داستان های ساعت شش (خشتی)

(1)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
147

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب داستان های ساعت شش

انتشارات قدیانی منتشر کرد: یک شب که ماه کامل بود و در آسمان نیمه ابری می درخشید جوجه تیغی رفت که سوسکی برای شام شکار کند تیغ تیغی زیر درخت بود که یک دفعه یک بلوط بزرگ روی او افتاد و تیغ تیغی هم از ترس از جا پرید همان موقع ماه رفت و پشت ابر پنهان شد. تیغ تیغی یک دفعه فریاد زد:وای این ماه بود که پشت من افتاد! آره احساسش کردم!راستی راستی خودش بود که از آسمان افتاد باید بروم و به سنجاب فلفلی بگویم. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی