

صداهایی از چرنوبیل
انتشارات ميلکان منتشر کرد:
من هميني ام که هستم يه آدم معمولي يه آدم خيلي معمولي يکي از همه ي آدم معمولي هايي که سرشون تو لاک خودشونه بي سرو صدا ميرن سرکار و بر ميگردن يه حقوق معمولي ميگيرن و سالي يه بارم يه سفر معمولي ميرن و يهو تو آدم معمولي به خاطر يه اتفاق تبديل ميشي به چرنوبيلي جونوري که همه براش دل مي سوزونن ولي هيچي ازش نمي دونن دلت ميخواد بازم معمولي باشي اما نه ديگه نميشه.
حالا ديگه مردم تو رو يه جور ديگه ميبينن.حالا ديگه معمولي نيستي و تا ميبيننت سوالاي هميشگي شون شروع ميشه:«خيلي ترسناک بود؟...ببينم تو با چشماي خودت ديدي نيروپاه چه طور منفجر شد؟...دقيقا چي ديدي؟...»يا مثلا:«يعني ميتوني يه روز بچه دار شي؟...گمون نگنم!...زنت ولت کرد،نه؟...»ماها يه مشت جونور تبديل شده ايم.واژه ي چرنوبيل عين يه نشونه مي مونه کافيه اسمش بياد،تا همه سر بر گردونن سمتت بهت خيره شن،تو رو به همديگه نشون بدن و بگن«هي اين يارو از اون جا اومده»
فروشگاه اينترنتي 30بوک

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













