاني است که ثقل مکان‌هاي مرئي را ندارد و فرصتي براي گشايش است؛ بي‌رنگي در زمين کمتر از همه در ميان آدميان پيدا مي‌شود (اگر بشود)؛ بازي‌هاي مهم زندگي پايان‌ناپذيرند، و آنچه مردمان «زندگي» مي‌نامند و به آن غره‌اند در اساس چيزي جز بازي نيست، بازي‌اي که پايانش هماره يکسان است، ولي در هر نمايشي پاياني متفاوت آرزو مي‌شود، و اينکه متاسفانه اکثريت قريب به اتفاق بازيگران به بازي جوانمردانه معتقد نيستند، و جا به جا قوانين نمايش را با دروغ و دورويي مي‌شکنند، به‌ويژه آن‌گاه که احساس کنند بازي يک نفر خوب گرفته است، غافل از اينکه معدودي از آدميان هم هستند که بازيگر نباشند و بازيگري برايشان با چرک کف دست برابر باشد؛ که در بين نمايش‌هاي زندگي مهوع‌ترينشان و رايج‌ترينشان نمايش چشم‌وهم‌چشمي و تقليد است (و چه بسا بي‌دليل نبوده که نمايش را در اين مملکت ديرزماني مجلس تقليد مي‌ناميده‌اند)؛ که ما علاوه بر دايي جان ناپلئون و علي دايي، خيلي مديون دايي‌هاي آبزيمان‌ايم، و گل‌هاي واقعي را آنها برايمان کاشته‌اند؛ دايناسورها واقعاً هنوز منقرض نشده‌اند؛ ساليان نوري فاصله براي در امان بودن از برخي از آدميان کافي نيست؛ و بالاخره اينکه آنقدر مارپيچ‌هاي زندگي زياد شده‌اند که براي وصف آقايان و خانم‌هاي مارپيچ، نياز مبرمي بوده که کلمه «پيچاندن» جزو کلمات روزمره زندگي ما شود.
فروشگاه اينترنتي 30بوک